راز پايداري توسعه و پايايي جوامع را امروز ميتوان در يك كلمه خلاصه كرد: مشاركت اجتماعي. كدام انديشمند توسعه ميتواند ادعا كند نسخهاي براي توسعه در اختيار دارد كه در آن شهروندان نقشي بر عهده نداشته و نيازي به نقشآفريني مردم ديده نميشود؟
وقتي از مشاركت اجتماعي صحبت ميكنيم به صورت مشخص نگاهمان ناظر به كنشهاي داوطلبانه، آگاهانه و ارادي شهروندان در مسير كاهش معضلات و بهبود شرايط زيست در جامعه است. طبيعي است با چنين نگاهي، مهمترين بستر تحقق مشاركت اجتماعي، شهر است و مديران شهري موفق، آنهايي هستند كه بتوانند از ظرفيت مشاركت اجتماعي در جهت فرهنگسازي، آگاهسازي و كاهش آسيبهاي اجتماعي استفاده كنند. در عين حال بهترين شكل مشاركت اجتماعي، فعاليت نهادمند اجتماعي است كه در قالب سازمانهاي مردمنهاد تبلور پيدا ميكند.
در عين حال نبايد فراموش كرد سازمانهاي مردمنهاد در همه جاي دنيا در مناطق برخوردار شكل ميگيرند و كانون تمركز خود را در مناطق محروم شهر و حتي حاشيه شهر قرار ميدهند. رويش فعاليتهاي داوطلبانه در مناطق محروم البته اتفاق نادري نيست، اما به صورت طبيعي فعاليت انجياويي در ميان طبقه متوسط جامعه طرفداران بيشتري دارد. دليل اين اتفاق هم چندان پيچيده نيست. شهروندان ابتدا بايد از پس نيازهاي اوليه خود بر بيايند و سپس به فكر همنوعان خود بيفتند. وقتي شهروند تحصيلكردهاي داريم كه از مشكلات معيشتي عبور كرده، مشخص است كه شوق كار داوطلبانه براي جامعه در او بيشتر ظهور و بروز پيدا ميكند.
در چنين شرايطي اگر نهادهاي دولتي يا عمومي نتوانند بستر مناسبي براي استفاده از ظرفيت تشكلهاي غيردولتي ايجاد كنند، اين انرژي به هدر خواهد رفت. به عنوان نمونه امروزه مديران شهري تاكيد زيادي روي موضوعاتي همچون شهر هوشمند، شهر خلاق، تابآوري، محلهمحوري و توجه به محيط زيست دارند.
اگر مديران شهري از شهر هوشمند سخن ميگويند، چه بهتر كه از كنار ايدهها و خلاقيتهاي استارتآپها و تشكلها به سادگي عبور نكنند. شهر هوشمند با نگاه از بالا پديد نميآيد، بلكه لازمهاش توجه و بها دادن به ايدهها، ابتكارات و خلاقيتهاي جوانان حاضر در تشكلهاست. توجه به محيط زيست با بخشنامه و رويكرد از بالا به پايين رخ نميدهد، بلكه بايد جوششي دروني شكل بگيرد تا توجه افكار عمومي به محيط زيست جلب شود.
مثلثي مهم اما حساس و شكننده
مشاركت اجتماعي براي حل مسائل شهري زماني تقويت ميشود كه اعتماد سهجانبهاي ميان شهروندان، مديريت شهري و سازمانهاي غيردولتي وجود داشته باشد. هر رفتار اعتمادسوزي از سوي هر يك از اضلاع اين مثلث، تاثير مستقيمي بر كاهش مشاركت اجتماعي برجاي ميگذارد.
در عين حال اگر در سازمانهاي غيردولتي مواردي از فساد اقتصادي بروز پيدا كند و كمكهاي مردمي به انحراف كشيده شود، اعتماد جامعه زايل شده و شور و شوق عمومي براي حضور در انجياوها يا كمكهاي مالي به شدت كاهش پيدا ميكند. در نتيجه براي استمرار فعاليت در جامعه مدني، هم كنشگران بايد مراقب باشند تيشه به ريشه كار غيردولتي نزنند، هم تشكلها بايد مراقب باشند اعتماد شهروندان را تخريب نكنند و هم مديريت شهري بايد اين اعتماد را در مردم حفظ كند كه از فعاليت نهادمند، قانوني و سالم در قالب سازمانهاي غيردولتي بيهيچ تبعيضي حمايت كند.چنين ظرف شكنندهاي در صورت عدم صيانت، آسيب ديده و فضاي مشاركت اجتماعي را به شدت دچار مشكل ميكند.
رفع موانع مشاركت نهادمند اجتماعي
با حلوا حلوا كردن دهان شيرين نميشود. مديريت شهري اگر به استفاده از ظرفيت سازمانهاي مردمنهاد باور دارد بايد از مرحله مصاحبه و اظهارنظر يكي، دوگام فراتر برود و نشان دهد حاضر است موانع را از پيش روي فعاليت سمنها بردارد. براي اين منظور استفاده از سمنها در جلسات تصميمسازي، تصميمگيري و واگذاري كار به تشكلها اقدامي لازم اما ناكافي است. مديريت شهري بايد از توان حاكميتي خود در جهت اجماعسازي حاكميتي نهايت استفاده را ببرد.
از پذيرش اين حقيقت نميتوان فرار كرد كه حتي اگر مديران شهري، عزمي راسخ در استفاده از توان سازمانهاي مردمنهاد داشته باشند، اما نهادهاي امنيتي، انتظامي و قضايي، بدبينيهايي داشته باشند شرايط براي نقشآفريني تشكلها فراهم نميآيد. در نتيجه براي گذار به جامعه مدني، مديران شهري مسوول و دغدغهمند همزمان بايد در دو عرصه فعاليت كنند؛ اول: توانمندسازي، صيانت و اعتماد و برونسپاري كار به سازمانهاي مردمنهاد و دوم: ايفاي نقشي ميانجي و اعتمادساز در ديگر سطوح حاكميتي.
طبيعي است چنين رويكردي از يك سيستم اداري با روحيه كارمندي بر نميآيد، بلكه مديراني ميطلبد كه هم دغدغه توسعه و جامعه مدني داشته باشند، هم فكر امنيت و ثبات سيستم باشند، هم روحيه اعتماد و واگذاري كار داشته باشند و هم بدانند اين طفل نوپا رسيدگي و حمايت مضاعف ميطلبد.در نهايت اينكه تحقق وعده «تهران، شهري براي همه» در بستر توجه به همه سازمانهاي مردمنهاد پديد ميآيد. شهري براي همه يعني شهري كه همه افراد حاضر در تشكلهاي غيردولتي فرصت ظهور و بروز استعدادهاي خود را داشته باشند و بتوانند از ايدهها و ابتكارات خود، شهر را سيراب كنند.
*مديركل مشاركتهاي اجتماعي
وزارت ورزش و جوانان