ادامه از صفحه اول
تلاش براي سانسور ظريف
زيرا او از هيچ استراتژي و برنامه مشخصي پيروي نميكند. روي سياستهاي ترامپ اصلا نميتوان حساب باز كرد، در نتيجه يك اعلاميه يا يك سياست در راستاي لغو يا تعويق تحريمها را نميتوان گام نهادن در مسير آشتيجويانه يا عقبنشيني تلقي كرد. واشنگتن فقط يك هدف را دنبال ميكند و آن هم تضعيف ايران است و در اين راستا از هيچ تلاشي فروگذار نيست. دولت ترامپ تلاش ميكند با اقدامات مختلف و آنچه فشار حداكثري و تحريم هوشمند معرفي ميكند، ايران را وادار كند از مزيتهاي نسبياش در سياست خارجي دست بكشد. مزيت نسبي ايران در سياست خارجي نفوذ در خاورميانه و سرمايهگذاريهاي معنوي و مادي در منطقه است، واشنگتن تنها هدفي كه دنبال ميكند قطع دسترسي ايران به منافع اين سرمايهگذاري است.
مطرح شدن بحث تحريم وزير امورخارجه ايران يك بار سنگين حقوقي و سياسي براي ايالات متحده امريكا داشت. وزير خزانهداري ايالات متحده امريكا زماني كه اين بحث را اولينبار در جمع خبرنگاران مطرح كرد هم به شكل قاطع از اجراي آن خبر ندادهبود، بلكه گفتهبود كه در حال بررسي امكان چنين اقدامي هستيم و تا يك هفته آينده تصميم خواهيم گرفت. به نظر ميرسد كه تصميم نهايي دولت امريكا اين بود كه اين تصميم امكان اجرايي ندارد، چه به لحاظ حقوقي و چه به لحاظ سياسي اين اقدام بار بسيار سنگيني بر دوش امريكا ميگذاشت. چنين اقدامي در تاريخ روابط بينالمللي تقريبا بيسابقه است، مفهوم چنين اقدامي مشخصا اين خواهد بود كه تمامي درهاي ديپلماتيك نه تنها ميان واشنگتن و تهران، بلكه ميان تهران و بقيه متحدان امريكا هم بسته خواهد شد. مشخص بود كه چنين چيزي بدون مطالعه و زمينه كافي اعلام شده است. اما همانگونه كه اشاره كردم، دولت ترامپ هر لحظه ممكن است بر اساس ميل و احساسات رهبر اين كشور، بدون توجه به عواقب تصميمهاي نامتعارف، عجيب و غيرقانوني اتخاذ كند.
نبايد خوشبينانه تصور كرد كه اقدامهاي نامتعارفي مانند اعلام بررسي تحريم وزيرخارجه يك كشور به دليل تمام شدن ابزارهاي ديگر فشار در اختيار امريكاست. درست است كه دولت امريكا، بدون فكر، بدون برنامهريزي و فقط براي ايجاد موجهاي خبري ممكن است اقداماتي شاذ و غيرمتعارف اعلام كند، اما همچنان مسيرهايي در اختيار امريكا قرار دارد كه فشار را بر ايران افزايش دهد. اين ابزار هم در طول زمان به دليل سياستهاي نادرست در داخل كشور و وابستگي روزافزون ايران به اقتصاد تكمحصولي در اختيار قدرتهاي خارجي متخاصم قرار گرفته است كه در شرايطي كه منافعشان حكم ميكند، از طريق فشار بر اقتصاد ايران، تلاش كنند خواستههايشان را تحميل كنند. استراتژي نهايي ترامپ استفاده از همه امكانات براي فشار به ايران، شوراندن مردم عليه حكومت و نهايتا تغيير نظام در ايران است، بر خلاف برخي از ناظران خوشبين من معتقدم كه دولت كنوني امريكا حتي از اقداماتي مانند تجزيه ايران هم استقبال ميكند، چرا كه واشنگتن فقط و فقط در پي تضعيف توان ايران است.
بسياري از كارشناسان معتقد بودند كه سفر پيشين محمدجواد ظريف، وزير امورخارجه كشور به نيويورك و گفتوگوهاي او با رسانهها و شركت در نشستها، يكي از عوامل تصميم امريكا براي تحريم او بود. من پيشبيني ميكنم كه سفر پيش روي ظريف به نيويورك، چندان از اين اقدام تاثير نپذيرد. جامعه پژوهشي و انديشكدههاي امريكايي به هر حال جامعه بازي محسوب ميشود و اين امكان براي وزير امورخارجه كشورمان وجود دارد كه با وجود فشار دولت امريكا و مطرح شدن امكان تحريم او، باز هم سخنان و پيامهاي خود را به افكار عمومي و انديشمندان امريكايي برساند. به گمان من اعلام قصد امريكا براي تحريم ظريف ممكن است كه باعث شود سخنرانيها و اظهارنظرهاي او در سفر پيش رو مخاطب بيشتري هم پيدا كند، چرا كه بسياري كنجكاو خواهند شد كه بدانند كاخ سفيد قصد داشته است چه چيزي را از آنها پنهان يا چه پيامي را سانسور كند كه براي تحريم و محدوديت ظريف برنامهريزي كرده است.
بر اساس گزارشهايي كه رسانهها به نقل از مقامهاي آگاه امريكايي اعلام كردهاند، مساله تحريم ظريف «فعلا» و به صورت موقت كنار گذاشته شده است. اگر كاخ سفيد تصميم خود را در آينده اجرايي كند و تلاش كند كه شكلي از تحريم ديپلماتيك را عليه ايران به صورت جهاني پيگيري كند، واقعا پيچيدگي مسائل را افزايش خواهد داد. به هر حال ايران بايد به تلاشهايش براي انزواي امريكا بهويژه انزواي سياسي ناشي از خروج از برجام، ادامه دهد، تا اگر در آينده چنين تصميمي عملي شد، كشورهاي ديگر حاضر به همراهي با آن نباشند. امريكا تعهداتي نسبت به سازمان ملل متحد دارد كه قاعدتا نبايد اين حق را داشتهباشد كه از سفر ظريف به نيويورك براي شركت در جلسات سازمان ملل متحد جلوگيري كند، ايران بايد زمينه را فراهم كند كه در صورت اقدام امريكا به چنين عملي، كشورهاي عضو سازمان ملل آماده واكنش جدي و قاطعانه، از جمله انتقال جلسات مجمع عمومي به يك كشور اروپايي باشند.
راهكارهاي فروش نفت
پاسخ اين است كه تا جايي كه سرمايه و تكنولوژي اجازه ميدهد، ظرفيتهاي پتروشيمي به صورت حداكثري در كشور مورد استفاده قرار گرفته است. اما نبايد اين مهم را فراموش كرد كه پتروشيميها نيز از آسيب تحريمهاي نفتي در امان نيستند و بعد از تحريم نفت ايران، امريكا به دنبال تحريم صنعت پتروشيمي كشور است. ايران در زمينه پتروشيمي سرمايهگذاري زيادي انجام داده كه ماحصل آن پتروشيميهاي عسلويه و مناطق ويژه است. اگر شرايط اجازه دهد ظرفيتها افزايش بيشتري خواهند يافت. البته بايد خاطرنشان كرد، ظرفيت ايجاد شده در برخي محصولات پتروشيمي مانند متانول بسيار بيشتر از تقاضا در بازار است. بايد اين مهم را مدنظر قرار داد كه افزايش بيشتر ظرفيتهاي پتروشيمي نيازمند سرمايهگذاري است كه تحريمها آن را با چالش مواجه كرده است. جمعبندي بحث در اين است كه شرايط فعلي براي فروش نفت ايران سخت شده و راهكارهاي ارايه شده توسط مسوولان شايد مشكلات و ايراداتي داشته باشد، اما در شرايط فعلي ميتواند قدري راهگشا باشد. بالطبع اگر كشور در دوران عاديتري به سر ميبرد، راهكارهاي آسانتر و عملياتيتري براي فروش نفت كشور ارايه ميشد.