رفاه و حفظ اعتدال
نيوشا طبيبي
سرمايهداري در اوايل قرن بيستم يعني بعد از جنگ جهاني اول، براي اينكه بتواند توليد مستمر داشته باشد و بازار را در حالت تقاضاي هميشگي نگه دارد، دست به دامان كسي به نام ادوارد جيمز برنايز شد. او استاد دستكاري در افكار عمومي و پايهگذار روشهاي هدايت اذهان مردم بود. ادوارد جيمز برنايز و همكارانش تبليغات كالاها را بر اساس روشي نوين و نامرئي ابداع كردند كه سبب شد مردم به خريد هر چه بيشتر كالاها تشويق شوند، بازار مصرف داغتر و داغتر شود و خريداران بدون آنكه فكر كنند كه آيا نياز دارند يا نه، فقط بخرند. پيش از آن مردم در صندوقخانههايشان يكي، دو دست لباس و دو جفت كفش بيشتر نداشتند. يكي براي كار و ديگري براي رفتن به مهماني و مراسم رسمي. اما دو، سه دهه بعد كمدهاي لباسها و كفشها به حد انفجار رسيدند. زنان و مردان، سالخوردگان و خردسالان بيآنكه نياز داشته باشند، ميخريدند و ميخريدند و سرمايهداران ثروتمندتر و ثروتمندتر ميشدند و باز براي خريد بيشتر به خريداران وام ميدادند. اين وضعيت تاكنون ادامه دارد. خريد كردن ديگر براي رفع يك نياز نيست، تفنن است، همرنگ جماعت شدن است، عقب نماندن از بقيه است. نمايش امروزي بودن و توان مالي است. چند دهه بعد، تبليغ كالا، جاي خود را به تحميل سبك زندگي داد و اين روش هزار بار موثرتر و آسانتر بود. حالا روشي براي زندگي تعريف شده، كه هر كس به اين سبك و سياق نپيوندد، برچسب ميخورد. امروز روانشناسها براي رهايي از افسردگي و تنهايي به بيمارانشان توصيه ميكنند كه «براي خودت هديهاي بخر، هديهاي خوب، براي خودت ولخرجي كن.»
آنچه به عنوان رفاه به ما نشان دادهاند، چيزي است كه فقط فروش بيشتر را براي «آنها» تضمين ميكند و لزوما سعادت و احساس آرامش و خوشي براي ما نميآورد. دستگاه تبليغاتي سرمايهداري با ابزار موثر و قدرتمند سينما به خانهها و درون آدمها نفوذ و براي آنها الگوي سبك زندگي طراحي كرده است. بسياري از مردم به اين موارد كم توجه هستند و تمام عمر ميدوند كه زندگيشان شبيه فيلمهاي هاليوودي شود؛ رفاه به سبك امريكايي. اشتباه نشود، هدف دستگاه تبليغاتي سرمايهداري فقط مردم ما نيستند. اول از همه خود مردم امريكا زير ضربات خردكننده اين تبليغات دروغين و نشانيهاي موهوم قرار دارند. آگاهي به صورت كاملا هدفمند و كاناليزه شده در اختيار آنها قرار ميگيرد و بيشتر مردم بردههاي پولسازي هستند كه تمام عمر بايد اقساط كارتهاي اعتباري خريد را پرداخت كنند تا در آخر چند سالي ظاهرا بياسايند.
آلوده كردن محيط زيست و نابودي منابع كره زمين به بهانه توسعه، جنايتي است كه سرمايهداري جهاني بر نسل كنوني و نسلهاي آينده روا ميدارد. دستكاري گسترده ژنتيك در گياهان و دامها براي توليد بيشتر بدون آنكه اجازه تحقيقات جدي و جامعي درباره عوارض گياهان و موجودات تراريخته GMO- (Genetically Modified
Organism) از سوي آنها صادر شود، بعدي ديگر از اين جنايت است. ممكن است دليل شيوع بسياري از بيماريهاي مزمن و كشنده امروزي محصولات تراريخته كه توسط كمپانيهاي بزرگ شيميايي جهان مانند BASF, Dupont, Bayer, Monsant توليد ميشوند، باشد. البته اين كمپانيها مواد و بذرها را در آزمايشگاهها ابداع ميكنند و به توليدكنندگان ميفروشند. (بعضي از اين كمپانيها تامينكننده مواد سلاحهاي شيميايي بعثي در جريان جنگ تحميلي بودهاند، براي آنها پول درآوردن بيتوجه به جان انسانها مهم است چه در جنگ و چه در صلح.) صنعت دامپروري ايالات متحده يكي از بزرگترين منابع آلودهسازي محيط زيست جهاني و انتشار گازهاي گلخانهاي است. همچنين اين صنعت بزرگترين مصرف كننده آب شيرين در جهان است. از ابتداي سال ۲۰۱۹ تا امروز تعداد ۳۵ ميليون و 810 هزار گوساله و تعداد باورنكردني ۷ ميليارد و ۹۵۸ ميليون و 900 هزار قطعه مرغ براي مصرف در اين كشور كشته شدهاند. جالب است بدانيد كه براي توليد هر يك پوند گوشت گوساله به ۶۸۰۰ ليتر آب نياز است. اين ميزان آبي است كه يك انسان معمولي طي هفت سال مينوشد! ( براي ديدن آمار وحشتناك و لحظه به لحظه كشتار به سايت animalclock.org مراجعه كنيد، در طول نوشتن اين يادداشت حدود ۴۰۰ هزار دام در امريكا كشته شدهاند.)
متاسفانه ما ايرانيان اندك اندك به دامي كه آنها با صبر و حوصله از 6 دهه پيش براي ما پهن كردهاند، فرو ميغلتيم. در سنت غذايي ما اعتدال در مصرف گوشت و بهرهمندي از انواع گياهان و ميوهها ديده ميشد. آشها و اشكنهها سهم مهمي از سفرههاي ما داشتند. برنج را با انواع گياهان ميآميختيم و از آنها پلو دميهاي خوشعطر و پرقوت ميساختيم. اما امروز در بيشتر خانهها، گوشت محور اصلي خوراكپزي و تامين آن مهمترين دغدغه براي خانهداران است. سياست ملي تغذيه هم روز به روز تمايل بيشتري به گوشت و توليد و واردات آن نشان ميدهد. حجم عظيمي از زمينهاي كشاورزي كه ميتوانند عده زيادي را تغذيه كنند زير كشت علوفه دامي ميروند كه از گوشت حاصل شده از آن عده بسيار كمتري سير ميشوند. هزينههاي درماني و پزشكي سنگيني كه مصرف مداوم گوشت بر دوش بودجه ملي ميگذارد از عوارض مهم و قابل توجه اين سياست است.
دين و سنت و فرهنگ ما به حفظ اعتدال در تمامي امور زندگي توصيه ميكنند. آزار و كشتن بيدليل حيوانات طبق سنت پيامبر اعظم (صلالله عليهوآله)، كاري است سخت نابخشودني. دامداري مدرن بر پايه كشتار گسترده و آزار بيحد و حصر حيوانات، اتلاف منابع طبيعي و آلودن محيط زيست بنا شده. اين راه، با توسعه پايدار مبتني بر حفظ منابع كشور و محيط زيست و البته اخلاق در تضاد است. بايد از دايره تبليغات و دروغهاي خوش آب و رنگ سرمايهداري غرب كه كالاها و سبك زندگي را به نام رفاه و توسعه به ما تحميل ميكنند، بيرون برويم و راه خود را بيابيم. بر تجربه صرفهجويانه و معتدل اجدادمان تكيه كنيم و با پژوهشهاي علمي و مستقل راه ايراني تغذيه و حفظ منابع را بيابيم. ما نبايد منابع اندك آب را صرف توليد گوشت گاو كنيم. نبايد محيط زيست و طبيعت ايران را به بهانه توليد گوشت تخريب كنيم. رفاه، كيفيت در زندگي است. گذشتگان ما آموخته بودند كه چگونه از اين كيفيت بهرهمند شوند بيآنكه ثروتي را هدر بدهند.