نگاهي كيفي به ادبيات دفاع مقدس در گپي با مجيد قيصري
نگاه شخصي يا نگاه رسمي؟
الميرا حسيني
39 سال از زماني كه اعلام شد ايران به جنگي ناخواسته وارد شده، ميگذرد. همچنين 31 سال از زماني كه ايران قطعنامه 598 شوراي امنيت را پذيرفت اما آثار و تبعات اين جنگ همچنان در جامعه وجود دارد. جانبازان و بازماندگاني كه با مشكلات روحي و جسمي به زندگي خود ادامه ميدهند و هنوز متاثر از نبردي هستند كه سالهاست، جامعه بينالمللي روي آن نقطه پايان گذاشته است. اينكه يك جنگ پس از پايان رسمياش، حيات تازهاي را در جامعه آغاز كند تنها مختص دفاع 8 ساله ايران نيست و اين اتفاق را ميتوان در بسياري از فيلمها و كتابهاي كشورهايي كه به نحوي درگير جنگ بودهاند، مشاهده كرد.
جنگ؛ نقطه عطف
جنگها با وجود آنكه تاثيرات مخربي بر هر كشوري كه درگير آنهاست، ميگذارند اما به دليل وجوه دراماتيك اتفاقات و وقايعي كه زندگي روزمره خالي از آنهاست سببساز آثار هنري فراواني شدهاند. اگر ارنست همينگوي تجربه حضور در جنگ جهاني اول و جنگهاي داخلي اسپانيا را نداشت، نميتوانست آثار درخشاني چون «وداع با اسلحه» و «زنگها براي كه به صدا درميآيند؟» را بنويسد؛ يا لااقل نه با اين كيفيت و غنا. «جنگ و صلح» تولستوي همچنان يكي از بزرگترين آثار ادبيات روسيه و دنياست كه ميليونها نسخه از آن در سراسر جهان و به زبانهاي مختلف منتشر شده است. همچنين اگر به آثار سينمايي جهاني نيز بنگريم، درمييابيم كه بخش مهمي از آثار نمايشي كه مورد تحسين مخاطب و منتقد واقع شدهاند، متاثر از جنگهاي مختلف به خصوص دو جنگ جهاني هستند. نام بردن تكتك اين آثار، فضايي بيشتر از يك گزارش كوتاه ميخواهد اما ميتوان از فيلمهايي چون «نجات سرباز رايان»، «راههاي افتخار»، «فهرست شيندلر» و «پيانيست» نام برد كه با توجه به امتيازهايي كه به آنها داده شده، جملگي هم توانستهاند مخاطب را راضي نگه دارند و هم دل منتقدان را به دست آورند. با وجود آنكه تلاشهاي فراواني براي بازنمايي 8 سال دفاع مقدس در ايران صورت گرفته است به نظر ميرسد كه همچنان با معيارهاي جهاني فاصله زيادي داريم و با وجود آنكه اين جنگ به باور دنيا از وجوه مختلف يكه و منحصربهفرد بوده هنوز حق مطلب در مورد آن ادا نشده است. آمار انتشار كتابهايي كه زير چتر حمايتهاي مختلف رشد گلخانهاي ميكنند نبايد باعث فريب مخاطبان شود؛ كتابهايي كه از حيث ويژگيهاي ادبي و داستاني درجه كيفي پايينتري نسبت به آثار نويسندگان مستقل دارند اما به مدد فضاي گلخانهاي كه برايشان فراهم شده در معرض واقعيتها قرار نميگيرند و به درستي سنجيده نميشوند.
متر و معيارمان چيست؟
مجيد قيصري كه نويسنده مستقلي است و چند كتاب با محوريت جنگ ايران و عراق دارد در پاسخ به اين سوال كه آيا آثار داستاني ما توانستهاند در حد ادبيات جنگ ساير كشورها باشند و در اين مقايسه، ما در چه جايگاهي ايستادهايم، ميگويد:«وقتي درباره حد حرف ميزنيم بايد آن را مشخص كنيم، معيارمان استقبال داخلي است يا اثري كه در سطح جهان مطرح شود؟ اصلا خودمان را با كدام كشورها مقايسه ميكنيم؟ روسيه، فرانسه و انگليس يا كشورهاي همجوار خود مثل افغانستان و پاكستان؟ پاسخ به همه اين سوالها ضروري است چون بايد متر و معيار داشته باشيم. اينكه فقط اتهامي را به ادبيات دفاع مقدس وارد كنيم كه چرا اثري مانند جنگ و صلح نداريم، درست به نظر نميرسد. بايد ببينيم كه در طول اين 40 سال يا حتي 100 سال اخير چه اثر بزرگي در ادبيات ما خلق شده كه در سطح ادبيات روسيه يا فرانسه يا انگليس بوده است؛ اثري كه هم مورد اقبال مخاطب باشد و هم منتقدان. ما نميتوانيم جامعه فرانسه و روسيه كه با كتاب زندگي ميكنند و بزرگ ميشوند را با جامعه خودمان مقايسه كنيم. اما اگر واقعبينانه نگاه كنيم و جامعه ايران را با جوامع منطقه مانند پاكستان و افغانستان و حتي ساير كشورهاي آسيايي بسنجيم، ميتوانم بگويم كه چه از باب كميت و چه از حيث كيفيت در وضعيت خوبي هستيم. در آسيا تنها كشوري كه از اين حيث از ما قويتر است، ژاپن است كه چند نوبل هم برده. متر اروپا را نميتوانيم به آسيا بياوريم و بگوييم چرا مثل آنها نيستيم. در انگليس يكي از نمايشنامههاي آگاتا كريستي 150 سال است كه روي صحنه اجرا ميشود. كدام اثر نمايشي ما، نه 150 سال كه 6 ماه مداوم روي صحنه بوده است؟»
با وجود اين قيصري معتقد است، فعاليتهايي كه در اين زمينه انجام شده به كلي نيز عقبتر از دنيا نيست و حتي در مواردي، ما يكهتازيم؛ مثلا ثبت خاطرات:«اتفاقي كه در زمينه ثبت خاطرات دفاع مقدس انجام دادهايم در سطح دنيا نيز اول است. خاطراتي كه هم جنبه عاطفي دارند و هم از نظر تاريخنگاري حائز اهميتاند. در هيچ كجاي دنيا اين را سراغ نداريد كه دشمن خاطرات خودش را از بازداشتگاه براي طرف مقابل بازگو كند و او هم بنويسد. از اين بابت يكه هستيم و اطلاعات بسيار ناب و دست اولي داريم.»
قيصري ميگويد ادبيات دفاع مقدس، بخشي از ادبيات ايران است؛ ادبياتي كه خيلي دير به ما رسيده و فرهنگ شفاهي ايرانيان مانعي بوده براي برقراري با آثار مكتوب:«از آنجا كه در زمينه ادبيات داستاني سابقهاي 100 ساله داريم و فرهنگمان اساسا شفاهي است و اين فرهنگ با اثر مكتوب فاصله زيادي دارد، نميتوانيم ادبيات داستانيمان را مقابل كشورهايي قرار دهيم كه در اين زمينه سابقه چند صد ساله دارند. ولي تا آنجا كه بضاعت ادبيات ايران بوده و در حد خودمان كارهاي قابل قبولي انجام دادهايم.»
او در نهايت متذكر ميشود:«ما بايد كليت ايران را ببينيم. من نويسنده را نوع رابطه با خواننده و استقبالش ميسازد. در جامعهاي كه نسبت به بسياري از موارد كند و دير جواب ميدهد و در برخي مواقع اصلا جوابي نميدهد، نميتوان از نويسنده هم انتظار بيش از اندازه داشت. اگر هم نويسنده بخواهد براي موفقيت خارج از كشور بنويسد، حاصلش ميشود مثل اين فيلمهاي جشنوارهاي. البته من قبول دارم كه ادبيات دفاع مقدس در حد جنگي 8 ساله با آن وسعت نيست اما بضاعت فرهنگ و ادبيات ما همين بوده. آرزو ميكنم كه در آينده وضعيت ادبيات از جمله ادبيات اين حوزه، بهتر شود.»
واقعبيني در گرو استقلال نظر
تلخيهاي جنگ از شمار بيرون است. حتي كساني كه تجربه حضور در جنگ 8 ساله را داشتهاند و آن را واجد ويژگيهاي خاص ميدانند كه نه پيش از آن در جنگي اتفاق افتاده بود و نه پس از آن، باز هم جنگ را اتفاقي نامبارك ميخوانند. شايد به همين خاطر است كه از ميان آثاري كه در حوزه دفاع مقدس منتشر شده، آن دسته از نويسندگاني كه با نگاه مستقل خود به اين دوره نظر انداختهاند و آثار داستانيشان را فارغ از نگاههاي كليشهاي و ديكته شده، نوشتهاند با عامه جامعه ارتباط بهتري برقرار كردهاند. در اين ميان ميتوان به مجموعه داستان «من قاتل پسرتان هستم» نوشته احمد دهقان اشاره داشت. قيصري نيز همواره به وضوح هم در داستانهاي خود و هم در گفتوگوهايش اعلام داشته كه نگاهش به مقوله جنگ با نگاه رسمي فاصله دارد. او در مصاحبهاي كه براي «نگهبان تاريكي» داشت، گفته بود:«من جنگ را يك موقعيت ميدانم. موقعيتي فارغ از ايدئولوژي كه باعث ميشود، شخصيتي تازه از تو تبلور پيدا كند و بتواني با آن به پستي يا بزرگي خودت پي ببري. در داستان نگهبان تاريكي من همين حرف را ميزنم. ما نقطههاي تاريكي در شخصيتمان داريم كه بايد با قرار گرفتن در چنين چالشهايي آنها را كشف كنيم.» داشتن نگاه شخصي و واقعبيني در زمينه جنگ در صورتي اتفاق ميافتد كه نويسنده شخصيتي مستقل داشته باشد. به نظر ميرسد كه اگر قرار باشد ،كتابي در زمينه جنگ 8 ساله راه خود را به ميان مردم باز كند و شاهد موفقيت باشد، اولين لازمه آن همين نگاه شخصي و مستقل است. در درجه بعدي نيز آسيبشناسي ادبيات داستاني ايران ضروري مينمايد زيرا ادبيات دفاع مقدس را نميتوان جزئي جدا از ادبيات داستاني كشوري دانست كه گرفتار تيراژهاي 500 نسخهاي است.