در نوامبر سال 2018 روزنامه نيويوركتايمز با توليد مستندي سهقسمتي مدعي شد اخبار جعلي مولود دو دهه پاياني قرن بيستم و برگرفته از واژهاي روسي بانام активные мероприятия -به معني اثربخشي فعال كهموج آفريني را در جامعه سبب شود- است كه آنهم از هزارتوي اداره اطلاعات و امنيت شوروي سابق برآمده. اين روايت نيويوركتايمز در نوع خود تكملهاي است بر يادداشت گال بكرمن ستوننويس روزنامه مذكور با عنوان 70 سال اخبار جعلي كه در آن عملكرد رسانههاي روسي را در دوران شوروي سابق سوژه خبري قرار داد. ضمن تامل در ادعاي مذكور به نظر ميرسد چه آناني كه دعوي روزنامه مزبور را برميتابند و چه ديگراني كه به سابقه متقدم و ديرپاي اخبار جعلي اعتقاد دارند در يك موضوع اتفاقنظر دارند و آن اينكه در دوران پسااطلاعات و ارتباطات پيچيده شدن روابط انساني، پيشرفت فناوري و كثرت رسانهها موجبات فزوني اهميت و اثرگذاري اخبار جعلي را بيشازپيش مهيا و امكان رشد سرطانگونِ آن را بر بستر فضاي برخط تسريع كرده است. توامان شدن اين پيشينه ذهني با انتخاب واژه اطلاعات نادرست در مقام واژه برگزيده سال 2018 تشويشِ خاطر دغدغهمندان حوزه اخبار جعلي را بيشتر كرد؛ به حدي كه برخي را واداشت تا نسبت به چشمانداز اين اخبار در سال 2019 گمانهزني كنند. در ادامه به طور گذرا بهبرخي از آنان اشاره ميشود.
استفاده از الگوريتمهاي راستيآزمايي
روبينا مدان فيليون مدير بخش ارتباط با مخاطب در سازمان رسانهاي Intercept معتقد است تقارن ناميمون اوجگيري اقتدارگرايان پوپوليست با افزايش توليدات رسانهاي مبتني بر «ديپ فيك»، پيامدهاي وحشتناكي به دنبال دارد چراكه افكار عمومي ديگر نميتواند آنچه را كه ميبيند و ميشنود، به قطع و يقين باور كند و از سوي ديگر حاكمان و رهبران سياسي نيز پوشش منفي عملكرد خود را كه مبتني بر شواهد است، به بهانه همين ديپ فيك به سهولت از بن كتمان ميكنند و چنين است كه واقعيت، اعتبار و روايي خود را در مسلخ اين فناوري، ذبحشده ميبينند. فيليون معتقد است الگوريتمهايي براي كمك به تشخيص ديپ فيكها وجود دارد كه پژوهشگران بهواسطه آنها راههايي براي تشخيص فيلمها، عكسها و اصوات جعلي يافتهاند. اظهار اميدواري او به راهكارهايي مانند آنچه روزنامه والاستريت ژورنال براي آموزش خبرنگاران خود در نظر گرفته، اشاره دارد؛ فنوني كه چون استفاده از گوگل ايميجز و تيناي را براي راستيآزمايي عكس همچنين بهرهمندي از نرمافزارهاي ويرايش ويديويي براي مشاهده فريم به فريم فيلمها جهت بررسي و تشخيص دقيق چگونگي باز و بسته شدن چشمها، حركات اطراف دهان و لب، فراز و فرود و لحن صدا، نور و سايه و حركات طبيعي و غيرطبيعي اندامها با تمسك به منطق فازي را شامل ميشود. از اين اوصاف چنين برميآيد كه با وجود استمرار دغدغههاي جدي پيرامون ديپ فيكها بارقههايي از اميد در سال 2019 جهت تشخيص آنها به چشم ميآيد.
آموزش به روزنامهنگاران
آنچه كلر وردل مدير بخش استراتژي و تحقيق در سازمان First Draft را به طور عميق نگران كرده، پيروي افراطي خانوادهها و دوستان از الگوي ارتباطي مبتني بر Meme هنگام به اشتراك گذاشتن پيام در فضاهاي بسته مبادله مانند گروهها در رسانههايي چون فيسبوك، واتسآپ، اسنپ چت و اينستاگرام بهويژه بخش استوري آن است. «مِيم»، محتواي بصري منضم به نوشتار است كه با هدف بازنمايي يك پديده، موضوع يا معنايي مشخص به سرعت در سطحي وسيع بازنشر ميشود؛ به بيان ديگر روشي براي انتقال ايده، نماد يا رسوم تقليدپذير جهت القاي مضمون به گروه هدف محسوب ميشود. گرچه وردل اذعان دارد براي تبيين هر چه بيشتر اين مهم نياز به پژوهشهايي بيشتر است تا دركي عميق از تاثيرات اين پيامهاي بصريسازي شدهِ در حال تبادل به دست آيد؛ در عين حال ميگويد كه به همان نسبت كه مخاطب در سال 2019 زماني فزونتر را به حضور در فضاي برخط و گروههاي مذكور، كه اعضاي خانواده و نزديكترين دوستان در آن هستند، اختصاص ميدهد؛ بيشتر از پيامهاي احساسيِ تصوير محور تاثير ميپذيرد.
با توجه به وضعيت حاكم بر فضاي برخط كه بهواسطه اطلاعات نادرست و اخبار جعلي بسيار ناامن شده، اين متخصص برجسته حوزه رسانههاي اجتماعي ضمن تاكيد بر صعوبت فراوان خبرنگاري در دوران حاكميت Disinformation بر سپهر ارتباطي كه روزنامهنگاران را در صيانت از محتواي توليدي و صنعت خبري در پاسخ به سادهترين پرسشها با چالشهاي جدي مواجه كرده است؛ پنج راهكار در قالب يك راهنماي عمل براي سال 2019 به اصحاب رسانه ارايه ميكند:
1. فراهم كردن امكانِ آموزش فنها و روشهاي مبارزه با اطلاعات نادرست به نيروهاي شاغل در تحريريهها
2. مسووليتپذيري و تعهد در قبال عدم بازنشر اطلاعات نادرست
3. درك مفهوم مخاطب شبكهوند
4. ارايه توضيح جهت تفهيم موضوع به مخاطب با آگاهي بيش از پيش اهميت يافتن تيترهاي اصلي و فرعي
5. تاكيد بر تهيه هر چه بيشتر گزارشهاي دقيق جهت جلوگيري از مشروعيتيابي اطلاعات نادرست
اطلاعات نادرست فرامرزي هستند
لازم است به ياد بسپاريم كه Misinformation تابع مرز جغرافيايي و به طور صرف مشكل امريكا و غرب نيست. پيتر كانليف جونز بنيانگذار سازمان آفريقا چك در تعاقب اظهار اين جمله و تاكيد بر فرامرزي بودن موضوع اطلاعات نادرست، ضمن محور قرار دادن مسائل كشورهاي جنوب ميگويد كه جهان در سال 2019 شاهد دو انتخابات مهم در دو كشور بسيار مهمِ نيجريه و آفريقاي جنوبي است كه تاكنون كمتر به آنها پرداختهشده است. او معتقد است پس از نقش تعيينكننده اطلاعات نادرست در روند انتخابات رياستجمهوري برزيل كه به پيروزي ژايير بولسونارو منجر شد، اينبار مركز ثقل اطلاعات نادرست و پيامدهاي مخرب آن از امريكاي جنوبي به آفريقا منتقل ميشود. بنيانگذار سازمان آفريقاچك در بخشي ديگر از گفتههاي خود بر اين نكته تاكيد ميكند كه در جوامع دچار پيچيدگي اجتماعي كه گويي بر بشكه باروت نشستهاند و در آستانه انفجار؛ چه اطلاعات غير موثق بدون لحاظ كردن تعمد در گمراهسازي
(Misinformation) و چه كژ آگاهسازيهاي عامدانه و هدفمند با خاستگاه حاكميتي
(Disinformation)، ظرفيتي بالقوه براي بروز اختلاف اجتماعي و ظهور خشونت محسوب شده، پيوندي عميق با يكديگر دارند؛ تا جايي كه بهكارگيري فنوني چون انتشار گزارشهاي مبتني بر شواهد و واقعيتها جهت راستيآزمايي و صحتسنجي اخبار كه چندي است در كشورهاي توسعهيافته رواج دارد، بازدارنده تنشها و درگيريهاي اجتماعي مبتني بر اطلاعات نادرست نيست.
مرگِ مرگ حقيقت
ان ژيائومينا، كارشناس فناوري و از مديران سازمان مردمنهاد Meedan سال 2019 را سال «مرگِ مرگ حقيقت» دانسته معتقد است آنچه مرگ حقيقت پنداشته ميشود، بهواقع مرگ وفاق اجتماعي است. اين سخن اشارهاي است نقادانه به ديدگاه ميچيكو كاكوتاني برنده امريكايي جايزه پوليتزر كه در كتابي با نام مرگ حقيقت شرح آن به تفصيل آمده است.
ژيائومينا، سال ميلادي جاري را بهواسطه مرگ آيين وفاق، سالِ گذاري پردامنه به جهاني سراسر اختلاف ميداند كه بهواسطه رسانههاي برخط، راديو و تلويزيون بروز و در انواع رسانهها ظهور مييابد. او معتقد است در زمانهاي اينچنين،
Misinformation بهشدت گسترشيافته بر فرآيندهاي ارتباطي اثراتي مخرب بر جاي مينهند چراكه مخاطبان به طور فزاينده محتواهايي را در رسانهها بهويژه از نوع ديجيتال آن دنبال كرده و به آن دسترسي مييابند كه ديدگاههاي سياسي و اجتماعي حاكم را تقويت ميكند. حاصل اين رويكرد، جهانبيني متصلبِ مبتني بر اطلاعات نادرست است كه چون خشت اول آن بر پايه اطلاعاتي اينچنين نهاده شده؛ ايجاد تغيير در آن بينهايت دشوار است.
*اين گزارش ترجمهاي است آزاد از مقالهاي با عنوان زير نوشته Laura Hazard Owen كه به تاريخ 4 ژوئن 2019 منتشر شد: 2019: A year when fake news gets intimate and everyone disagrees on everything