سيل شيراز دومين اتفاق تكاندهنده در تعطيلات نوروز بود كه باور بسياري از ما درباره طبيعت و تاثيرات ناشي از تخريب آن را تغيير داد. مديركل دفتر فني استانداري فارس و مسوول بررسي وقوع سيلاب ۵ فروردين در شيراز، مهمترين علل وقوع اين سيل را تناسب نداشتن حجم سيلاب و ظرفيت سازه احداثي، كم شدن مقطع ورودي كانال به دليل گرفتگي دريچه آشغالگير نصب شده، وجود ضايعات ساختماني در مقاطع مختلف مسيل اصلي و ساير مسيلها، تغيير در محيط طبيعي حوزه آبريز، تغيير مسير كانال و عدم بازنگري طراحي عنوان كرده است.
براي موشكافي اين اتفاق تلخ، روزنامه اعتماد گفتوگويي با دكتر «عطاءالله كاويان»، دانشيار گروه آبخيزداري دانشگاه علوم كشاورزي و منابع طبيعي ساري، عضو هيات مديره انجمن آبخيزداري ايران و رييس دانشكده منابع طبيعي ساري داشته است. در اين گفتوگو به موضوعاتي نظير تاثيرات ناشي از تخريب حوضه آبخيز، ضرورت حفظ مسيلها و مهمترين تدابير و راهكارهاي زيست محيطي خواهيم پرداخت. شايد گفتوگوهايي از اين دست كمك ميكند كه ابعاد مختلف هر يك از سيلابهاي اخير دقيقتر مورد ارزيابي قرار گيرد.
درباره اهميت حوضه آبخيز و ضرورت حفاظت از مسيلها توضيح دهيد.
روند افزايش جمعيت و استفاده بيش از حد ظرفيت از منابع آب و خاك ما را برآن ميدارد كه توجه بيشتري را معطوف به مسائل آبخيزداري كنيم و با اعمال روشهاي نوين حفاظت از منابع آب و خاك در غالب مديريت حوضههاي آبخيز، در حد توان از آسيبها و خسارات ناشي از بلاياي طبيعي همچون سيل پيشگيري كنيم. در ارتباط با ضرورت حفاظت از مسيلها ذكر اين نكته ضروريست كه در كشور بعد از يك دوره چندساله خشكسالي به ويژه در مناطق خشك و نيمه خشك، مسيلها به خودي خود آسيبپذير هستند و علاوه بر اين، تجاوز به حريم مسيلها اين آسيبپذيري را چندين برابر كرده است و اين نكته اقدامات پيشگيرانه حفاظت از خاك را در حريم مسيلها با اجراي روشهاي بيولوژيكي و در صورت اضطرار مكانيكي و بيولوژيكي، به صورت تلفيقي ميطلبد.
در صورت اعمال تغييرات گسترده انساني در يك حوزه آبخيز، جداي از سيل چه واكنشهاي ديگري را هم ميتوان از طبيعت انتظار داشت؟
پاسخ طبيعت به تجاوز به حريم آن يك سيكل به هم پيوسته بوده و اين مسائل جداي از هم نيستند. زماني كه پوشش گياهي شامل درختان، درختچهها، گياهان مرتعي و ... توسط انسان تخريب ميشوند و جاي خود را به ساختمانها يا اراضي كشاورزي ميدهند، ميزان زبري سطح و نفوذپذيري خاك كاهش مييابد و در نتيجه شاهد افزايش پتانسيل وقوع سيل خواهيم بود.
از طرف ديگر به دنبال فعاليتهاي انساني مذكور شاهد تخريب و سست شدن ساختمان خاك و در نتيجه افزايش فرسايش پذيري خاك هستيم. فرسايش خاك هم به لحاظ آلودگي منابع آب و هم به لحاظ از بين رفتن خاك كشاورزي و نهايتا به خطر افتادن توليدات غذايي اثرات بسيار مخربي را به همراه خواهد داشت.
همچنين در سيل اخير شيراز شاهد قدرت تخريب بسيار زياد سيلاب بوديم كه گل آلود بودن سيلاب نتيجه فرسايش خاك در بالادست بود. علاوه بر نكات ذكر شده رانش زمين يكي ديگر از پديدههايي است كه در اثر بارندگي مداوم روي خاك بدون پوششي كه در اثر تغيير كاربري زمين توسط انسان ايجاد شده، اتفاق ميافتد كه ميتوان با اقدامات حفاظت آب و خاك آن را كنترل كرد.
با توجه به دلايلي كه مديركل دفتر فني استانداري و مسوول بررسي وقوع سيلاب عنوان كرده، آيا ميتوان گفت كه سيل شيراز در واقع ناشي از خطاي انساني بوده است؟
قطع به يقين همينطور بوده است زيرا كه طبيعت در طول زمان مسير خود را پيدا كرده و چنانچه سيلابي در بالادست در اثر بارندگي شكل ميگيرد، روند طبيعي اين است كه از پاييندست خارج شود و حال اگر ما انسانها بدون توجه به مسير آن توسعه شهري ايجاد كردهايم و براي خروج حجم آب مسيل، نكات تخصصي هيدرولوژي سيل را به كار نبردهايم و بهجاي در نظر گرفتن دبيهاي با دوره بازگشت مشخصه آن مسيل از آبگذرهاي كوچك استفاده كردهايم، اكنون به جرأت ميتوان گفت مهمترين عامل سيل شيراز، عامل انساني و عدم توجه به مديريت آبخيز شهري بوده است.
در شرايط كنوني چگونه ميتوان روانآبهاي ارتفاع بمو و اراضي بالادست شهر شيراز را مهار كرد؟ مهمترين اولويتها در برهه كنوني چيست؟
مهمترين اولويت به كارگيري افراد متخصص در زمينه حفاظت آب و خاك جهت تعيين اقدامات مناسب در جهت حفاظت از خاك و كنترل و هدايت روانآب در اين منطقه است. به صورت عام ميتوان از ايجاد و يا تقويت پوشش گياهي شامل درختان و گياهان مرتعي اين اراضي، جلوگيري از چراي احشام و كشت و زرع بي رويه نام برد.
وضعيت درياچه مهارلو به عنوان جايي كه اين روانآبها بايد به آن ختم شوند، به چه صورت است؟ آيا باقي اين مسير هم نيازمند رسيدگي است؟
رودخانه خشك شيراز مهمترين نقش را در انتقال سيلاب به درياچه مهارلو ايفا ميكند. متاسفانه احداث كنارگذرهاي ساحلي با استفاده از بخشي از بستر اين رودخانه موجب كاهش ظرفيت انتقال آب شده كه در مواقع عبور سيلاب با دوره بازگشت بالا خطر وقوع سيل در شهر نيز افزايش مييابد. لذا بايد تمهيداتي جهت انتقال مضاعف سيلاب در چنين مواقعي انديشيده شود.
در خرداد سال ۱۳۹۵ پارك ملي بمو در نزديكي شيراز دچار آتشسوزي شد. آيا آتشسوزيهايي از اين دست و تخريب پوشش گياهي حاصل از آن ميتواند در بروز سيل تاثيرگذار بوده باشد؟
بله قطعا تاثيرگذار است. زماني كه بارندگي اتفاق ميافتد، اولين سطحي كه با آن مواجه ميشود پوشش گياهي است كه ميتواند در مرحله اول انرژي جنبشي باران را كاهش داده و قدرت تخريب قطرات باران را كم كند. پس از آن با جذب آن توسط برگها و هدايت آب باران از طريق ساقه به درون خاك نفوذ كرده و از ايجاد روانآب پيشگيري ميكند. همچنين ريشه گياهان سبب استحكام خاك شده و مانع حمل آن توسط آب ميشود. حال اگر پوششي در كار نباشد هيچ يك از مزيتهاي نام برده را نداريم و باران مستقيما به خاك لخت برخورد ميكند كه در ابتدا فرسايش خاك و به سرعت پس از آن جاري شدن روانآب را در پي دارد. چنانچه حجم روانآب افزايش يابد چون با فرسايش خاك همراه بوده تبديل به سيل با قدرت تخريب بالا ميشود.
بروز سيل حادثهاي عجيب نيست چنانكه در كشورهاي اروپايي و حتي حوزه رودخانه ميسيسيپي هم بارها چنين اتفاقاتي رخ داده است. مهمترين تدابير زيستمحيطي و استانداردهاي جهاني كه ميتوان بر اساس آنها جلوي چنين خساراتي را گرفت و يا حتي بعد از وقوع سيل به آنها عمل كرد، چيست؟
مديريت اصولي سيل در سطوح بينالمللي در سه بخش خلاصه ميشود:
1- برخورد علمي با وجود تاثيرات ناشي از بلاياي طبيعي، 2- توسعه و راهاندازي سيستمهاي هشداردهنده و ايجاد شبكههاي جمعآوري آمار و اطلاعات، 3- تلاش در راستاي تبديل مديريت بحران به مديريت ريسك
از اقدامات مناسب قبل، حين و پس از وقوع سيل ميتوان به پيشبيني سيل با استفاده از مدلها و آمار و اطلاعات بلندمدت، استفاده از اطلاعات ماهوارهاي و يا نصب دستگاههاي مخابراتي در ايستگاههاي هيدرومتري و انتقال اطلاعات ايستگاههاي هشداردهنده در سرشاخهها به مركزيت تصميمگيري جهت كنترل سيل و يا تخليه مناطق و همچنين اقدامات مددكاري پس از وقوع سيل مانند انواع بيمه اشاره كرد.
همچنين بعد از شناسايي مسير سيلابها و ناپايداري خاك توسط متخصصين آبخيزداري، بايد از طريق اقدامات لازم در جهت حفاظت و كنترل فرسايش خاك و زهكشي درست منابع آب آن منطقه، از شكلگيري و بروز سيلاب پيشگيري كرد كه اين مقوله در راستاي مديريت ريسك است كه متاسفانه در كشور به آن پرداخته نميشود.
از نظر شما مهمترين درسي كه بايد از سيل شيراز گرفت، چيست؟
همانطور كه مهمترين علت سيل شيراز خطاي انسان و تجاوز به حريم مسيلها به دليل ناآگاهي و عدم استفاده از متخصصين بوده، طبيعي است توجهات بايد به اين مساله متمركز شود تا از تكرار چنين حوادثي پيشگيري شود.
عطاءالله كاويان:
بعد از شناسايي مسير سيلابها و ناپايداري خاك توسط متخصصين آبخيزداري، بايد از طريق اقدامات لازم در جهت حفاظت و كنترل فرسايش خاك و زهكشي درست منابع آب آن منطقه، از شكلگيري و بروز سيلاب پيشگيري كرد كه اين مقوله در راستاي مديريت ريسك است كه متاسفانه در كشور به آن پرداخته نميشود.