تبديل سنگ پاي قزوين به روي عربستاني
شهرام شهيدي
خانم باجي روزنامه را تا كرد گذاشت زير دستش و پرسيد تروريست يعني چي؟ عمو حسام جواب داد: تِروريسم كه در فارسي از آن با عنوان دهشتافكني يا هراسافكني نام برده شده است، به هرگونه عملكرد يا تهديد براي ترساندن يا آسيب رساندن به شهروندان، حكومت يا گروهها و شخصيتهاي سياسي گفته ميشود.
خانم باجي گفت: يعني تشويق باشكوه و يكپارچه يك تيم فوتبال محبوب عملي تروريستي است؟ عمو حسام گفت: نچ! اگر تشويق يك تيم، عمليات تروريستي باشد برزيليها و آرژانتينيها همه تروريست هستند.
خانم باجي گفت: پس چرا مدير باشگاه النصر عربستان يكصدهزار تماشاگر ايراني حاضر در ورزشگاه آزادي در بازي مقابل پرسپوليس را تروريست ورزشي ناميده؟ همه اهالي تاريكخانه يكصدا با هم و به صورت خودجوش فرياد زدند: وا؟ واه واه... چه حرفا؟
موسيو شيطان گفت: در زمانهاي قديم يك پزشك متخصص يك چاقوي جراحي داشت و با آن دوستان و آشناهاش را جراحي ميكرد. يك پزشك ديگري هم بود كه اصلا آنقدر بدسابقه بود كه كسي عمل جراحياش را به او نميسپرد و اصلا چاقوي جراحي هم نداشت (الان پزشكان بيانيه ندهند تحصن كنند جلوي روزنامه) اين بود كه به قول آن مرد كه با اسب رفت قطعنامه دانش پاره شد و تصميم گرفت اعلام كند استفاده از چاقوي جراحي، عملي تروريستي است. خانم باجي گفت: خب بعد چه شد؟
موسيو شيطان گفت: هيچي همه بيمارها بهش خنديدن و گفتناي قربون تروريستمون بريم و باز رفتن پيش دكتر حاذق. مادموازل ناتو گفت: ما اين جور مواقع ميگوييم به حرف گربه سياهه بارون نمياد. عموحسام گفت: حالا اين مدير اصلا از ماجراي فرودگاه جده و بيحرمتي و هتك حيثيت دو نوجوان ايراني خبر دارد؟ اسم آن كار را چه ميگذارد؟
مادموازل ناتو گفت: قبلا سنگ پاي قزوين به عنوان يك برند نمونه در عرصه رو شناخته ميشد و به هركه پررويي ميكرد ميگفتند حقا كه به سنگ پاي قزوين رفتي. اما اين روزها مثل هر چيز ديگري كه كشورهاي ديگر از ما گرفتند و به نام خودشان ثبت كردند، سنگ پا هم ديگر توليد داخل ندارد و كشورهاي ديگري مالكيت انحصاري آن را در دست گرفتهاند. در اين زمينه عربستان به نحوي عمل كرده كه هركس پررويي كند و روي زيادش را به عرصه بگذارد بايد به او بگوييم حقا كه به عربستاني جماعت رفتي. در حالي كه موضوع هتك حيثيت دو نوجوان عزيز ما هنوز سرتيتر اخبار است و با حمله به يمن مردم آن جا را ميكشند آن وقت به تماشاچي ما ميگويند تروريست؟
موسيو شيطان گفت: واقعا كه وقيحاند. شيطانه (خيره نشويد پدربزرگمان منظورم است) ميگه آن ديپلمات مامور در برزيل را بفرستيم عربستان تفاوت فرهنگياي بهشان نشان بدهد كه...
خانم باجي گفت: بسه ديگه. گندش را درآوردهايد. با همهچيز كه نميشود شوخي كرد. هي شوخي نكنيد با اين موضوع. قبحش را نريزيد. همه يكصدا گفتند چشم!