ادامه از صفحه اول
ساختار سياسي فرقهاي
با اين حال پس از پايان جنگ داخلي و خستگي ناشي از ۱۵ سال جنگ و دهها هزار كشته، لبنانيها بهطور جدي توافق كردند كه با يكديگر و در كنار هم و بهصورت مسالمتآميز و با فراموشي گذشته زندگي كنند. ولي مشكل اينجا بود كه نظام فرقهاي لبنان با الزامات حكومتهاي مدرن و نيز تغيير موازنه قوا ميان اقوام و مذاهب در لبنان سازگاري ندارد. دولت مدرن را نميتوان فرقهاي اداره كرد. دستگاه قضايي، پليس، نيروي نظامي و سازمان اطلاعاتي بايد فراحزبي و فراجناحي باشند. رعايت اين شرط در نظامهاي دموكراتيك و حزبي ممكن است، ولي در يك نظام فرقهاي ممكن نيست. هيچ مديري فرامذهبي، فرافرقهاي و فراقومي در اين كشورها وجود ندارد. در نتيجه اين دستگاههاي حاكميتي، دچار فرقهگرايي و سوگيري ميشوند و روند فرقهگرايي را تشديد ميكنند و منشأ فساد و تباهي در نظام اداري و در كل حكومت ميشوند. اضافه كنيد جداييگزيني سكونتي ميان اين اقوام و گروهها را كه با الزامات اقتصادي و بازار كار سازگاري ندارند و در نهايت شكلگيري نيروهاي جواني كه خسته از تمايزات قومي، فرقهاي و مذهبي خواهان اتحاد زير يك پرچم و مفهوم ملي هستند به همين علت نيز از طرف نظام فرقهاي به حاشيه رانده ميشوند. نظام عراق كه از يوغ استبداد صدام آزاد شده بود نيز به نحوي الگوبرداري از نظام لبنان بود. رييسجمهور كرد، نخستوزير با قدرت بالا شيعه و رييس مجلس سني، همراه با جداييگزينيهاي منطقهاي و شهري و حتي محلي و با حاميان متفاوت خارجي موجب ميشود كه نظام اداري كشور هيچ تناسبي با نيازهاي حكومت يا دولتهاي مدرن نداشته باشد، به ويژه اينكه ميان آنان پديدهاي به نام دولت ـ ملت شكل نگرفته و حتي در مراحل ابتدايي آن نيز قرار ندارند. نسل جديدي كه در اين جوامع پا به عرصه گذاشتهاند، چه در لبنان و چه در عراق، نسلي هستند كه خاطرات چنداني از جنگ داخلي يا استبداد صدام ندارند و فراتر از اختلافات گذشته هستند. اختلافاتي كه جمعيت ميانسال و افراد مسن بر اساس ملاحظات فرقهاي داشتهاند. افراد اين نسل جديد؛ خود را همدرد و داراي سرنوشت مشترك حس ميكنند و به نوعي عليه وضع و نظام فرقهاي گذشته قيام كردهاند. البته كل اعتراضات را نميتوان به اين گزاره تقليل داد. مسائل گوناگوني حتما وجود دارد، ولي اگر در فرآيند كلي و تحليلي عامتري نگاه كنيم، شايد ريشه مشكلات دو كشور را در اين وضعيت بتوان توصيف كرد. تمام كشورهايي كه ساختارهاي آنها فراگير و بدون تبعيض نيست دير يا زود دچار اين مساله خواهند شد. ولي چرا اين اعتراضات در عربستان و مصر با سركوب جمع ميشود، ولي در اين دو كشور نميتوان آن را سركوب كرد يا بسيار پرهزينه خواهد بود. احتمالا يكي از علل شكلگيري اين وضعيت در دو كشور لبنان و عراق وجود نوعي از توازن قواي اجتماعي است كه امكان سركوب مثل آنچه در مصر و عربستان رخ ميدهد را از دولتهاي اين دو كشور سلب كرده و اين مساله موجب تداوم نسبي ماجرا شده است.
ميراث طالقاني
دكتر يدالله سحابي تلاشهاي فرهنگي و اجتماعي خودشان را براي رفع موانع توسعهنيافتگي جامعه ايراني در دو عرصه زدودن آثار فرهنگ استبدادي و خرافات مذهبي ديرين، با نگاه اصلاحات جامعهمحور، از طريق توسعه نهادهاي مدني و راهبرد بازگشت به قرآن و سرچشمه ذلال وحي و آگاهيبخشي در عرصه عمومي آغاز كرده بودند. البته اين فرآيند گذار توسط پيشگامان و ياران ايشان تداوم داشته است. اعظم طالقاني با بهرهگيري از اين ميراث پدر، هم در سالهاي قبل از انقلاب شرايط سخت دوران زندان، شكنجه و احكام سنگين را تجربه كرد و هم در چهار دهه بعد از انقلاب 57 اين فرآيند آگاهيبخشي را در عرصههاي مختلف با وجود محدوديتها و شرايط سخت زندگي با ايمان و پشتكار پيگيري ميكرد. در انتخابات اولين دوره مجلس كه حدود شش ماه بعد از درگذشت پدرشان برگزار شد، از فرصت استفاده كرد و با راي بالاي مردم تهران در كنار ساير پيشگامان چون بازرگان به وظيفه ملي و اجتماعي خود عمل كرد. با نگاه اصلاحات جامعهمحور از همان سال 58 به تشكيل نهادهاي مدني از جمله «جامعه زنان مسلمان» و سپس « جامعه زنان انقلاب اسلامي» همت گماشت و نقش مهمي در پيشگامي تقويت جنبش زنان در ايران ايفا كرد. در همين راستا براي توسعه نهادهاي آگاهيبخش ابتدا نشريه «پيام هاجر» و پس از توقيف آن نشريه «پيام ابراهيم» را منتشر كرد و پيام توحيدي ابراهيميان را با كمك همراهان خود به جامعه عرضه داشت. تلاشهاي خانم اعظم طالقاني در چهار دهه گذشته در عرصه عمومي و تشكيل سمنها و برگزاري كلاسهاي آموزش قرآن براي علاقهمندان كه در سوابق ايشان آمده قابل توجه است. اما تلاش مستمر ايشان در چند نوبت انتخابات رياستجمهوري و ثبتنام به عنوان نامزد رياستجمهوري براي اصلاح برداشت مسوولان از اصل 115 قانون اساسي در خصوص تعريف «رجال ديني و سياسي» از جمله اقدامات ماندگار و تاثيرگذار ايشان بوده است. او بر اساس آموزههاي قرآني و عقلانيت و تجربه بشري چون بسياري از عالمان ديني براين اصل باور داشت كه كلمه «رجال» اعم از زن و مرد است و زنان هم ميتوانند در چارچوب قانون واجد صلاحيت براي قبول مسووليتهاي مختلف از جمله رياستجمهوري باشند. امروز كه بخشي از جامعه ما اعتماد خود را از گفتمان اصلاحات از دست داده است، ارزيابي كارنامه و برنامههاي آگاهيبخش زندهياد اعظم طالقاني و ياران و همراهان ايشان در عرصه عمومي با نگاه «اصلاحات جامعهمحور» ميتواند اميدبخش باشد.
دوباره خواندن محل زندگي
شهرهاي امروز شهرهايي است كه تكنولوژي را در رقابتي تنگاتنگ كه سعي بر تفوق بر انسان دارد، ايجاد كرده است. اما اين رقابت هنوز پيروزي نداشته است. در اين ميان دو شاخصه سياسي و فناوري، دو عامل مهم در تعيين آينده شهرهاي جديد هستند، لذا با نگاهي به دو عامل ميتوانيم تصويري سهگانه از شهر ايجاد كنيم كه مركزيت آن با انسان است، چنانچه انسان بتواند -كه ميتواند- اين عوامل را در خدمت بگيرد، شهرهاي آينده شهرهايي مهم براي رشد، ارتقا و توسعه انساني است. سهگانه كالبد اقتصاد سياسي، فناوري كه كانون آن انسان است، ميتواند رابطهاي تعاملبرانگيز در آينده جهان متعادل، منصف و عادلانه ترسيم كند. «روز جهاني شهرها» فرصتي براي تبادل تجارب شهرها با يكديگر و تحقق شعار اين روز كه همان «شهر بهتر، زندگي بهتر» است.