نيروهايي كه ثابت كار ميكنند اما «حقالزحمهاي» نام گرفتهاند
انتقاد «حقالزحمهايها» از بلاتكليفي در صدا و سيما
گروه اجتماعي| وضعيت نامعلوم استخدامي نزديك به 14 هزار نيروي سازمان صدا و سيما كه به نيروهاي «حقالزحمهاي» و «برنامهاي» مشهورند، موجب شده تا اين نيروها از تصميم جديد اين سازمان براي انعقاد قرارداد با شركت ثالث اظهار نگراني كنند. در روزهاي اخير شماري از كاركنان حقالزحمهاي سازمان صدا و سيما در گفتوگو با «اعتماد» نسبت به آنچه «رويههاي ناقض حقوقشان» خواندند؛ اعتراض كردند. نيمه مهرماه امسال بود كه احمد مرادي، نماينده مردم بندرعباس در سخنراني ميان دستور جلسه علني مجلس گفت: «به صدا و سيما كه همواره بيعدالتيهاي موجود را در كشور به نمايش ميگذارد، توصيه ميكنم نگاهي به درون خود داشته باشد و ببيند چگونه ۱۴ هزار كارمند حقالزحمهاي در سراسر كشور صادقانه مشغول خدمت بوده و در انتظار تبديل وضعيت هستند؛ به ازاي هر ۵۰ هزار تومان حقالزحمه يك روز بيمه براي آنها محاسبه ميشود كه به خاطر دستمزد پايان گاهي حقوق يك ماه آن به ۱۰ روز بيمه هم منتج نميشود.» اين فقط بخشي از مشكلات نيروهاي پرتعدادي است كه در مراكز صدا و سيما در استانهاي مختلف كشور كار ميكنند و به عنوان نيروي «حقالزحمهاي» شناخته ميشوند. اما سوال اين است كه نيروهاي حقالزحمهاي چه كساني هستند و چرا از وضعيت فعاليتشان در سازمان صدا و سيما رضايت ندارند؟ يكي از نيروهايي كه در مركز صدا و سيماي فارس مشغول به فعاليت است، در اين باره به «اعتماد» توضيح ميدهد: «نيروهاي حقالزحمهاي چنانكه از عنوانشان هم معلوم است، قرار بوده نيروهايي باشند كه ساعت كمي از روز را براي توليد برنامههاي مشخصي همكاري و حقالزحمه مشخصي دريافت كنند بدون اينكه رابطه استخدامي با سازمان داشته باشند.» به گفته او اما اين قاعده از سالها پيش در سازمان صدا و سيما رنگ باخته و اين نيروها همچون نيروهاي رسمي و قراردادي سازمان با ساعات كاري زياد در مراكز استانها كار كرده و دستمزد بسيار اندكي دريافت ميكنند: «من كه از نيروهاي باسابقه مركز فارس هستم حدود يك ميليون و دويست هزار تومان دريافتي دارم ولي نيروهايي هستند كه هفتصد هزار تومان هم ميگيرند. ما بارها از مسوولان سازمان خواستهايم وقتي ساعات كاريمان اينقدر زياد است مثل بقيه حقوق و بيمه داشته باشيم، اما اخيرا قرار است از طريق يك شركت واسطه ما را بيمه كنند كه اين بيمه هم به دليل دستمزد پايين ما كامل نخواهد بود.»
يكي ديگر از نيروهاي حقالزحمهاي صدا و سيما نيز به «اعتماد» ميگويد: «من از نيروهاي باسابقه مركز در بخش خبر هستم كه هر روز تقريبا 12 ساعت كار ميكنم و فقط ماهي يك ميليون تومان دستمزد ميگيرم. واقعا بعد از سيزده سال كار اين دستمزد زننده است. قرار بود برخي نيروهاي حقالزحمهاي در سازمان استخدام شوند تمام مراحل مثل گزينش و... را هم گذرانديم اما در دوره آقاي سرافراز جلوي استخدام ما گرفته شد.» آنطور كه روشن است مهمترين مشكل نيروهاي حقالزحمهاي اين است كه مانند ساير نيروها ساعت كاري كامل را در سازمان سپري اما دستمزدهايي اندك دريافت ميكنند بدون حق بيمه يا بيمه 15 روزه. اين مشكل همانگونه كه از توضيحات معترضان پيداست، جديد نيست. «حسين م» يكي از معترضان كه در صدا و سيماي يكي ديگر از مراكز استانها كار ميكند به «اعتماد» ميگويد: «متاسفانه هر وقت خواستيم، اعتراضي كنيم ترسيديم كه مشكلي براي اشتغالمان پيش بيايد. اما اخيرا نامهاي خطاب به حجتالاسلام رييسي تنظيم كرديم كه فعلا بيش از 400 نفر امضا كردهاند.»
در بخشي از اين نامه آمده است: «اواسط سال 97 بود كه مطلع شديم سازمان صدا و سيما به جهت جلوگيري از تكرار شكايت نيروهايي كه براي احقاق حق خود در حوزههاي مرتبط دست دادخواهي دراز كرده و سازمان را محكوم كردهاند، با سازمان تامين اجتماعي تفاهمنامهاي را گذرانده كه نيروهاي حقالزحمهاي را بيمه كند. در پي اين تصميم و تدبير مديران ارشد سازمان، همه نيروهاي حقالزحمهاي فعال در كليه مراكز به تهران فراخوانده شدند تا با ارايه مستنداتي از سالهاي حضورشان در مركز، سابقه كار و بيمه دريافت كنند، تا اينجاي كار خيلي معقول و منطقي به نظر ميرسيد ولي متاسفانه در جريان محاسبه سنوات كاركرد نيروها و سوابق بيمهاي آنها، آنچه ملاك قرار گرفت منافع سازماني بود نه حق نيروها! به اين شكل كه اين سوابق كاملا با سابقههاي واقعي حضور در مركز اختلاف داشت، مثلا براي نيرويي با 15 سال سابقه كار و حضور در برنامههاي متعدد، سابقه كار 7 سال و سابقه بيمه 3 سال لحاظ شد. ملاك دوستان براي چنين محاسباتي هم، ميزان حقوق دريافتي فرد بود كه باز هم به تدبير سازمان و به جهت پايين ديده شدن رقم حقالزحمهها، بسيار ناچيز بود و حتي به حقوق پايه كار هم نميرسيد فلذا هر چند ماه دريافتي حقالزحمه، يك ماه كار واقعي لحاظ شد و سوابق كار و بيمه را تحتالشعاع قرار داد و از واقعيت به دور كرد. اتفاق ناخوشايندي هم كه در اين زمينه رخ داد، اين بود كه همه نيروها مكلف شدند بعد از تعيين سنوات و سوابق، تعهدنامهاي را امضا كنند كه طي آن اعلام ميكردند تمام مطالبات خود را از سازمان دريافت كردهاند، در حالي كه اين ادعا به دور از واقعيت بود و هيچ يك از اين افراد، ريالي پاداش و عيدي پايان سال دريافت نكرده بودند اما اصرار مديران سازماني و تهديد نيروها به اينكه، شرط ادامه همكاري با سازمان، امضاي اين قرارداد است، اكثريت قريب به اتفاق نيروها را مجبور به پذيرش كرد و اغلب افراد اين برگه معاهده را امضا كردند. يك سوي امضاي نيروهاي پاي برگه، سازمان صدا و سيما بود كه به صورت شفاهي وعدههايي را براي رهايي از بلاتكليفي نيروها داده بود.» اين اما پايان ماجراي نيروهاي حقالزحمهاي نبوده آنها در بخش ديگري از نامهشان نوشتهاند: «اما سازمان خيلي زود از حرف خود برگشت و در شرايط فعلي كه به نيمه دوم سال 98 رسيدهايم، طرح تازهاي در حال اجراست. برنامهاي كه طي آن نيروها، تحت پوشش شركتي با عنوان مجري طرح درميآيند و عملا از تابعيت سازمان خارج ميشوند.»