گردهمايي دوستان و همكاران پرويز كلانتري كه مدتي است در بستر بيماري به سر ميبرد
دعا براي برگشت آقاي نقاش
اعتماد|چند ماهي ميشود كه آقاي نقاش در بستر بيماري است، از وقتي كه سكته مغزي كرد و در بيمارستان بستري شد، همه اميدوار بودند كه او دوباره برگردد و نقاشي بكشد. از آذر ماه سال پيش، هرازگاهي اخباري از وضعيت پرويز كلانتري منتشر ميشود، تازهترين خبر اين است كه روز گذشته دوستان او گرد هم آمدند و دعا كردند كه دوباره بلند شود و كارش را از سر بگيرد.
آنها در گالري آشيان نقش و مهر آمده بودند و خاطرات مشتركشان را با اين نقاش و تصويرگر مرور كردند. خسرو سينايي، محمد سرير، اكبر عالمي، عباس مشهديزاده، نصرالله افجهاي، گيزلا وارگا سينايي، مسعود فروتن، بهزاد شيشهگران و محمدرضا اصلاني آنهايي بودند كه به اين بزرگداشت آمدند؛ مراسمي كه او خودش حضور نداشت.
اكبر عالمي استاد دانشگاه، كلانتري را هنرمندي خاكي دانست كه حسادت در او جايي ندارد. به تعبير عالمي اين هنرمند فقط يك نقاش نيست، كاريكاتوريست و نويسنده هم هست و از هر پنجهاش يك هنر ميبارد.
محمد سرير :كلانتري همانطوري به دنيا نگاه ميكند كه يك كودك مينگرد
علياكبر صادقي ديگر هنرمندي بود كه در اين مراسم حضور يافته بود تا درباره كلانتري سخن بگويد. او از روزهاي آشنايي طولاني مدتش با اين هنرمند گفت و به ياد روزي افتاد كه جايزه لاكپشت پرنده را برنده شد، اما ناراحت و عصباني بود كه چرا نام كلانتري در آنجا برده نشده است.
محمد سرير، رييس هيات مدير خانه موسيقي نيز به اين بزرگداشت آمده بود تا درباره كلانتري حرف بزند. او اين هنرمند را انساني دانست كه صفا و صداقت و حس خوب نوجواني و جواني را در خود حفظ كرده است. سرير گفت كه كلانتري به دنيا همان طوري نگاه ميكند كه يك كودك مينگرد.
خسرو سينايي نيز به همراه همسر گيزلا در اين مراسم حضور داشتند. اين كارگردان سينما به سفري كه چند ماه پيش با كلانتري داشت، اشاره كرد و گفت از بودن در كنار او بسيار لذت بردم. سينايي گفت دوستاني در اطرافم ميبينم كه با هنر زيباتر زندگي كردند و سعادتمند بودند و پرويز كلانتري يكي از آنهاست.
عباس مشهديزاده، پژوهشگر هنر نيز به جادوي اين هنرمند روي بوم اشاره كرد و گفت كه او ايران را به من و شما نشان داده و ايلات بختياريها را طوري در كارهايش تصوير كرده كه دوربين غلط ميكند بخواهد اين كار را بكند. او آرزو كرد كه كلانتري دوباره بازگردد و جمعي كه براي او گرد هم آمدهاند به او انرژياي بدهند كه همين حالا بلند شده و با آژانس خود را به آنها برساند.
كامبيز درمبخش، از ديگر هنرمندان حاضر در مراسم نيز كلانتري را قبل از نقاش بودن تصويرگر و كاريكاتوريست دانست كه بخش بزرگي از هنر ايران را اشغال كرده است. اين هنرمند سبك كاري كلانتري را منحصر به فرد دانست كه كلمات نميتوانند از او تعريف كنند.
محمد رضا اصلاني: تصور اينكه كلانتري در كما باشد را ندارم
نصرالله افجهاي هم يكي از ويژگيهاي آثار كلانتري را كار روي معماري ايران و عشق به اين عرصه دانست كه با اين عشق سهپايهاش را به كوير ميبرد و گنبدها و سايه آنها را در تابلوهايش به ثبت مي رساند.
گيزلا وارگا سينايي هم گفت كه عاشق روحيه كودكوار كلانتري بوده است كه هر چقدر هم پيرتر شود باز هم دنيا را به همان چشم كودكي ميبيند و ميخواهد در هنرش به آن عوالم برگردد.
ايرج كلانتري برادر اين هنرمند هم گفت كه پرويز و دوستان هم دوره او قهرمانان دوران نوجواني او بودند و راهها و رهنمودهاي خوبي را در دورهاي كه گرايشهاي تجددطلبانه مد شده بود به او دادند.
محمدرضا اصلاني، كارگردان نيز گفت كه تصور اينكه كلانتري در بيهوشي و كما باشد را ندارم چون او همواره هوشيار و خندان بود. اصلاني اين هنرمند را يكي از بنيانگذاران تصويرگري كتاب كودك دانست، هنري كه در پرتوي نقاشيهاي بعدياش فراموش شد. او آرزو كرد فضايي ايجاد شود كه داستانهاي چاپ نشده او هم چاپ شوند.
بهزاد شيشهگران يكي از هنرمندان ديگر در اين مراسم نيز گفت كه كلانتري از جايگاه بالايي در جامعه فرهنگي ما برخوردار است و گرچه او در بستر بيماري است اما در عرصه هنر مملكت ما ايستاده و نفس ميكشد.
كارنامه هنري نقاش كاهگلي در يك نگاه
پرویز کلانتری در دانشکده هنرهای زیبای تهران درس خوانده و فارغالتحصيل رشته هنرهای تجسمی است. آشنايي او در دانشکده با همایون صنعتیزاده موجب راهیابی او به موسسه انتشاراتی فرانکلین شد. کلانتری در مراکز هنری از جمله دانشکده هنرهای زیبای تهران و کالج هنری کودکان در کالیفرنیا کار کرده و مدتی مدیر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در تهران بودهاست. تاکنون در نمایشگاههای گروهی و انفرادی بسیاری در داخل و خارج از ایران، شرکت کرده و یک اثر از آثار این نقاش برجسته، درفهرست تمبرهای ویژه سازمان ملل به چاپ رسیدهاست. همچنین تابلوی مشهور شهر ایرانی از نگاه نقاش ایرانی او در مقر سازمان ملل
قرار دارد.
اين هنرمند از سال ۱۳۵۳ با شروع نقاشیهای کاهگلی، دوره تازهای را در زندگی هنری خود آغاز کرد که تا امروز آن را ادامه دادهاست. تابلوهای او جلوهای ملموس از زندگی مردمان کویر و ساحل را در خود دارد و حتی بسیاری او را پایه گذار سبک کاهگلی میدانند. البته او هيچ وقت اين اعتبار هنري كه به او ميدادند، را نپذيرفت و اعلام كرد كه پیش از او مارکو گریگوریان اولین کسی بود که این کار را کرد. هرچند بسياري از منتقدان تجسمي معتقدند، شیوه کلانتری برخلاف گریگوریان که کاملا انتزاعی و مدرن بود، ملایمتر و طبیعیتر است. كلانتري از هنرمندان بنام مکتب سقاخانه است و علاوه بر اين در حوزه نویسندگي و روزنامهنگاري نیز فعاليت داشته و
تاکنون چند مجموعه داستان منتشر کرده است. کتابهای «ولی افتاد مشکل ها»، «چهار روایت» و «نیچه نه، فقط بگو مشداسماعیل» ازجمله آثار اوست. همچنین مقالات هنری متعددی از این هنرمند درخصوص ارتباط هنر و هنرمند ایرانی، درنشریات مختلف منتشرشده است.