• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4343 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۶ فروردين

اختلال در حكمراني نوليبرال (2)

مايكل هارت و آنتونيو نگري

ترجمه: فواد حبيبي

  تعميم‏بخشي به فرم كسب‏وكار در بافتار اجتماعي همچنين در جهتي مخالف نوليبراليسم، به آزادي و خودآييني سوبژكتيويته‌هاي اجتماعي همياري‏كننده اشاره دارد. به تعبير ديگر، ماقبل و ذيل انسان اقتصادي نوليبرال، كارآفريني انبوه ‏خلق را مي‏يابيم. اما بازشناسي اين پيوند نبايد به هيچ‌وجه موجب اعتباربخشي به داعيه‌هاي نوليبرالي در باب آزادي شود. در عوض، بايد قدرت سوبژكتيويته‌هاي مقاومي را برجسته كرد كه تابع نوليبراليسم قرار دارند و همچنين بر اين نكته تاكيد گذاشت كه چگونه حكمراني نوليبرال براي ريختن سوبژكتيويته‌هاي مزبور به قالب اتباع يا سوژه‌هايي تلاش مي‌كند كه به قول فوكو «كاملا قابل حكمراني» هستند.

به لحاظ عملي، آزادي براي اينكه كارآفرين خود باشيد و زندگي‏تان را خود اداره كنيد براي بسياري به معناي بي‏ثباتي و فقر است. در واقع، خباثت‏آميزترين جنبه ايدئولوژي نوليبرال، نه گفتار در باب آزادي مالكان دارايي يا كارآفرينان سرمايه‏دار، بلكه تجليل از آزادي كارگران و فرودستان است. گفته مي‏شود پيتر دراكر، يك هوادار نوليبراليسم كه از سال‌هاي آغازين حكومت ريگان سر كيف آمده بود، در جلسات سخنراني فوكو حاضر مي‏شد و به اشتباه نداي انتقادي فوكو را كلامي تاييدآميز تلقي كرده بود. به اعتقاد دراكر نخستين مانعي كه كارگران را از تبديل كردن خودشان به كارآفرين بازمي‏دارد، شغل ثابت و تضميني براي كل دوران حيات‌شان است. بنابراين، بايد براي ايجاد جامعه‏اي كارآفرين قدرت اتحاديه‌هاي كارگري در هم شكسته شود، زيرا ثبات شغلي‏اي كه آنها عرضه مي‏دارند كارگران را از دست زدن به ابداع در حيات‌شان و قالب‏ريزي مجدد دايمي خود منصرف مي‏كند. او ادامه مي‌دهد، به همين طريق ثبات و پايداري نهادهاي عمومي همچون دانشگاه‌ها و نهادهاي حكومتي را بايد از بين برد، زيرا ثبات اجتماعي عرضه‏ شده از سوي آنها نيز از ابداع خويشتن ممانعت مي‏ورزد: «يك معناي چنين چيزي آن است كه افراد به ‏طرز فزاينده‏اي بايد مسووليت آموزش و بازآموزي، مداوم خودشان را در رابطه با توسعه نفس و شغل‏هاي‌شان برعهده بگيرند. ... از اين به بعد فرض بايد اين باشد كه افراد بايد به خواست خودشان تعدادي از «شغل‏ها» را در طول حيات كاري‏شان پيدا، تعريف و ايجاد كنند.» كارگران در جامعه كارآفرين نوليبرالي اساسا [همچون] پرندگاني آزادند، يعني آزاد از استخدام ثابت، خدمات رفاهي، حمايت دولتي- آزاد براي اداره حيات‌شان به بهترين نحوي كه مي‏توانند و بقا مي‏يابند. چه رياكاري زيبا و دلفريبي!

اصطلاح ژاپني مورد استفاده براي اشاره به جمعيت روبه‏رشد جوانان گرفتار بي‏ثباتي، freeter (furita؛ تركيبي از آزاد: «free» و كارگر: «arbeiter»)، حاوي كل كنايه تلخ آزادي نوليبرالي كارگران آزادي است كه به كارآفرينان خود بدل شده‏اند. رسانه‌ها و سياستمداران ژاپني مقصر افزايش هميشگي سطوح بي‏ثباتي كاري و اجتماعي را نه دگرگوني‏هاي نوليبرالي بلكه خود قربانيان مي‏دانند: به اعتقاد آنها، جوانان نگرش نادرستي به كار دارند و تنبل‏تر از آنند كه به كار سخت در شغل‏هاي ثابت متعهد شوند. در [دنياي] واقعيت وارونه ايدئولوژي نوليبرال تنها آزادي قابل‏ تصور آزادي «فري‏ترها» (freeter) است، آزادي فقر و بي‏ثباتي. و با اين حال اجازه ندهيد، خشم‌تان از رازآميزسازي‏هاي بلاهت‏بار ايدئولوژي نوليبرال و قساوت‏هاي سياست نوليبرالي ديدتان را نسبت به پويايي‏هاي همياري اجتماعي نهفته در پس آنها دچار خدشه كند. اجازه ندهيد ستايش‏هاي توخالي نوليبرالي از تبديل خود به كارآفرين، شما را از كارآفريني انبوه‏ خلق غافل كند. خصايل مشخصه كارآفريني نوليبرالي در فرم‏هاي گوناگون خودمديريتي و خودگرداني فردي اجبارآميز تكرار مي‏شود. حكمراني نوليبرال در كوچك‌ترين عملكردها و رويه‌هاي حيات روزمره وسايلي را براي خودمديريتي فراهم و تحميل مي‌كند: خدمت‏رساني به خويشتن، ثبت ورود و خروج خويشتن و قس‏علي‏هذا. تكنولوژي‏هاي جديد در بسياري از نمونه‌ها به شركت‏ها اجازه مي‌دهد تا گروه‌هاي كاملي از كارگران را از رهگذر برون‏سپاري خدمات به مشتريان به موجوداتي زائد بدل كند. شما خودتان بنزين مي‏زنيد، بليت هواپيماي‌تان را خودتان مي‏خريد و خودتان خروج از خواربارفروشي را ثبت مي‌كنيد و همه اينها را به وسيله يك اپليكيشن روي گوشي‏هاي هوشمندتان انجام مي‌دهيد. [اما] حتي تعاملات ديجيتالي ساده هم نيازمند چندين ساعت فعاليت ملالت‏بار است: حذف كردن اسپم‏ها از ايميل‏هاي دريافتي‏تان، نصب نرم‏افرازهاي به‏روز شده، انتخاب و حفظ كردن گذرواژه‌هاي بي‌شمار. جاناتان كراري مي‏نويسد: «ضرباهنگ‏هاي مصرف تكنولوژيك از نياز به اداره مستمر خويشتن جدايي‏ناپذير است. هر محصول و خدمت جديد خودش را به ‏منزله امري اساسي براي سازماندهي بروكراتيك زندگي شخص مطرح مي‏كند و شمار روبه‏رشدي از كارهاي روزمره و نيازهايي وجود دارد كه اين زندگي را شكل مي‌دهند و هيچ‏ كس هم حقيقتا آنها را انتخاب نكرده است.» و مساله كليدي اين است كه شما همه اينها را مي‏خواهيد، آسان‏تر و امن‏تر آن است كه خودتان اين كارها را بكنيد. نوليبراليسم، در پايين‏ترين سطوح آن، قسمي از بروكراسي را براي شخص مي‏آفريند، ساختاري از خودمديريتي فردي كه در آن ايجاد تمايز بين آزادي و اجبار دشوار است. اين امري است به ‏ظاهر «سيال» و به روي سازوكارهاي مركززدوده و مشاركتي‏تري كه از پايين عمل مي‌كند، گشوده است، اما آن مشاركت و سياليت ظاهري در واقع از بالا تصرف مي‏شود. ماليه و فرم‏هاي [گوناگون] سرمايه كه ارزش را از توليد اجتماعي استخراج مي‌كنند بر خودمديريتي و خودسازماندهي توليد و همياري اتكا دارند. ورونيكا گاگو مي‏نويسد: «آنچه ماليه تشخيص مي‌دهد يا تلاش مي‌كند تا تصرف كند، پويايي سوژه‌هايي است پيوندخورده با ساختاربندي فرم‏هاي جديد كارآفرينانه و خودمديريتي برخاسته از بخش‌هاي فقير به موازات محكوميت آنها به [قرارگيري در جايگاه] جمعيت‏هايي زيادي يا مازاد.»

Hardt, Michael, and Negri, Antonio, 2017, Assembly, Oxford University Press. pp, 209-11.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون