برخيز و اول بكش (306)
فصل بيست و هشتم
جنگ تمامعيار – يك حركت تازه
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
در اطلاعات اسراييل يك بار ديگر اين بحث پيش گرفت كه در ذهن ياسر عرفات چه ميگذرد. سران آمان و ايدياف، به ويژه موشه يآلون معتقد بودند كه انتفاضه بخشي از استراتژي از پيش طراحي شده و پيچيده عرفات بود و اينكه او «اندازه شعلههاي خشم» را از دفتر خود در وهله اول با تظاهرات «همزمان» كه توسط افرادش سازماندهي ميشود و سپس با شليك گلوله از درون جمعيت به سمت ارتش اسراييل، سپس با حملات طراحي شده عليه سربازان و شهركنشينها و در آخر با بمبگذاريهاي انتحاري در داخل اسراييل «كنترل ميكند». سپهبد شائول موفاز، رييس وقت ستاد ارتش گفت: «عرفات سعي ميكرد تا با ابزار ريختن خون اسراييليها به اهداف ديپلماتيك خود دست يابد.» از طرف ديگر، شين بت معتقد بود كه عرفات هرگز چنين استراتژي نداشت و اينكه جنگ به صورت يك خيزش همزمان توسط دانشجوياني كه به خاطر برخي موارد – كه برخي از آنها درون فلسطيني بودند – سرخورده شده بودند، شروع شده كه پس از آن رهبران داخلي از آن بهره بردند. تظاهرات منجر به واكنش تند توسط ايدياف شد كه اين واكنش براي وقوع آن خشونتها «بيش از حد» بود. واكنش ايدياف تعداد زيادي فلسطينيهاي مرده و زخمي برجاي گذاشت كه منجر به بدتر شدن اوضاع شد. شين بت مدعي بود كه عرفات، به درون امواجي از اتفاقات و رويدادها كشيده شده بود. يوسي آبراهامي يك تاجر مستقل از پتخ تيكوا بود، 38 ساله، متاهل و با سه فرزند. او در اوقات فراغت خود داوطلبانه به عنوان پليس راهنمايي و رانندگي فعاليت ميكرد. واديم نورژيتس كه سه سال از او جوانتر و اصالتا از ايركوتسك روسيه بود، شغل رانندگي كاميون را داشت. هيچ يك از اينها سرباز حرفهاي نبودند اما مانند تمامي يهوديهاي اسراييل، جزو نيروهاي ذخيره ارتش اسراييل بودند كه براي تقويت ايدياف در حالت انتظار قرار داشتند. دومين انتفاضه كه به عنوان آخرين جنگ ميان اسراييل و فلسطينيها شناخته شده است نيازمند تقويت نيرو بود. آبراهامي و نورژيتس در اول اكتبر سال 2000 براي حفاظت از اتوبوسهاي مدرسه شهركنشينها در برابر حملات فلسطينيها به خدمت فراخوانده شدند. در 11 اكتبر به آنها مرخصي يك روزه داده شد. روز بعد، آن دو سوار بر خودروي نورژيتس در برگشتشان به پادگان اشتباهي به جادهاي پيچيدند كه به شهر رامالله كرانه باختري ختم ميشد. در هفتههاي قبل در آنجا شورشهايي رخ داده بود و تعدادي از فلسطينيها توسط آتش گلوله ايدياف كشته شده بودند. تنش بسيار بالا بود. زماني كه خودرو وارد شهر شد، تعدادي از عابران وقتي پلاك خودروي زرد رنگ اسراييلي را ديدند، شروع به پرتاب سنگ به آن كردند. اين دو نفر سعي كردند فرار كنند اما ترافيك شهر راه آنها را مسدود كرده بود.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه