شمشير دو لبه استيضاح
قصد دارد با كمك ساير كشورها خود را از مخمصههاي داخلي خارج كند. چه در بحث تباني با روسيه و چه در بحث اوكراين و پروندهسازي در مورد بايدن از جمله اصليترين اقدامات ترامپ و درخواستهاي او از اين كشورهاي خارجي به حساب ميآيد. بنابراين به نظر ميرسد جريان استيضاح پيش خواهد رفت و احتمالا با يك درخواست استيضاح در مجلس نمايندگان مواجه خواهيم شد ولي در سنا با وجود همه انتقادهاي داخلي كه از سوي برخي شخصيتهاي جمهوريخواه از جمله آقاي ميت رامني عليه ترامپ مطرح ميشود، بعيد است اين اقدام در سنا به سرانجامي برسد. اگر اين روند ادامه پيدا كند بهترين حالت براي دموكراتها اين است كه يك رقيب حزبي براي دونالد ترامپ ايجاد ميكنند و حداقل تبعات آن نيز اين است كه يك پيام را به بدنه اجتماعي دموكراتها ميدهد كه بگويند ما در خصوص تخلفات رييسجمهور كوتاه نخواهيم آمد و در برابر آن ايستادگي ميكنيم و حتي او را به استيضاح ميكشانيم و از قانون اساسي دفاع خواهيم كرد. بنابراين بخشي كه براي راي دادن به دموكراتها مردد شده بودند آنها را مجدد به جريان دموكرات باز ميگرداند. از طرفي ديگر اين موضوع پيام ديگري براي آراي متزلزل نيز دارد كه ميتواند مخاطب اين پيام باشد؛ رييسجمهور ما كه به آن راي داديم و وارد كاخ سفيد شده اصول اوليه قانون اساسي امريكا را زيرپا گذاشته كه اصليترين آن عدم مداخله كشورهاي خارجي در امور داخلي امريكاست را ناديده گرفته است و اين موضوع شايد تبديل به برگ برندهاي براي دموكراتها در انتخابات آينده باشد. البته نبايد فراموش كرد كه ممكن است جمهوريخواهان در شرايطي قرار گيرند كه مجبور شوند در خصوص آقاي ترامپ يك تصميم سرنوشتساز بگيرند. شايد تا حدودي اين جريان در حال رخ دادن نيز باشد. وقتي كه دموكراتها اين فرآيند را آغاز كردند، جمهوريخواهان با خوشبيني و سادهانديشي با موضوع روبهرو شدند. اما به تازگي شاهد آن بوديم كه دامنه اتهامات به آقاي مايك پنس معاون رييسجمهور نيز كشيده شده و مشخص شده ايشان در جريان مكالمه و همچنين كمكهاي نظامي به اوكراين نيز قرار داشته و پيامهايي را نيز منتقل كرده است. بنابراين به نظر ميرسد اگر فرآيند با همين روند پيش برود، جمهوريخواهان خود را در معرض يك ترديد جديد نسبت به آقاي ترامپ خواهند ديد. اما بايد توجه داشت كه كنش نخبگان سياسي و حزبي به شدت متاثر از ديدگاههايي است كه در بدنه جامعه وجود دارد. اگر موضوع متكي به جمهوريخواهان باشد شايد بخواهند يك تغيير موضع نسبت به آقاي ترامپ داشته باشند ولي موجي كه آقاي ترامپ از دستاوردهاي اقتصادي خود ايجاد كرده به نظر نميرسد اين ريسك را بپذيرند كه بخواهند سراغ نامزدي ديگر براي تصدي پست رياستجمهوري بروند و عملا فردي در قامت آقاي ترامپ براي جمهوريخواهان وجود ندارد كه بتواند در بدنه اجتماعي رايدهندگان خود را جا بيندازد و نهايتا منجر به آن خواهد شد كه با وجود همه اين اتهامات باز هم سعي ميكنند آن را به نحوي توجيه يا حتي از شخص ترامپ حمايت كنند. اما دونالد ترامپ قصد دارد چهرهاي از خودش ايجاد كند كه من در حال مبارزه با نخبگان سياسي فاسد در واشنگتن هستم و اين اتهامات همگي ناشي از واكنشي به اين اتفاقات است. بنابراين او قصد دارد عنوان كند كه اگر به او فرصتي دوباره براي رياستجمهوري داده شود مجددا افشاگريها ادامه پيدا كند. شخصيت خودشيفته آقاي ترامپ و مواضعي كه اكنون اتخاذ ميكند و حتي خود را نسبت به دموكراتها طلبكار ميداند به نظر نميرسد قصد عقبنشيني از مواضع خود را داشته باشد. رويه آقاي ترامپ اينگونه است كه اتهامات خود را تبديل به ابزاري براي مقابله با مخالفان خود ميكند و به نظر نميرسد كه عقبنشيني رخ دهد، اما در حوزه افكار عمومي قابل پيشبيني نيست كه مسالهاي بغرنج و حاد رخ دهد كه بتواند به شدت افكار عمومي را تغيير دهد. ولي برداشتهاي كنوني نشان ميدهد نه جمهوريخواهان و نه بدنه اجتماعي آنها چندان به اين مساله به عنوان يك موضوع بغرنج نگاه نميكنند.