چراغي روشن در كربلا
حتي خانههاي شهروندان آن سامان را در اختيار ميگيرند و البته مردمي در عين نياز مهماننواز كه با گشادهدستي تمامي آنچه دارند يا در طول سال ذخيره كردهاند، پاي اين زائران گرانقدر نثار ميكنند و در پذيرايي از آنان بر يكديگر سبقت ميگيرند و تقريبا تمام شهر يكپارچه تعطيل و در خدمترساني به انبوه زائران كربلاست. در چنين وضعي در روز جمعهاي كه فرداي آن اربعين 1436 قمري است، چراغ روشن كتابخانه عتبه حسيني آن هم در كنار روضه نوراني امام عليهالسلام كه مركز اصلي و كانون توجه مشتاقان اباعبدالله است، توجهم را جلب كرد. هنگامي كه با طي مسيري كوتاه خود را در آنجا يافتم و مدير (جناب شيخعلي الفتلاوي) و مجموعه كاركنان را آماده ارايه خدمات ديدم بر تعجبم افزود. نكته جالبتر درباره اين كتابخانه اين است كه با وجود سابقهاي طولاني كه در ارايه خدمات به طلاب و محصلين علوم و معارف اسلامي دارد لكن بخش مهمي براي استفاده دانشجويان و علاقهمندان به علوم و فنون جديد در حوزههاي طبيعي، مهندسي و علوم پايه به زبانهاي مختلف اختصاص داده كه اين بخش نيز در همين جمعه فعال و پذيراي مراجعهكنندگان بود. كتابخانه در بخش اصلي بيش از 180 هزار كتاب را در خود جاي داده است. در طرح جديد چشمانداز بيش از يك ميليون جلد كتاب پيشبيني شده است. تعداد نسخ خطي هزار عنوان است كه به نظر ميرسد با توجه به موقعيت كتابخانه حرم به مرور زمان بسياري از نسخ موجود از بين رفته اما همين مجموعه فهرستبرداري نشده ولي تفاهمي با سيدحسن موسويبروجردي براي انجام آن شده است. آنان پيش از اين مجموعه «نفائس عتبه عباسيه» را فهرست و منتشر كردهاند. به مجموعه نسخ خطي آستانه در دهههاي اخير دو بار آسيب زدهاند. يك بار به بهانه تكميل نسخ خطي كتابخانهاي در بغداد در زمان صدامحسين، نسخهاي نفيسي از اين مجموعه را بيرون بردهاند كه سرانجام بسياري از آنها معلوم نيست. بار ديگر پس از انتفاضه 1991كربلا كه بسياري از نسخ خطي اين كتابخانه را در آتش سوزاندند. 400 قرآن خطي نيز از يادگارهاي كهن اين كتابخانه است كه قديميترين آنها به خط كوفي نخستين و منسوب به ائمه اطهار و فرزندان ايشان است و بسياري از آنها از آثار خوشنويسان، مذهبان و صحافان مكتبهاي ايراني است. كتابخانه تفاهمنامههايي با برخي از مراكز مشابه ايراني از قبيل كتابخانه ملي، كتابخانه مجلس و كتابخانه آيتالله مرعشينجفي در قم براي برخي همكاريها، مبادله منابع دارد كه هنوز جا براي اقدامات گستردهتر و همكاريهاي متقابل وجود دارد. در همين كتابخانه به نمونه جديدي از وقف برخورد كردم كه ذكر آن به ويژه در اين ايام كه نام «هفته وقف» بر آن نهادهايم، خالي از لطف و تأمل نيست. در يكي از ميزهاي كنار درب ورودي مجموعهاي از عينكهاي مختلف در اندازه و با شمارههاي مختلف قرار داده شده و در كنار آن شمارههاي آن را ثبت كردهاند و بالاي آن در روي تابلويي نوشتهاند «وقف». اينها براي كساني است كه براي مطالعه نياز به عينك دارند. به هر حال باز بودن كتابخانه در روز جمعه كه تعطيل است به ويژه جمعه قبل از اربعين حسيني نيز نشان از نگاهي ريزبينانه و شيعي به جايگاه علمآموزي و معرفتطلبي دارد و بيان عملي آن چيزي است كه در كتابهاي حديث ما ذيل باب علم، عقل، تعليم و تعلم را مقدم بر ساير ابواب آوردهاند. همان كه حكيم ابوالقاسم فردوسي نيز در شاهنامه، سخن خود را با ستايش آن آغاز ميكند به نحوي كه در نخستين بيت اين اثر سترگ در دو جا از عقل نام ميبرد و در وصف ذات باريتعالي از بيان اسما و صفات بسيار تنها به صفت حيات و خرد ميپردازد.
به نام خداوند جان و خرد كزين برتر انديشه برنگذرد
ياد يكي- دو روز پيشتر افتادم كه كتابخانه موسسه آلالبيت نجف تحت مديريت شيخ احسان جواهري همچنين موسسه معظم ديگري در كربلا با مديريت سيدعباس شهرستاني با وجود آنكه همه امكانات شخصي و جمعي خود را براي خدمترساني به زوار بسيج كرده بودند اما بخشهاي پژوهشي آماده هر گونه خدمترساني به مراجعان بود. چه خوب است كه اين سنت حسنه عتبات عاليات، الگويي براي كتابخانههاي اماكن متبركه كشور عزيزمان باشد. همچنين بجاست كه براي معرفي و اشاعه كتاب، فكر و انديشه ايراني نسخهاي از آثار منتشره كشورمان به ويژه نسخ عربي براي آن كتابخانهها ارسال شود. در سال گذشته درباره چاپ و فروش آثار همكاري با برخي ناشران ايراني داشتم كه خوشبختانه امسال به نتيجه رسيد و تعدادي كتاب با سرمايهگذاري مشترك چاپ شده است كه به نظر ميرسد، تداوم اين حركت نيازمند تدوين ساختار و نظامنامه اجرايي مشخصي است كه از مديريتهاي فرهنگي خواستار انجام اين مهم براي نشر و اشاعه كتاب ايران و راهاندازي كتابفروشيهاي ايراني در عراق هستيم.