غرامت مضاعف
جواد طوسي
گردش كار مراحل ساخت و توليد و نمايش كوتاه مدت فيلم «رستاخيز» احمدرضا درويش در جشنواره فيلم فجر، توقف اكران عمومي آن در همان روز اول، تداوم اين روند تاكنون و دانلود اخير و پخش آن در فضاي عمومي با زيرنويس عربي، بيانگر واقعيتي تلخ و عبرتآموز در عرصه فرهنگي هنري اين سرزمين و حوزههاي مديريتي آن است. اما بيش از همه اين سيكل معيوب، نشان از فقدان سازوكار حرفهاي و قانونمندانه در جامعه سينمايي ما دارد. طي اين
۴۰ سال فيلمهايي چون «خط قرمز» مسعود كيميايي، «مرگ يزدگرد» بهرام بيضايي، «نوبت عاشقي» و «شبهاي زايندهرود» محسن مخملباف، «در مسلخ عشق» و «خيابانهاي آرام» كمال تبريزي، «سفره ايراني» كيانوش عياري، «گزارش يك جشن» ابراهيم حاتميكيا، «سنتوري» داريوش مهرجويي، «راي باز» مهدي نوربخش، «زمهرير» علي رويينتن، «جزيره آهني» محمد رسول اُف و «سفر به هيدالو» مجتبي راعي در جشنواره فيلم فجر به نمايش عمومي
در آمدند ولي اكران عمومي نشدند. فيلمهاي ديگري هم مانند «طلاي سرخ»، «آفسايد»، «تاكسي» و
«سه رخ» جعفر پناهي و «ده» و «كپي برابر اصل» عباس كيارستمي بودهاند كه در هيچ شرايطي امكان نمايش پيدا نكردهاند. اما «رستاخيز» از جنبههاي مختلف وضعيت متفاوتي نسبت به اين فيلمها دارد. مضمون و دستمايه مذهبي فيلم به واقعه كربلا و قيام امام حسين عليهالسلام ميپردازد و پشت سر كارگردان نامآشنايش حرف و حديثي نبوده و او را ميتوان يكي از شاخصترين فيلمسازان ژانر جنگي سينماي ايران با آثاري چون «كيميا»، «سرزمين خورشيد» و «دوئل» به شمار آورد كه همواره علاقهاش را به سينماي «بيگ پروداكشن» نشان داده است. از طرفي «رستاخيز» در سي و دومين جشنواره فيلم فجر در ۱۱ رشته كانديدا شد و ۸ جايزه آن دوره (از جمله بهترين فيلم بهطور مشترك با فيلم «آذر، شهدخت، پرويز و ديگران» بهروز افخمي و نيز بهترين كارگرداني) را به خود اختصاص داد. پس تا همينجا از فيلمي صحبت ميكنيم كه همه مراحل قانوني پيشبيني شده در وزارت ارشاد را پشت سر گذاشته و نظر موافق برخي مراجع را در مورد نمايش چهره برخي شهداي كربلا و همچنين استنادات تاريخي اخذ كرده است. با اين وصف، چه عامل يا عوامل بازدارنده موجب ميشود تا اين فيلم پس از تدوين دوباره و كوتاه شدن حدود ۴۰ دقيقه آن در نمايش عمومي بيش از نصف روز دوام نياورد و با تشخيص وزير وقت ارشاد و بنا بر برخي مصلحتانديشيها از پرده پايين كشيده شود؟ آيا كنار آمدنِ محتاطانه با اين وضعيت (بنابر هر شرايط تحميلي) از سوي مديران فرهنگي - هنري، نوعي نقض غرض و ناديده گرفتن مقررات قانوني موجود در آن حوزه وزارتي نيست؟ اين در حالي است كه اساسا در همان قانون مورد نظر و رويه جاري حق وِتو از ناحيه اشخاص حقيقي و حقوقي (اعم از مراجع و…) پيشبيني نشده است. جالب آنكه در برابر اين سكوت قانون، صحبتهاي اخير احمدرضا درويش در برنامه سينمايي «هفت» شبكه ۳سيما قضيه را بغرنجتر و حساستر كرد. او از نظر موافق رهبري نسبت به فيلمش سخن گفت كه در چارچوب موازين قانوني و عرفي نظام فعلي ميتواند تلويحا به منزله نوعي حكم حكومتي باشد. بنابراين علت توقف اكران عمومي فيلم چه بوده است؟ در محافظهكاري و برخورد انفعالي دولت و وزارت ارشاد همين بس كه چندين محرم را پشت سر گذاشتيم و هيچ ارادهاي وجود نداشت تا براي حل اين مشكل چارهاي بينديشد و مذاكره و رايزني در رفع اين سوءتفاهم بزرگ صورت گيرد. نتيجه اين بيتفاوتي و دست روي دست گذاشتن اين شد كه مسلمانان كشورهاي عربي از مسيري كاملا غير حرفهاي و خارج از موازين قانوني و حقوقي به نسخه دانلود شده فيلم با زيرنويس عربي دسترسي پيدا كنند و فيلمي كه ميتوانست در شرايط طبيعي و منطبق بر اصول و مباني حرفهاي بازار اقتصادي پررونقي در اين منطقه داشته باشد، اينگونه لطمههاي جبرانناپذير پيدا كند. خُب، جدا از پذيرش غرامت عدم نمايش عمومي فيلم از سوي مسوولان ذيربط وزارت ارشاد، اين غرامت مضاعف را چه شخص يا اشخاصي جوابگو هستند؟ آيا با اين تاكتيكهاي غلط و شيوههاي غيرحرفهاي و سلبي ميخواهيم از حوزههاي بومي و اقليمي پا فراتر بگذاريم و به بازارهاي جهاني راه پيدا كنيم؟ آيا اين همه آزمون و خطا
كافي نيست؟ در نگاهي واقعبينانه، هنوز نميدانيم كه مديران فرهنگي ما چه تعريفي از «هنر/ صنعت» دارند و تاثيرات فرهنگي اجتماعي و روانشناسانه زبان سينما را چقدر جدي ميگيرند؟ در برابر آن وادادگي نسبت به شيوههاي خرافي و عجيب و غريب عزاداري در شماري از مراسم محرم امسال كه نمونههايش را در بعضي كليپهاي فضاي مجازي شاهد بوديم و از نقش مخرب آن (بهويژه در نسلهاي جوان اين زمانه) غافل ماندهايم، اين عدم حمايت از فيلمي با مشخصههاي «رستاخيز» و نوع نگاه سازندگانشان به يك رخداد تراژيك تاريخ صدر اسلام و اسطورههاي ماندگارش، چه توجيه منطقي و در عين حال حرفهاي دارد؟ در اين عصر انفعال و تبديل شدن هر مناسك و سير و سلوكي به شو و عكس سلفي گرفتن، فرهنگسازي در كدام حوزه (رسانهاي با زبان سينما يا عاميگري) عميقتر و كارسازتر است؟ اميد كه لاقل پيامد اين اتفاق ناگوار، اقدامي عاجل براي دستيابي به يك راهحل منطقي در جهت فراهم شدن امكان نمايش فيلم «رستاخيز» در همين
ايام محرم و صفر باشد.