روايت دعايي از ديدار با مرجع عاليقدر شيعه در نجف اشرف
علاقه ديرينه آيتالله سيستاني
به امام خميني(ره)
حجتالاسلام سيدمحمود دعايي اخيرا به نجف اشرف سفر كرده و در ملاقاتي كه با حضرت آيتاللهالعظمي سيستاني داشته، روايتي بديع از رابطه گرم و صميمانه آيتالله سيستاني با امام را از زبان ايشان بازگو ميكند. آنچه در ادامه ميخوانيد بخشهايي است از گفتوگوي جماران با حجتالاسلام دعايي و روايت او از سفر به نجف و ديدار با آيتالله. دعايي گفته است: «اخيرا به مناسبت صدونهمين سالگرد آغاز انتشار نشريات سياسي، اجتماعي و علمي در نجف اشرف، سنديكاي روزنامهنگاران نجف جشنوارهاي برگزار كرد.» او با تاكيد بر اينكه هر گاه به نجف مشرف ميشود، سعي ميكند كه محضر آيتاللهالعظمي سيستاني را درك كند، ادامه ميدهد: «اقل حقشناسي ما به عنوان مسلمان شيعه ايراني، سپاسمندي و نشان دادن درك اين نقشآفريني ممتاز يك مرجع بزرگ شيعه ايراني است كه مدتهاست پرتو نقشآفريني و اثرگذارياش در روندها و فرآيندهاي سياسي و ايدئولوژيك، ابعاد منطقهاي و جهاني يافته است. ايشان بدون ترديد يكي از نقشآفرينان كلان در محفوظ نگه داشتن عراق از شر امريكا، داعش، وهابيون و بعثيهاست.»
دعايي گفته است: «ايشان در ملاقاتهايشان در همان منزل روي يك موكت دوزانو مينشستند و اينك براي رعايت حال مهمانان اجازه دادهاند كه چهارپايههايي در آن اتاق تعبيه شود. مشابه چهارپايههاي چوبي كه معمولا در قهوهخانههاي معمولي آنها را مشاهده ميكنيم. نه ظاهري دارد كه بوي تشريفات دهد و نه ارزش مادي كه شائبه اسراف و تبذير بگيرد. ساده و تميز و مهربانانه.» او ادامه داد: «من در ملاقات سعي كردم دستشان را ببوسم و ايشان از بوسيدن دست امتناع داشتند و با تواضع اجازه ندادند. عرض ادب كردم به محضرشان و در دل مراتب ادب، حقشناسي و شكرگزاري خودم را به پيشگاه الهي بجا آوردم كه اين كوه عظيم علم و تقوا را لنگرگاه ثقل و ثبات عراق قرار داده است.»
مديرمسوول روزنامه اطلاعات همچنين گفته است: «در اين سفر، حضرت آيتالله العظمي سيستاني با لطف و عنايت خاصي كه نسبت به همه مستقبلين و علاقهمندانشان داشتند، تفقدي به من داشتند و فرمودند كه «من تا به حال سعي كردهام مصاحبههاي تو را بخوانم و خواندهام؛ و نكتهاي در مصاحبههاي شما بوده و من ميخواهم توضيح دهم كه ذهن شما روشن شود.» او ادامه داد: «موضوع از اين قرار بود كه من در گذشته، در رابطه با سفر مرحوم شهيد مطهري به عراق خاطرهاي را نقل كرده بودم كه ما براي مرحوم شهيد مطهري در بيروني منزل امام جلوسي گذاشته بوديم. نشستي براي ايشان بود كه دوستانشان بيايند و با ايشان ديدار داشته باشند. زمان آن نشست را شبي تعيين كرده بوديم كه امام به بيروني تشريف نميآوردند. معمولا عصر جمعه امام به بيروني تشريف نميآوردند و معروف بود كه آن شب را مطالعه درسي داشتند. ما از اين فرصت استفاده كرديم و سعي كرديم جلسهاي ترتيب دهيم كه آقاي مطهري جلوسي داشته باشند و دوستانشان براي ديدار و ملاقات ايشان بيايند. تصادفا، امام وقتي مطلع شدند كه آقاي مطهري آنجا نشست دارند به احترام آقاي مطهري و علاقهاي كه به ايشان داشتند به بيروني آمدند و از اول تا آخر در آن جلسه نشستند.»
دعايي در ادامه ميگويد: «من در خاطراتم نقل كرده بودم كه يكي از شاگردان حضرت آيتالله سيستاني كه از ياران حضرت امام بود به اطلاع ايشان رسانده بود كه آقاي مطهري در آنجا جلوس دارند و ايشان سوال كرده بودند كه «آيا خود آقاي خميني هم ميآيند و مينشينند؟» و آن شاگرد گفته بود «نه! امشب، شبي است كه ايشان معمولا به بيروني تشريف نميآورند.» دعايي ادامه ميدهد: «آقاي سيستاني هم براي ملاقات با آقاي مطهري آمده بودند و ملاقات خوبي هم بود و رفتند. تلقي دوست ما اين بود كه آقاي سيستاني گمان ميكردند كه امام نميآيند و وقتي آمدند ديدند امام هستند فلذا ملاقات با امام به شكلي به ايشان تحميل شد. در صورتي كه آقاي سيستاني هم نسبت به امام و هم نسبت به آقاي مطهري علاقه ويژهاي داشتند و از اين فرصتي كه پيش آمده بوده طبيعتا ميتوانستند شادمان باشند.» وي افزود: «در مصاحبهاي اين داستان را از آن دوست نقل كرده بودم و در واقع روايت آن دوست را بازنشر داده بودم كه انگار به بهانه ملاقات با آقاي مطهري، ملاقات با امام به حضرت آيتالله سيستاني تحميل شد و ايشان، شايد در برابر يك عمل انجام شده قرار گرفتند. اما ايشان با بزرگواري بسيار به من فرمودند كه «آن ملاقات آقاي مطهري را آقاي احمدي شاهرودي به من اطلاع داد؛ به من گفت كه آقاي مطهري آمدهاند و در بيروني منزل آقاي خميني نشست دارند. وقتي ايشان گفت، من بدون توجه به اينكه آقاي خميني هستند يا نيستند، به ملاقات ايشان رفتم.»
مديرمسوول روزنامه اطلاعات اضافه كرده است: همچنين حضرت آيتالله سيستاني تصريح داشتند «من نسبت به آيتالله آقاي خميني قدس سره شريف علاقه ديرينهاي داشتم و متوالي و متعدد خدمت ايشان رسيده بودم و با ايشان ملاقاتها و مذاكراتي داشتم. حتي مواردي پيش ميآمد كه ضرورتي اقتضا ميكرد، پيامي را بين ايشان و آقاي خويي منتقل كنيم، من اين خدمت را انجام ميدادم و اين نقش را ايفا ميكردم و از علاقهمندان ديرينه ايشان بودم. اينكه نقل شده اگر من ميدانستم ايشان آنجا بودهاند نميآمدم، قطعا واقعيت ندارد و من دلم ميخواهد كه اين ذهنيت شما را تصحيح كنيد.» دعايي در پايان ميگويد: «اينك از اين فرصت استفاده ميكنم و ضمن پوزش از پيشگاه بزرگوارانه ايشان، نظر قاطع ايشان نسبت به مرحوم امام را بيان ميكنم و اميدوار هستم كه خداوند سايه اين عالم بزرگ را كه با دقت و ريزبيني مسائل ريز و درشت جهان اسلام و عراق و ايران را زيرنظر دارند، بر سر همه شيعيان و ملتهاي مسلمان برقرار و پايدار بدارد.»