بنفشه سامگيس
كمتر از يك ماه تا آزادي 50 هزار معتاد خياباني محبوس در اردوگاههاي درمان اجباري كه در لواي طرحهاي ضربتي پليس و از نيمه دوم سال 96، با هدف پاكسازي خيابانها از بيماران مبتلا به اعتياد مزمن، جمعآوري و بازداشت شدند، باقي مانده است. در حالي كه طبق آييننامه اجرايي ناظر بر اصلاحيه قانون مبارزه با مواد مخدر، مدت نگهداري معتادان خياباني و سپري شدن دوره بهبودي در مراكز اردوگاهي موضوع ماده 16 اين قانون، سه ماه بوده و با نظر قاضي، براي دوره دوم هم قابل تمديد است، 50 هزار معتاد خيابان خواب، بيش و كم، 19 ماه در اردوگاههاي موضوع ماده 16 حبس شدهاند تا چهره شهر پاك بماند . حالا كه تمام درزهاي قانون توسط قضات زير و رو شده و ديگر امكان هيچ تمديدي وجود ندارد، بايد احكام آزادي اين آدمها كه معلول شرايط امروز و ديروز همين جامعه تبري جسته از معتاد هستند، امضا شود در حالي كه هنوز هيچ جاي خالي؛ جاي خالي امن و مجهز به شرايط مشوق تمديد بهبودي وجود ندارد. فريد براتيسده، معاون مركز توسعه پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي كشور در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد كه از مجموع اين 50 هزار نفر، حدود 15 هزار نفر بيخانمان هستند و كل ظرفيت مراكز نگهداري موقت براي بهبوديافتگاني كه خانه و خانوادهاي در انتظارشان نيست و بايد دوران آزادي را تا زمان پيدا شدن شغل و درآمد ضامن تداوم پاكي، در اين مراكز موقت سپري كنند، 1800 نفر است . خوشبينانه فرض كنيم كه تا آخر ارديبهشت، دو برابر اين ظرفيت هم توسط بخش خصوصي توسعه پيدا ميكند و حتي خوشبينانهتر، فضاي خالي خانههاي ميان راهي، براي اسكان موقت 5000 نفر بهبود يافته مترصد يك تلنگر براي بازگشت دوباره به اعتياد، آماده ميشود. 10 هزار نفر باقي كجا ميروند؟ جواب اين سوال و حل اين معادله، پشت سرانه 450 هزار توماني دريافتي پيمانكاران فعالسازي اردوگاههاي درمان اجباري پنهان شده است. امروز، ظرفيت اردوگاههاي درمان اجباري، صرفا به سبب وسوسه خوشرنگ همان سرانه دريافتي، به اندازه كل معتادان خيابان خواب كشور جا باز كرده؛ اردوگاههايي كه مجوزهايش اغلب، به نام اشخاص خاص است و به دنبال انتصاب مسوولان نيروي انتظامي در كرسيهاي بسيار حساس ستاد مبارزه با مواد مخدر، انتظاري بيش از اين نيست كه اشخاص حقوقي مترصد مجوز اردوگاه حبس و بند، از آزادي و رهايي بيهيچ آورده ريالي استقبال نكنند.
از نيمه دوم سال 96 اجراي طرح ساماندهي معتادان متجاهر دايمي شد. حدود 50 هزار نفر هم در حال حاضر در اردوگاههاي درمان اجباري موضوع ماده 16 يا تبصره دو ماده 16 در حال درمان هستند. به گفته دكتر رضازاده؛ رييس مركز توسعه پيشگيري و درمان اعتياد سازمان بهزيستي، در كل كشور 30 خانه بينراهي براي اسكان موقت بهبوديافتگان داير شده كه ظرفيت خالي اين مراكز هم براي اسكان موقت ترخيصشدگان كافي نيست. سوال اين است كه شما منتظر چه تعداد بهبود يافته ترخيص شده بايد باشيد و ترخيصشدگان اردوگاههاي درمان اجباري پس از رهايي از اردوگاه به كجا ميروند؟ به خيابان؟ كه در اين صورت دوباره گرفتار اعتياد ميشوند. آيا براي اسكان موقت اين افراد، اقدام جديدي در دست داريد؟
اين سوال، حلقه اصلي مفقود در ارايه خدمت به معتادان بيخانمان كشور است. به هر حال تعدادي معتاد خياباني، دستگير و وادار به ترك اعتياد شدهاند و بالاخره مرخص ميشوند. تعدادي از اين افراد توسط خانواده پذيرفته نميشوند و تعدادي هم خانه و خانوادهاي ندارند و دوباره به سراغ همان دوستان مصرفكننده و پاتوقها ميروند و داستان اعتياد تكرار ميشود. قانون مبارزه با مواد مخدر، ايجاد مراكز توانمندسازي و صيانت را بر عهده بهزيستي و شهرداريها گذاشته بنابراين ما در سازمان بهزيستي از سالها قبل خانههاي نيمهراهي را براي معتاداني داير كرديم كه پس از بهبودي و ترخيص از مراكز موضوع ماده 16 جايي براي بيتوته شبانه ندارند. با گذشت زمان، عنوان اين مراكز به مركز توانمندسازي و جامعهپذيري تغيير يافت و البته وظايف اين مراكز را هم با توجه به تاكيد قانون تا حدي توسعه داديم، به اين معنا كه اسكان و آموزش و فرصتيابي اشتغال و آمادهسازي شغلي بهبوديافتگان را تقبل كرده علاوه بر آنكه تلاش ميشود، امكان بازگشت به خانواده را براي تعدادي هر چند معدود فراهم كنيم. اما توانمندسازي نيازمند يك اقدام تكميلي هم هست؛ مسوولان مختلف بارها انتقاد كردهاند كه بهبوديافتگان پس از ترخيص به حال خود رها ميشوند. رها شدن به اين معنا كه وضعيت و شرايط پس از بهبودي اين افراد پيگيري نميشود. براي اين موضوع، برنامهاي با عنوان مديريت بهبودي(مديريت مورد) طراحي كرديم چون آييننامه درمان و كاهش آسيب معتادان بيبضاعت هم كه در جلسه 134 ستاد مبارزه با مواد مخدر و در حضور رييسجمهوري به تصويب رسيد، ضمن آنكه اجراي اين آييننامه را بر عهده وزارت تعاون گذاشته، تاكيد دارد كه سازمان بهزيستي كشور موظف به اجراي برنامه مديريت بهبودي است. با اجراي اين برنامه، فرد بهبوديافته در مراكز موضوع ماده 16 يا تبصره دو
ماده 16، پس از ترخيص، رها نميشود و مددكاران اجتماعي آموزش ديده ما كه در موسسات مجري برنامه مديريت بهبودي فعال شدهاند، موظف به برقراري ارتباط با مددكار مراكز ماده 16 هستند و به محض آمادهسازي يك بهبوديافته بيخانمان، او را در ترخيص همراهي ميكنند و اولين سوال از اين بيمار، اين است كه آيا جايي براي اقامت دارد يا خير. اگر خانه و خانوادهاي باشد، مددكار موظف به همراهي بيمار و تحويل او به خانواده است و همزمان، شرايط خانواده را هم بررسي ميكند تا در صورت نياز به حمايت اجتماعي،
به نهادهاي حمايتي معرفي شود، علاوه بر آنكه منزل مددجو هم بايد دو بار در ماه مورد بازديد قرار بگيرد تا از تداوم بهبودي او و سلامت شرايط پيراموني هم اطمينان حاصل شود. بيمار بهبوديافته در صورت نياز به آموزش مهارتهاي شغلي به سازمان فني حرفهاي معرفي شده و در صورت برخورداري از مهارت حرفهاي، پس از طي دوره آمادگي شغلي، براي دريافت تسهيلات اشتغال ارجاع ميشود كه سال گذشته هم حدود 7 هزار بهبوديافته از اين تسهيلات استفاده كردند. همچنين در صورتي كه بهبوديافته،تحت پوشش درمان نگهدارنده(متادون) باشد، مجري برنامه مديريت بهبودي موظف است، زمينه ادامه درمان رايگان پس از ترخيص در مراكز دانشگاهي و دولتي را براي بيمار فراهم كند علاوه بر آنكه تحت آموزش مهارتهاي زندگي سالم قرار ميگيرد. حالا اگر اين بيمار ترخيص شده از مركز ماده 16 جايي براي زندگي نداشته باشد، مددكار، بيمار را به يك مركز توانمندسازي(خانه ميانراهي) معرفي ميكند و 30 مركز توانمندسازي در كل كشور داريم و در تهران هم دو مركز فعال است و دو مركز هم در حال راهاندازي است كه تا امروز ظرفيت كل مراكز براي پذيرش ترخيصشدگان بيخانمان تقريبا كافي بوده چون ترخيصها تدريجي است اما حتما در تهران، تعداد بيشتري از اين مراكز نياز داريم و ميدانيم كه ظرفيتهاي آتي كافي نخواهد بود. در قانون برنامه ششم توسعه هم وظيفه ايجاد اين مراكز بر عهده سازمان بهزيستي است اما با مشكل بودجه مواجهيم و متاسفانه، سازمان برنامه و بودجه براي انجام اين وظيفه قانوني و مورد تاكيد برنامه ششم توسعه هيچ پولي به ما نداده و اميدوارم ستاد مبارزه با مواد مخدر، امسال در اين زمينه به ما كمك كند. علاوه بر اين، از سال گذشته ضمن هماهنگي با اداره كل درمان ستاد مبارزه با مواد مخدر و پس از دريافت يك ميليارد تومان وجوه كمكي از اين نهاد و به همراه يك ميليارد تومان سهم سازمان بهزيستي، 3 هزار بهبوديافته مراكز ماده 16 در 17 استان كشور مشمول برنامه مديريت بهبودي شدهاند و حدود 313 مددكار اجتماعي هم آموزش ديدهاند كه در 80 موسسه و كلينيك مددكاري مجري برنامه مديريت بهبودي فعال شوند. امسال تعداد استانهاي تحت پوشش برنامه مديريت موردي را افزايش داديم و تيم نظارتي ما هم در استانها مشغول كار است و گزارشهاي خوبي به من دادهاند. البته بعضي دستگاهها با ما همكاري نكردند و به عنوان مثال بنا بر تاكيد همان آييننامه، كميته امداد موظف است كه طي 3 دوره 6 ماهه خانواده نيازمند اين بيمار بهبوديافته را تحت حمايت قرار دهد در حالي كه بنا بر گزارشهاي استاني در بسياري استانها متاسفانه كميته امداد با ما همكاري نكرده. فكر ميكنم با اين اقدامات؛ اجراي برنامه مديريت بهبودي و فعاليت مراكز توانمندسازي و جامعهپذيري، مشكل تا حدي مرتفع شود چون تقريبا به همان اشارات قوه قضاييه درباره پيگيري پس از خروج نزديك ميشويم. انتظارمان اين است كه امسال بتوانيم تمام استانهاي درگير با اعتياد را تحت پوشش برنامه مديريت بهبودي ببريم و مراكز توانمندسازي و جامعهپذيري را هم در آنها فعال كنيم.
بنا بر اعلام شما در جلسه آذر ماه كميته مراكز موضوع ماده 16، 50 هزار معتاد خيابان خواب به مراكز درمان اجباري منتقل شدهاند و ظرفيت پذيرش اردوگاههاي درمان اجباري هم در حال افزايش است اما آيا ظرفيت خانههاي بينراهي هم به همين اندازه افزايش داشته؟ ميگوييد كه ترخيص بهبوديافتگان از مراكز ماده 16 تدريجي است. اگر فرض كنيم هر هفته در هر استان 500 نفر از اردوگاههاي درمان اجباري ترخيص شوند، آيا برنامه مديريت مورد و خانههاي بينراهي ظرفيت پذيرش تمام اين افراد را دارد كه مانع از بازگشت دوباره آنها به خيابانها و پاتوقهاي مصرف شود؟
خير. ظرفيتمان در حال حاضر كامل نيست اما توجه داشته باشيد كه حداكثر مدت اسكان در خانههاي بينراهي 6 ماه است كه بنا به دستورالعملها 4 ماه اقامت رايگان است اما در اين مدت، بهبوديافته بايد مشغول به كار شده و در صورت تداوم بيخانماني دو ماه ديگر هم ميتواند در اين مركز بماند اما بايد براي اسكان، هزينه پرداخت كند و در نهايت بعد از 6 ماه بايد تعيين تكليف شود و مركز را ترك كند. البته پيشنهاد همكاران ما اين بود كه دوره 6 ماهه اسكان به يك سال افزايش يابد كه اين هم با توجه به شرايط اقتصادي و اجتماعي امروز كشور قابل بررسي است اما قرار نيست افراد در خانه بينراهي رسوب كنند. اين افراد بايد بعد از 6 ماه يا حداكثر يك سال، از مركز خارج شده و در جامعه حل شوند. با چنين شرايطي جا براي پذيرش بهبوديافتگان جديد باز ميشود. امروز تجربههاي موفقي از همين بابت سراغ داريم اما ميپذيرم كه اگر همين امروز در تهران 500 نفر از مراكز ماده 16 مرخص شوند، جايي براي اسكان آنها نداريم.
حتي براي زنان؟
براي اسكان موقت زنان در هيچ استاني مشكل نداريم. در برخي استانها هم زنان بهبوديافته تحت پوشش برنامه مديريت بهبودي هستند چون درمان و كاهش آسيب زنان براي ما اولويت دارد. سال گذشته هم به درخواست تمام استانها براي راهاندازي سرپناه شبانه، مركز كاهش آسيب اعتياد، مراكز اقامتي كوتاهمدت و خانههاي بينراهي جواب مثبت داديم.
بنا بر اخبار رسمي، طي يك سال گذشته در شهر تهران حدود 500 زن كارتن خواب، دستگير و به مراكز درمان اجباري منتقل شدهاند. اگر بعد از
3 الي 6 ماه بازپروري، ترخيص شوند آيا جايي براي اسكان موقت دارند؟
بايد ظرفيت مراكز جديد را آماده كنيم. بار قبل هم كه 500 نفر زن كارتنخواب در استان تهران به مراكز ماده 16 منتقل شدند به همكاران گفتم، آماده باشند كه اين زنان بعد از ترخيص در خيابانها رها نشوند. مسوولان خانههاي بينراهي به من گفتهاند كه ظرفيت اسكان موقت زنان بهبوديافته در حال آمادهسازي است اما افزايش ظرفيت حتما تدريجي خواهد بود چون نيازمند تامين منابع و البته بررسي شرايط است. برنامه مديريت بهبودي براي زنان با اين مشكلات مواجه نيست چون نيازمند فضاي نگهداري نيست و صرفا برنامه ارجاع و رصد و مديريت است. بنابراين به شرط تامين هزينه خريد خدمت مددكار، هر تعداد از بهبوديافتگان قابل پيگيري خواهند بود اما مشكل ما در مورد ايجاد مركز توانمندسازي و فضاي اسكان است. البته توجه داشته باشيد كه بسياري از بهبوديافتگان، خانواده يا خانه امني براي اسكان دارند و برآورد ما اين است كه 30 درصد از 50 هزار معتاد در حال درمان در اردوگاهها، بيخانمان هستند كه مراكز توانمندسازي بايد براي اين 30 درصد آماده باشد.
يعني حدود 15 الي 20 هزار نفر از معتادان خياباني در كل كشور بيخانمان هستند. در حال حاضر ظرفيت خانههاي بينراهي كل كشور چه تعداد است؟
30 خانه بينراهي در كل كشور داريم كه ظرفيت هر مركز حدود 25 الي 60 نفر است. به عنوان مثال در استان خراسان شمالي يك مركز توانمندسازي با ظرفيت 60 نفر فعال است. در شهر تهران هم دو مركز با مجموع ظرفيت 100 نفر در حال آمادهسازي است و يك مركز با ظرفيت 10 نفر براي زنان فعال است كه قرار است ظرفيت آن تا 35 نفر افزايش يابد و البته تا امروز هم گزارشي درباره پر شدن اين مركز به ما ندادهاند بلكه فقط براي دو مركز جديد از ما مجوز خواستهاند كه احتمالا حدس زدهاند در صورت ترخيص مددجويان، مراكز فعلي پر خواهد شد و ظرفيت موجود، ناكافي است بنابراين براي راهاندازي مركز جديد درخواست دادهاند. در استان البرز هم دو مركز با مجموع ظرفيت 60 نفر فعال است كه البته اين ظرفيت بسيار كم است و بايد افزايش يابد. در مجموع، ظرفيت مراكز پر نيست چون اغلب مددجويان را به كانون خانواده بازميگردانيم بنابراين فضاي مجدد براي پذيرش جديد، باز ميشود. البته اين خانواده هم نيازمند خدمات مددكاري و حمايتي است و بايد تحت آموزشهاي پيشگيرانه قرار بگيرد و اين اقدام هم كار دشواري است و منابع فراواني نياز دارد و انتظار ما اين است كه ساير دستگاهها در اين زمينه به ما كمك كنند.
طي ماههاي گذشته، گزارشي از ترخيص و بيخانماني بهبوديافتگان به دليل كمبود مراكز اسكان دريافت كردهايد؟
طرح نوروزي ساماندهي معتادان متجاهر، اسفند 97 شروع شد و تا پايان ارديبهشت هم ادامه دارد. بنا بر مصوبهاي قرار شده، افرادي كه در طرح نوروزي و پيش از آن به مراكز موضوع ماده 16 منتقل شدند، فعلا در همين مراكز مستقر باشند و ممكن است از پايان ارديبهشت ماه با موج ترخيص مواجه باشيم. اما تا امروز هم اگر ترخيصي بوده، گزارشي درباره بازگشت دوباره به خيابان و پاتوقها نداشتهايم. احتمالا تعدادي از بهبوديافتگان نزد خانواده يا شهرهاي محل سكونتشان برگشتهاند.
تاكيد دبيركل ستاد مبارزه با مواد مخدر طي ماههاي گذشته اين بوده كه از اين پس و با اجراي اقدامات پيشگيرانه و حمايتي، هيچ يك از بهبوديافتگان اردوگاههاي درمان اجباري به خيابانها بازنميگردند. از نيمه دوم سال 96 كه پليس، اجراي طرح دايمي جمعآوري معتادان متجاهر و انتقال به اردوگاههاي درمان اجباري را آغاز كرد، آيا با سازمان بهزيستي كشور درباره ظرفيت مراكز نگهداري بعد از ترخيص مشورتي داشت؟
در اين زمينه ما با 3 نكته مهم مواجهيم؛ نكته اول، تاكيد اصلاحيه قانون مبارزه با مواد مخدر است كه ميگويد اين افراد، يك دوره درمان 3 ماهه و قابل تمديد را با نظر قاضي در اين مراكز طي خواهند كرد كه در حال حاضر هم همين تاكيد قانوني اجرا شده است. نكته دوم، تامين هزينههاي بازتواني پس از ترخيص است كه تا امروز هم رقمي به ما ندادهاند. نكته سوم هم همين سوال شماست كه ميگويم با ما هيچ هماهنگي در اين زمينه انجام نشد. البته در استانها، معمولا و پيش از اجراي طرح، پليس با همكاران ما هم در جهت اطلاعرساني و البته ايجاد ظرفيت براي بازتواني پس از ترخيص صحبت ميكند بنابراين در استانها، مشكل زيادي از بابت ظرفيت خانههاي بينراهي نداريم.
چون تعداد كارتنخواب در استانها در مقايسه با تهران كمتر است.
تعداد كارتنخواب كمتر است اما مشكل جدي ما در استانها، تامين منابع است در حالي كه در شهر تهران، تامين منابع با توجه به شرايط پايتخت ميسرتر است اما در تهران با مشكل كمبود ظرفيت مواجهيم. البته قرار شده كه براي افزايش ظرفيت خانههاي بينراهي و مراكز بازتواني پس از ترخيص، ساير نهادها هم فعال شوند و ما هم آماده همكاري و واگذاري هستيم.
در قانون برنامه توسعه ششم و اصلاحيه قانون مبارزه با مواد مخدر، براي شهرداريها هم در حوزه بازتواني بهبوديافتگان وظايفي تعيين شده است. پيش از انتخابات رياستجمهوري دوازدهم، شهرداري تهران راهاندازي 44 مركز بهاران براي بازتواني بهبوديافتگان ترخيص شده از اردوگاههاي درمان اجباري در دستور كار داشت كه حدود 20 مركز در 20 ساختمان فعال شد. پس از انتخابات رياستجمهوري و به دنبال تغيير شهردار تهران، مراكز بهاران يا خالي شد يا تغيير كاربري داد و اجراي برنامه «بهاران» هم منتفي شد. خاطرم هست كه رييس سابق سازمان بهزيستي كشور در يكي از آخرين نشستهاي خبري خود گفت كه برنامه بهاران يك داستان سياسي و انتخاباتي بود. آيا با شهرداري تهران صحبتي شده كه ساختمان خالي طرح «بهاران» را به بهزيستي يا انجمنهاي غيردولتي بدهند و كمبود ظرفيت نگهداري بهبوديافتگان مرخص شده از درمان اجباري، جبران شود؟
مراكز بهاران يا باقي ساختمانهاي متعلق به شهرداري تهران حتما براي جبران كمبود ظرفيت نگهداري بهبوديافتگان به ما كمك ميكرد. در دوره رياست دكتر محسني بندپي در سازمان بهزيستي كشور، چند جلسه با مسوولان شهرداري تهران داشتيم اما متاسفانه هر بار، حرف و طرح متفاوتي ارايه دادند. يك بار گفتند كه آماده تحويل زيرساختها به بهزيستي هستند مشروط بر اينكه منابع توسط بهزيستي تامين شود. يك بار گفتند، بهزيستي به آنها پروتكل بدهد و پروتكل بهزيستي را در مراكزشان اجرا كنند. يك روز هم ما با خبر شديم كه تعدادي از مراكزشان را واگذار كردهاند. شهرداري تهران در حال حاضر با بهزيستي استان در ارتباط است و مسوولان انجمنهاي غيردولتي چند بار از ما مجوز گرفتهاند تا در ساختمانهاي متعلق به شهرداري و از جمله ساختمانهاي طرح بهاران كار كنند. اما تا امروز، شهرداري تهران براي واگذاري ساختمانهاي خود به ما تفاهمي نداشته و ظاهرا خودشان مشغول اجراي طرحهاي مرتبط با كنترل آسيبهاي اجتماعي هستند.
يعني طرح بهاران را ادامه دادهاند؟
طرح بهاران متوقف شده اما شايد ميخواهند همان طرح را با تجديدنظر در شيوهنامهها اجرا كنند چون طبق قانون، شهرداري هم موظف به كنترل آسيبهاي اجتماعي است. البته در قبال تكليف قانون ميگويند كه مشكلات اعتباري دارند و بايد ديد كه آيا قانون اجازه ميدهد دستگاههاي مسوول در اين حوزه، به بهانه نداشتن منابع مالي، از وظايف خود عقبنشيني كنند؟
50 هزار معتاد خيابان خواب از نيمه دوم سال 96 به اردوگاههاي درمان اجباري منتقل شدهاند. طي 19 ماه گذشته براي درمان و نگهداري هر معتاد خيابان خواب در مراكز موضوع ماده 16 هر ماه 450 هزار تومان هزينه شده و حالا اين افراد قرار است از اين مراكز مرخص شوند در حالي كه حتي به اندازه نصف تعداد اولين گروهي كه به اين اردوگاهها منتقل شدند(7600 نفر در نيمه دوم سال 96) ظرفيت اسكان موقت وجود ندارد و 50 هزار بهبوديافته از اعتياد با وجود تمام هزينههاي ريالي و انساني و زماني كه براي بهبوديشان صرف شده دوباره و در يك چرخه معيوب بايد به خيابانها و احتمالا، دوباره به اعتياد برگردند. از اين بابت نگران هستيد؟
اين حلقه مفقوده، روال سالهاي گذشته بوده و اين نگراني فقط نگراني من نيست. شهردار منطقه 16 تهران هم اخيرا گلايه داشت كه به دنبال اجراي طرحهاي ساماندهي در منطقه 12 معتادان كارتنخواب از اين منطقه فرار كرده و در منطقه 16 تجمع كردهاند. بنابراين، با جمعآوري مشكل حل نميشود. البته تلاش ميكنيم با مديريت بهبودي، وضعيت پس از ترخيص بهبوديافتگان را تا حدي مديريت كنيم.
ولي حتما تعدادي از بهبوديافتگان دوباره ساكن خيابانها ميشوند.
بله. تعدادي از اين افراد به خيابان برميگردند.
تعدادي معتاد خياباني، دستگير و وادار به ترك اعتياد شدهاند و بالاخره مرخص ميشوند. تعدادي از اين افراد توسط خانواده پذيرفته نميشوند و تعدادي هم خانه و خانوادهاي ندارند و دوباره به سراغ همان دوستان مصرفكننده و پاتوقها ميروند و داستان اعتياد تكرار ميشود.
تا امروز ظرفيت كل مراكز براي پذيرش ترخيصشدگان بيخانمان تقريبا كافي بوده چون ترخيصها تدريجي است اما حتما در تهران، تعداد بيشتري از اين مراكز نياز داريم و ميدانيم كه ظرفيتهاي آتي كافي نخواهد بود. در قانون برنامه ششم توسعه هم وظيفه ايجاد اين مراكز بر عهده سازمان بهزيستي است اما با مشكل بودجه مواجهيم.
بسياري از بهبوديافتگان، خانواده يا خانه امني براي اسكان دارند و برآورد ما اين است كه 30 درصد از 50 هزار معتاد در حال درمان در اردوگاهها بيخانمان هستند كه مراكز توانمندسازي بايد براي اين 30 درصد آماده باشد.