افعي دم عنكبوتي يكي از منحصربهفردترين گونههاي خزنده بومي كشور ما ايران است. گونههاي بومي يا اندميك، گونههايي هستند كه فقط در يك كشور خاص زيست كرده و قطعا جزو شاخصترين گونههاي جانوري محسوب ميشوند. افعي دمعنكبوتي از گونههايي است كه به دليل مطالعات علمي بسيار اندكي كه روي آن انجام شده، هنوز با عدم قطعيتهاي زيادي مواجه است چنانچه محققان هنوز حتي در مورد وضعيت زادآوري آن شبهاتي دارند.
يكي از خبرهاي خوبي كه به تازگي در مورد افعي دمعنكبوتي شنيده شد، قرار گرفتن اين گونه در پيوست شماره ۲ كنوانسيون جهاني تجارت گونههاي گياهي و جانوري در خطر انقراض (سايتيس) بود. در خلال گفتوگو با خسرو رجبيزاده، خزندهشناس و دكتراي تنوع زيستي از دانشگاه گنت بلژيك به اهميت شناخت اين گونه خاص از افعيها، تهديدات بقاي آن و چرايي قرار گرفتنش در فهرست جهاني سايتيس پرداختهايم.
شناسايي افعي دمعنكبوتي در ايران
خسرو رجبيزاده، نويسنده كتاب مارهاي ايران به «اعتماد» ميگويد: «افعي دمعنكبوتي، به اندازهاي منحصربهفرد است كه ميتوان گفت نهتنها در ايران بلكه حتي در دنيا هم از آن با عنوان يك گونه خاص و متمايز ياد ميشود. اين افعي فقط در دامنههاي غربي زاگرس ديده ميشود بنابراين نبايد تنها از جنبه بومي كشور ايران بودن، به آن نگاه كرد بلكه اين گونه اندميك منحصربهفردي است كه تنها در يك واحد كوچك جغرافيايي كشور ما يافت ميشود. از طرفي نبايد فراموش كرد كه اين گونه براي اولين بار در دامنههاي كوهستاني مشرف به شهر مهران كه نزديك مرز ايران و عراق است، ديده شد بنابراين احتمال زيادي دارد كه در كردستان عراق هم باشد. در نتيجه اگر موضوع را فراتر از مرزهاي جغرافيايي ببينيم، اين گونه بومي دامنههاي غربي زاگرس است. در حال حاضر بخش عمده زيستگاه اين افعي در استان ايلام و قسمتي از زيستگاه آن هم در جنوب غرب كرمانشاه است. مجموع اين دلايل است كه باعث شده افعي دمعنكبوتي از نظر فون جانوري جنوبغربي آسيا منحصربهفرد تلقي شود. افعي دم عنكبوتي را يك اندميك منحصربهفرد ميدانيم چرا كه تنها در يك واحد كوچك جغرافيايي يافت ميشود.»
اين محقق اضافه ميكند كه شناخت امروز ما از اين گونه و اهميت آن، به جز مقالههاي علمي، مرهون مستندهاي حيات وحش داخلي است كه نحوه تغذيه اين افعي و چگونگي استفاده از دمش را به عنوان طعمه به نمايش گذاشتند: «مستندسازي كه نخستين بار از لحظه شكار اين گونه تصويربرداري كرد، آقاي فتحالله اميري و همكارانشان بودند كه در مستندي كه جهاني شد، اين گونه را به دنيا شناساندند. اكنون ميدانيم كه رفتار تغذيهاي اين گونه در ميان مارها و افعيهاي كل دنيا منحصربهفرد است. بعضي از مارها به خصوص در خانواده افعيها، عادت حركت دادن دم (Caudal Luring) را براي جلب طعمه دارند ولي در مارهاي ديگر، دم معمولي است و حالت يك كرم را براي طعمهاي مانند پرنده تداعي ميكند، حال آنكه دم اين افعي به تنهايي سازگاري خاصي پيدا كرده و شبيه عنكبوت يا رتيل است. سازگاري مربوط به تكان دادن دم در افعي دم عنكبوتي يكي از تخصصيترين نوع
(Caudal Luring) را نشان ميدهد.»
زيبايي دردسرساز
رجبيزاده معتقد است كه افعي دمعنكبوتي در عين منحصربهفرد بودن، با مشكلاتي هم مواجه است كه از آن جمله ميتوان به افزايش تقاضا و درخواست جهاني براي نگهداري از اين گونه جانوري در اسارت اشاره كرد: «بسياري در غرب علاقه به نگهداري گونههاي خاص جانوري چه در باغ وحش و چه حتي به صورت حيوان خانگي دارند. اين مساله تجارت غيرقانوني قطعا معضلاتي را براي گونههاي خاص جانوري مانند افعي دمعنكبوتي ايجاد ميكند. خوشبختانه اداره كل محيط زيست استان ايلام به دليل حساسيت بالا در اين موارد هوشيار عمل كرده، ضمن اينكه بايد از تلاشهاي حفاظتي خزندهشناسان برجستهاي مانند پروفسور رستگار پوياني و آقاي دكتر بهزاد فتحينيا هم ياد كرد چرا كه توانستند حساسيت مردم محلي را نسبت به موضوع افزايش دهند، بنابراين خيلي از گزارشها را خود مردم محلي به اداره كل محيط زيست ايلام ميدهند. من چندي پيش فيلمي را در فضاي مجازي ديدم كه لحظه تخمگذاري افعي دمعنكبوتي را نشان ميداد؛ فضاي اين فيلم ظاهرا خارج از ايران است بنابراين اين احتمال هست كه نمونههايي از اين گونه به صورت غيرقانوني از كشور خارج شده باشد.»
رجبيزاده ميگويد: «كشورهاي غربي اغلب ادعا ميكنند كه نسبت به مسائل محيط زيست حساس هستند اما خب افرادي هم از همين كشورها ميآيند و به صورت غيرقانوني، گونههاي منحصربهفرد را از زيستگاه طبيعيشان جدا ميكنند. احتمال اينكه گمرگ اينها را بگيرد، خيلي زياد است اما اگر بتوانند حيوان را خارج كنند، در كشورهاي غربي مقصد و خارج از محيط فرودگاه مورد پيگرد قانوني قرار نميگيرند. يكي از راهكارهايي كه ميتواند جلوي اين افراد را بگيرد، اين است كه گونه در فهرست سايتيس قرار گيرد. فهرست سايتيس، فهرست گونههايي است كه تجارت آنها ممنوعيت دارد.»
رجبيزاده همچنين ميافزايد: «محققان ايراني تلاش كردند كه افعي دم عنكبوتي را در فهرست سايتيس قرار دهند، روند كار به اين صورت بوده كه نخست پروپوزال پيشنهادي توسط دكتر بهزاد فتحينيا تهيه شد و سپس در اختيار كميته مربوطه سايتيس قرار گرفت. دفتر سايتيس اين پروپوزال را براي من فرستاد تا به عنوان داور در مورد آن نظر بدهم. دلايلي كه دكتر فتحينيا در پروپوزال ارجاعي به سايتيس عنوان كرده بودند مبني بر پراكنش بسيار محدود گونه، تخريب زياد زيستگاه (از ۲ الي ۳ نقطهاي كه در ايران شناسايي شده، يك نقطه تبديل به زمين كشاورزي شده) و مهمتر از همه علاقه خيلي زياد افرادي از كشورهاي غربي براي گرفتن اين گونه از طبيعت و تكثير آن در اسارت كاملا درست و به جا بود. در نتيجه ارزيابيهاي كميته سايتيس به موافقت با اين پروپوزال ختم شد و در نهايت در هجدمين اجلاس سايتيس كه به تازگي (ماه مه سال جاري در كشور سريلانكا) برگزار شد، افعي دم عنكبوتي در ضميمه 2 اين كنوانسيون قرار گرفت.»
كنوانسيون سايتيس چگونه از افعي
دم عنكبوتي حفاظت خواهد كرد؟
رجبيزاده ميگويد: «يكي از مهمترين دلايل پذيرش اين پروپوزال همان طور كه اشاره شد، بحث تجارت غيرقانوني به عنوان يكي از عوامل تهديد جدي اين گونه است بنابراين حال كه اين گونه در سايتيس قرار گرفته، اگر يك نفر خارجي از هر كشوري بخواهد آن را در ايران صيد كند، نهادهاي مسوول يعني سازمان حفاظت محيط زيست دستشان باز است كه خيلي جديتر با آن برخورد كنند. حال حتي اگر اين متخلف موفق هم بشود كه افعي دم عنكبوتي را از ايران خارج كند، آنگاه نهادهاي مرتبط با محيط زيست خارج از كشور ملزم به برخورد جدي خواهند بود يعني عملا فروش اين گونه از طريق فضاي مجازي يا هر طريق ديگري به حدي محدود ميشود كه جلوي آن انگيزه اوليه سودجويان را تا حد زيادي خواهد گرفت.»
اقدامات مشابه
در مورد خزندگان و دوزيستان
يكي از سوالهايي كه مطرح ميشود، اين است كه چه خزندگان ديگري در كشور ما هستند كه بايد براي حفاظت از جمعيتشان به صورت جدي اقدام كرد؟ خسرو رجبيزاده در پاسخ به اين سوال ميگويد: «يكي از خزندگان ديگري كه در كشور ما پراكنش دارد و احتمال تجارت غيرقانوني آن وجود دارد، لاكپشت مهميزدار است كه اين گونه هم در ضميمه 2 كنوانسيون سايتيس ثبت شده است. افعي دماوندي هم به دليل داشتن ۳ طرح و رنگ متفاوت كه آن را بسيار منحصربهفرد و خاص ميكند، ممكن است كه هدف تجارت غيرقانوني قرار گيرد. در حال حاضر سازمان محيط زيست فهرستي از خزندگان تحت حفاظت ملي و بينالمللي در اختيار دارد اما تا جايي كه اطلاع دارم، ساير خزندگان ايران ريسك بالايي از نظر تجارت ندارند.»
رجبيزاده در ادامه به گروهي از دوزيستان كشورمان كه مورد توجه غربيها هستند، اشاره ميكند: «يك دسته از دوزيستان ايران (بعضي از سمندرها) هستند كه از نظر احتمال تجارت غيرقانوني ريسك بالايي متوجه آنها هست. يكي از شاخصترين دوزيستاني كه در ايران پراكنش دارد و در غرب هم بسياري علاقهمند نگهداري آن هستند، سمندر لرستاني است. خوشبختانه اين گونه در حال حاضر در ضميمه1 است. سمندر كردستاني، يك گونه ديگر به شدت در معرض خطر انقراض است كه بسياري در غرب نسبت به صيد و تكثير غيرقانوني آن علاقه دارند، بنابراين اين مورد هم جزو گونههايي است كه ريسك تجارت غيرقانوني متوجه آن است. سمندر آتشين (گونهاي در معرض خطر) نيز موردي است كه عدهاي علاقه به نگهداري و تكثير در اسارت آن دارند.»
مارها براي بقا با چه مشكلاتي
دست به گريبانند؟
خسرو رجبيزاده به «اعتماد» ميگويد: «مهمترين مشكلي كه بقاي مارها را در ايران به مخاطره انداخته، تخريب زيستگاه است. توسعه با وجود جنبههاي مثبت، براي گونههاي جانوري و گياهي مشكلاتي را هم ايجاد ميكند. ساخت و سازهاي عمراني كه در مناطق كوهستاني يا دشتها صورت ميگيرد، ميتواند يكي از مهمترين تهديدات بقاي مارها باشد. وقتي يك جاده جديد احداث ميشود، معمولا تا ماهها پس از آن تلفات جانوري و بالاخص خزندهها و مارها گزارش ميشود. كشاورزي ديم، چراي غيرمجاز و بيش از ظرفيت از جمله تهديدات هستند چرا كه زيستگاههاي مرتعي و گونههاي جانوري بالاخص خزندگان را با خطر مواجه ميكنند. توسعه يك امر كاملا ضروري و حياتي است اما در كنار آن بايد به راهكارهايي بينديشيم كه ميزان تلفات جانوري را كاهش دهيم.»
اين خزندهشناس در عين حال به نمونهبرداريهاي بيرويه از گونههاي در معرض خطر اشاره ميكند: «به تازگي مقالهاي در تركيه درباره افعيهاي كوهزي چاپ شد. ما از اين گروه افعيها در كشور خودمان افعيهاي دماوندي، افعيهاي ارمني و افعي كوهرنگي را داريم. در آن مقاله نويسندگان سوييسي، ترك، روس و آلماني بنا به مستندات، اين جمعبندي را ارايه كردهاند كه در تركيه ديگر ريسك جمعآوري گسترده و غيرقانوني افعيهاي كوهزي وجود ندارد در حالي كه ما هنوز با اين مشكل در ايران مواجه هستيم. درست است كه سازمان حفاظت محيط زيست، در حال انجام فعاليتهاي خوبي است اما بحث جمعآوري غيرقانوني مار در ايران هنوز يك موضوع كاملا جدي است. درست است كه سازمان حفاظت محيط زيست و موسسه رازي تلاشهاي ارزشمند زيادي انجام ميدهند اما متاسفانه هنوز افراد زيادي هستند كه مارها را به صورت غيرقانوني جمعآوري ميكنند و سم آنها را ميفروشند. ساماندهي اين موضوع از ضروريات است.»
نويسنده كتاب مارهاي ايران، آمار كشتار مارها را هم در كشور بالا ميداند و مهمترين راهكار مقابله با آن را فرهنگسازي عنوان ميكند: «همچنان تعداد خيلي زيادي مار در كشور ما تنها به دليل ترس مردم كشته ميشوند. اين مساله از اين بعد نگرانكننده است كه ما آمار دقيقي از جمعيتهايي كه در حال حذف شدن هستند، نداريم. كشتن مارها در شهرها و روستاها متاسفانه يك امر عادي است و اين در حالي است كه ميدانيم جمعيتهاي مختلف از خزندگان و مارها به واسطه عواملي نظير تغييرات اقليمي در معرض مخاطره جدي قرار گرفتهاند. نتيجه حذف مارها ساده است، در مناطق با تمركز جمعيتي ديگر ماري ديده نميشود و تبعات اين فاجعه در طول زمان خود را نشان خواهد داد. مردم بايد بدانند كه همه مارها سمي نيستند، نبايد مارها را بيدليل بكشيم چرا كه با ادامه اين روند در آينده با انفجار جمعيت جوندگان مواجه خواهيم شد.»
رجبيزاده:«بسياري در غرب علاقه به نگهداري گونههاي خاص جانوري چه در باغ وحش و چه حتي به صورت حيوان خانگي دارند. اين مساله تجارت غيرقانوني قطعا معضلاتي را براي گونههاي خاص جانوري مانند افعي دمعنكبوتي ايجاد ميكند. خوشبختانه اداره كل محيط زيست استان ايلام به دليل حساسيت بالا در اين موارد هوشيار عمل كرده است.