چرا فدراسيون واليبال رييس ندارد؟
علي كربلايي
فدراسيون واليبال هفت ماه است كه بدون رييس و توسط سرپرست اداره ميشود. روز گذشته اين اميد ميرفت كه دوران بلاتكليفي و اداره غيرقانوني اين فدراسيون به وسيله سرپرست به پايان برسد؛ اما چنين نشد و با دستور وزارت ورزش، فرآيند ثبتنام از نامزدهاي رياست فدراسيون تا زماني نامشخص (حداقل بعد از پايان مسابقات قهرماني جهاني نوجوانان) به تعويق افتاد. بهانه تعويق فرآيند ثبتنام از كانديداهاي اين سمت اين است كه تيم ملي نوجوانان در آستانه اعزام به مسابقات قهرماني جهان است و طي چند روز آينده، تيم ملي بزرگسالان مسابقات انتخابي المپيك را در پيش دارد. محمدرضا داورزني، معاون قهرماني وزارت ورزش و جوانان در اينباره گفت: «عدهاي گفتند در زمان كنوني انجام فرآيند ثبتنام نوعي حس بيثباتي در آن رشته را ميآورد كه روي كادر فني و اعضاي تيم تاثير منفي ميگذارد.» اولين سوالي كه بعد از شنيدن بهانه داورزني براي تعويق فرآيند ثبتنام از كانديداها به ذهن متبادر ميشود، اين است كه حس بيثباتي از بيرييس بودن به كادر فني و اعضاي تيم منتقل ميشود يا با انتخابات رياست فدراسيون؟ در ثاني، اينكه چه كسي رييس فدراسيون ميشود چه ارتباطي به كادر فني و بازيكنان دارد كه انجام فرآيند ثبتنام روي آنها تاثير منفي بگذارد؟ مگر براي آنها مهم است چه كسي رييس بشود؟ مگر آنها از گزينهاي خاص حمايت ميكنند؟ در صورت مثبت بودن پاسخ اين سوالها، مگر وزارت ورزش پيش از انتخاب اين تاريخ به عنوان روز ثبتنام نميدانسته كه مسابقات قهرماني نوجوانان جهان چه روزي آغاز ميشود؟ مگر از مدتها پيش مشخص نبوده ايران از چه روزي بايد مسير المپيك 2020 را استارت بزند؟ دهها سوال ديگر هم هستند كه ميتوانند بياساس بودن اين ادعاي داورزني را تاييد كنند. داورزني در پايان كنفرانس خبري روز گذشتهاش به سوالي مبني بر حضورش در انتخابات رياست فدراسيون واليبال گفت: «هنوز به جمعبندي نرسيدهام.» پاسخي كه در فضاي ورزشي ايران اين شائبه را ايجاد كرده كه انتخابات فدراسيون واليبال تا زماني كه آقاي داورزني به جمعبندي برسند، به تعويق خواهد افتاد. ماجراي اداره فدراسيونها با سرپرست يكي از چالشهاي اصلي اين روزهاي ورزش ايران است. داورزني روز گذشته در اين مورد گفت: « يك زماني نياز است كه سرپرست در درازمدت حضور داشته باشد و يك وقتي هم سرپرستي بايد كوتاهمدت باشد؛ در واقع بستگي به شرايط فدراسيون اين اتفاق رقم ميخورد. ثبتنام از نامزدهاي فدراسيون ورزشهاي رزمي هفته آينده شروع ميشود. اين فدراسيون مسابقه خاصي پيشرو ندارد كه نگران بيثباتي و برهم خوردن برنامهها باشيم. واليبال همه برنامههايش در حال اجراست و مسائل پيگيري ميشود تا در نهايت به انتخابات برسيم.» اما اظهارنظرهاي گذشته وزير ورزش، كاملا برخلاف گفتههاي داورزني است. مسعود سلطانيفر، وزير ورزش و جوانان در دي ماه سال 95 در يك كنفرانس خبري اعلام كرد: «در اساسنامه چنين چيزي نداريم و بهتر است با رعايت قانون و پيشبيني زمانبندي اتمام دوره رياست قبلي ثبتنامها صورت گيرد و بعد از تاييد نامزدها و تا زمان برگزاري انتخابات جديد، رييس فدراسيون همچنان عهدهدار مديريت امور فدراسيون باشد. تصور من اين است در همان روزي كه رييس فدراسيون قبلي زمان مديريتش به پايان ميرسد، انتخابات جديد برگزار شود.» وزير ورزش همچنين در بهمن ماه سال 95 در اينباره گفته: «چيزي كه براي من خيلي عجيب است و به نظرم آفت فدراسيونها و ورزش است، سرپرستي اداره شدن فدراسيونهاست. سرپرستي اداره شدن را از هر زاويه نگاه كنيم، قابل نقد است. فردي كه سرپرست است، چون ميداند موقتي است، اصلا نميتواند برنامهريزي بلندمدتي داشته باشد؛ در نتيجه دنبال تامين منابع مالي نميرود، ضمن اينكه ممكن است يكسري ولخرجيها داشته باشد. من معتقدم كه با تعيين سرپرست، حتي به مدت سه ماه، به روال جاري فدراسيونها لطمه ميزنيم.» در حال حاضر رويه وزارت ورزش كاملا بر خلاف خواست وزير است.
از زماني كه اين صحبتها مطرح شده تا امروز، روساي فدراسيون زيادي به پايان دوران فعاليتشان رسيدهاند، اما هيچ انتخاباتي براي جايگزيني آنها برگزار نشده و فدراسيونها به وسيله سرپرست اداره ميشوند. وزير اين قدر از مديريت فدراسيونها به وسيله سرپرست گلايهمند است كه هرگاه فرصت اظهارنظر داشته باشد به اين موضوع اشاره ميكند. سلطانيفر در تاريخ 14 اسفند 96 گفته بود: «نابساماني، گرفتاري، بدهكاري و بيبرنامگي از جمله معايب مديريت سرپرستي است.» اما در اواسط تيرماه، محمدشروين اسبقيان مديركل امور مشترك فدراسيونهاي وزارت ورزش و جوانان در گفتوگو با برنامه تلويزيوني ركورد به موضوعي اشاره كرد كه هرچند كوتاه بود، اما از اهميت بسياري برخوردار است.
او در بخشي از صحبتهايش گفت: «بر اساس يك تصميم مديريتي قرار بر آن شده كه پس از دوره چهارساله، يك سرپرست بيطرف منصوب شود و هيچ نامزدي در انتخابات ذينفع نباشد، در واقع قرار شده كه فدراسيونها با سرپرست بيطرف اداره شوند.» اين صحبت، در واقع بر خلاف تمام گفتههاي پيشين وزير ورزش است و يك انقلاب در فدراسيونداري در تمام تاريخ ورزش ايران است.