تيمهاي اروپايي با بعضي كشورها بازي نكنند
يوفا ليبراليزاسيون بنسلمان را قبول ندارد
هومان دورانديش
كنفدراسيون فوتبال اروپا، يوفا، در بيانيهاي از تمام تيمهاي ملي و باشگاههاي عضو خواسته تا از بازي كردن با تيمهاي ملي و باشگاههاي كشورهايي كه زنان را به استاديوم راه نميدهند، خودداري كنند. برخي اين پيام فيفا را يك «دستور» برداشت كردهاند و تصور كردهاند كه اين پيام يوفا در واقع يك «قانون» لازمالاجرا براي تمام تيمهاست. اما رسانهها در ترجمه اشتباهشان از اين توصيه، به عنوان يك دستور ياد كردهاند. در واقع اگر يك تيم ملي يا باشگاه اروپايي با باشگاهي از اين كشورها بازي كنند، هيچ محروميتي در انتظارشان نخواهد بود. الكساندر شفرين، رييس يوفا، درباره اين تصميم يوفا به خبرگزاري فرانسه گفته است: «تا جايي كه ما ميدانيم دو كشور در جهان هستند كه به زنها و دخترها اجازه ورود به ورزشگاهها را نميدهند. ما نميتوانيم آنها را جريمه كنيم چون اين حق در اختيار فيفاست.» شفرين از كشور خاصي اسم نبرده است ولي به نظر ميرسد اشاره او به ايران و عربستان است. در بين كشورهاي عضو فيفا، ايران و عربستان تنها كشورهايي هستند كه ورود زنان به ورزشگاهها را تا همين چند وقت اخير تقريبا يا نسبتا ممنوع كرده بودند. اين ممنوعيت را در ايران از آن رو بايد نسبي دانست كه هيچ قانوني در كشور ما ورود زنان به ورزشگاهها را منع نكرده است. يعني عدم ورود زنان به ورزشگاهها قانوني نيست. آنچه تاكنون مانع ورود زنان به ورزشگاهها بوده، عرف بوده است نه قانون. حتي بسياري از علما معتقدند اين ممنوعيت شرعي هم نيست و يك منع عرفي را نبايد به جاي منع شرعي به خورد افكار عمومي جامعه ايران داد. به هر حال طي يك سال گذشته بر اثر مذاكرات مقامات دولتي با مراجع تقليد تا حدي مخالفت عرفي فروكش كرده است. مقامات بلندپايه نظام هم در كشاكش تقابل موافقان و مخالفان ورود زنان به ورزشگاهها، موضعي عليه حضور تماشاگران زن در ورزشگاهها اتخاذ نكردهاند تا دست دولت براي حل و فصل عقلايي اين مشكل باز باشد. همچنين فدراسيون فوتبال خبر داده است كه در بازي قريبالوقوع ايران و كامبوج 4600 بليت براي زنان فروخته ميشود. تعليق فوتبال ايران قطعا موجي از نارضايتي را بين لايههاي كمتر سياسي جامعه (يعني تماشاگران فوتبال) برميانگيزد و كمك ناخواسته به ايجاد چنين موجي در جامعه، قطعا خلاف حكمراني مدبرانه است. تدبير يعني نگريستن به عاقبت امر. يعني ديدنِ تهِ آب. ادامه ممانعت از حضور زنان در ورزشگاهها، آخر و عاقبت خوبي براي فوتبال ايران و دولت ايران ندارد و درك همين نكته اساسي، موجب موافقت تدريجي با ورود زنان به ورزشگاههاي فوتبال شده است.
اما جدا از ايران، بيانيه يوفا به عربستان هم اشاره كرده است. نكته مستتر در اين اشاره اين است كه يوفا اصلاحات بن سلمان را قبول ندارد يا دست كم كافي نميداند. از وقتي كه بن سلمان وليعهد عربستان شده، تلاش كرده است تا نوعي آزادسازي از بالا را در دستور كار قرار دهد. چنين سياستي را اصطلاحا ليبراليزاسيون قلمداد ميكنند. ليبراليزاسيون معمولا در كشورهايي رخ ميدهد كه به پروژه دموكراتيزاسيون تن ندادهاند اما براي اينكه مشروعيتي دموكراتيك در تار و پود حكومت خودشان تزريق كنند، ليبراليزاسيون يا سياست آزادسازي اجتماعي و فرهنگي و گاه حتي سياسي را در پيش ميگيرند. در واقع ليبراليزاسيون به اين معنا، مختص كشورهاي غيردموكراتيك محتاج برخورداري از ويترينِ «آزاديهاي مدرن» است. گلاسنوست يا برنامه اصلاحلات سياسي ميخاييل گورباچف در شوروي نيز، مصداق ليبراليزاسيون سياسي در عين تن ندادن به دموكراتيزاسيون بود. يعني بر اثر تحقق گلاسنوست، هسته مركزي قدرت در شوروي با راي مردم نه انتخاب و نه عزل ميشد؛ اما نوعي آزادسازي سياسي در جامعه پديد ميآمد. در عربستان فعلي هم بن سلمان كوشيده است نوعي آزادسازي اجتماعي و فرهنگي پديد آورد بدون اينكه هسته مركزي قدرت در حكومت ارتجاعي و بهشدت غيردموكراتيك عربستان با راي مردم اين كشور به قدرت برسد يا از ساختار قدرت كنار رود. آمار «خانه آزادي » كه براي محققان گذار به دموكراسي معتبرترين نهاد سنجش سطح آزادي در كشورهاي گوناگون است، نشان ميدهد كه آزاديهاي اجتماعي و سياسي و فرهنگي در عربستان در پايينترين سطح ممكن در بين كليه كشورهاي جهان كنوني قرار دارد. ليبراليزاسيون بن سلمان درصدد اعاده حيثيت از عربستان در حوزه آزاديهاي اجتماعي و فرهنگي (بهخصوص آزاديهاي مربوط به زنان) است اما بيانيه اخير يوفا، در حالي كه در يكي، دو هفته اخير مساله ورود زنان به ورزشگاههاي ايران در بسياري از رسانههاي جهان مطرح بوده، نشان ميدهد كه يوفا اصلاحات بن سلمان را ابتر يا بسيار كمتر از حد لازم ميداند.