• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4500 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۱۱ آبان

نگاهي به نمايشنامه «فهرست» نوشته تادئوش روژه ويچ

سفر به جهان مردگان

امير محقق

 

 

اين نمايشنامه، در واقع، رهبري هنرمندانه اركستر مردگاني است، يك شكل و درهم‌آميخته كه هر نوع ويژگي هويتي و شخصيتي خود را از دست داده‌اند و چنان شيء‌انگاري شده‌اند كه همچون ابزاري به كار تزيين و صحنه‌آرايي و ساختن شكل‌هاي هندسي و تزييني گوناگون مي‌آيند. تبديل شدن آدم‌ها به عروسك جعبه موسيقي و حركت آنها به روي چرخ، به جاي راه رفتن از نمودهاي مسخ‌شدگي و شيء‌انگاري است؛ هويت‌زدايي و از دست دادن فرديت و صدا، يا صداي فرد، يا همنوايي با ديگران، چنانكه صداهاي فردي نابود مي‌شوند و پرسوناژها ويژگي‌هاي فردي يا هويت فردي ندارند. اينكه يكي از مردگان سراغ خودش را از ديگران مي‌گيرد يادآور گمگشتگي و بي‌خبري از هويت و آزادي فردي است كه رهاورد حكومت‌هاي فاشيستي مانند حكومت آلمان است؛ انسان‌ها در راه مقاصد اين‌گونه حكومت‌ها جان و هويت خود را از دست مي‌دهند و به شكل مردگاني يك‌شكل و زدوده شده از هر نوع زيبايي و اعتلا مسخ مي‌شوند. در عين حال، سراسر نمايشنامه اعتراض بر ضدمرگي است كه بي‌هيچ منطقي، بي‌هيچ علتي است و هرگز عادي نمي‌شود و هرگز توجيه نمي‌شود. مرگ كودكاني كه هنوز مادر خويش را صدا مي‌زنند و مي‌جويند و مادري كه پس از مرگ هم هنوز بر مرگ كودكان خويش مي‌گريد و مي‌گريزد؛ يكي از تاثيرگذارترين و دردناك‌ترين بخش‌هاي اين اثر است.

كودكي كه در پي شيطنتي كودكانه، كودكي‌اش در زير چكمه‌هاي سربازان آلماني نابود شده و باعث مرگ پدر و مادر خود شده و حتي در چهل‌ سالگي نيز كودك-نوزادي بيش نيست كه رهبري اركستر همنوايان را با رهبري سلاخي آدم‌ها درهم مي‌آميزد. او در چهل ‌سالگي خويش ديگر دري را به روي خود باز نمي‌بيند و دري كه تا پيش از آن باز مي‌شد، ديواري بن‌بست مي‌شود كه به عبث و بيراه فراري بر آن سر مي‌كوبد و باز نمي‌شود- بن‌بستي كه فاشيسم به آن مي‌رسد.

در اين نمايشنامه هيچ مرگي زيبا نيست، از شكل افتادن چهره‌ها پس از مرگ شخصيت‌هايي مجهول كه بلافاصله در صحنه حاضر مي‌شوند و توي دهان اجساد را با پنبه پر مي‌كنند و آيشمن‌وار اجساد را فقط با اعداد و ارقام اندازه مي‌گيرند. براي آنها آدم‌ها فقط اندازه قد و اندازه‌هاي ديگرند و فقط اندازه‌اند و شماره تا در كفن و تابوت جاي بگيرند.

در اين ميان، مهندسي دقيق جزييات و استفاده از تكنولوژي‌هاي گوناگون حيرت‌آور است. شگفت‌آفريني به تكنولوژي محدود نمي‌شود و تمام اجزاي بدن، از حركات سر و دست و زبان گرفته تا چشم و كل بدن، به‌گونه‌اي كه گاه هر يك از اجزا به صورت مستقل نقش بازي مي‌كنند و شكل مي‌آفرينند و تاثير مي‌گذارند شگفتي‌آفرينند. افتادن جسد دخترك جوان در داخل چمدان و بسته شدن در آن چنان مهندسي شده و دقيق است كه گويي تماشاگر شاهد خواندن نمايشنامه نيست و جلوه‌هاي ويژه سينمايي را مي‌بيند.

زيبايي‌زدايي از مرگ به مدد كلمات پيش‌پا‌افتاده‌اي مانند «پاشو، پاشو» و انواع و اقسام اصواتي كه به همه جور اصوات مشكوك شبيه است و حركات بدن‌هاي كج و كوله يا عروسك‌وار و انسان‌زدوده اتفاق مي‌افتد. در عين حال، همان صدايي كه بارها «يادآور تنها صداست كه مي‌ماند»، همان صداي مردگان، صدايي است گمشده و از دست‌ رفته كه مردگان به تضرع از رهبر اركستر مي‌خواهند آن صدا و حيرت و گيجي‌ آنها را از زندگي‌هاي ناتمام و صداهايي كه به گوش نرسيده، رهبري كند. مرگ‌هاي نازيبا و بيهوده تم سراسر نمايشنامه است و بي‌آنكه مرگ و زندگي را رمانتيزه كند، در تمام لحظات اهميت مرگ را يادآور مي‌شود.

مرگ پدر و مادر كودك-رهبر اركستر، فقط براي آنكه چراغ را روشن كرده و براي سربازان دست تكان داده. خشونت پدر كه فرزندش را، به جرم خوردن قندهاي قندان به باد شلاق مي‌گيرد. كشته شدن خيلي از افراد، به زخم چاقو به دست رهبر اركستر مرگ، خودكشي زن خدمتكار و مادرِ كودكان بسيار، مرگ سربازي كه قصد او فرار از خدمت نبوده و مي‌خواسته به خانه و پيش گاوهايش برگردد، اما به دست رهبر اركستر مرگ كشته شده. سربازي كه زخم دردناك روي سينه او كه پيوسته آن را مي‌فشارد، هرگز فراموش نمي‌شود. سربازي كه از او فقط چكمه‌هاي بي‌صاحبش برجاي مي‌ماند. زخم دردناك زن ويولونيست كه آرشه را روي سيم‌ها مي‌كشد، هم نشان مي‌دهد كه هيچ درد و مرگي را نبايد ناچيز شمرد. در عين حال، همه اينها خشونت ساري و منتشر در حكومت نازي‌ها و حكومت‌هاي فاشيستي است و همين باعث مي‌شود كه اين نمايشنامه از كسالت و ملال‌آوري كارهايي كه از خط روايي واحدي برخوردار نيستند به دور باشد.

اميدوارم بازنشر اين نمايشنامه بارها و بارها در دوره‌هاي مختلف تكرار شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون