تعطيلي عجيب تمرينات تيم ملي
چرا ويلموتس از فرصتها استفاده نميكند؟
علي ولياللهي
هر كار ميكنيم تا دست از مقايسه ويلموتس و كيروش برداريم، نميشود. هر اتفاقي كه پيرامون تيم ملي ميافتد ما را به ياد هشت سال دوران حضور كيروش مياندازد. نتايج، سبك بازي تيم، رفتار سرمربي در قبال دريافت نكردن مطالباتش و حتي اكتها و زبان بدن سرمربي تيم در كنار زمين. حالا و در جديدترين خبري كه از تيم ملي به گوش رسيده باز هم ناچاريم به هشت سال زمان حضور مرد پرتغالي رجوع كنيم. ماجرا از اين قرار است كه مارك ويلموتس بعد از شكست تيمش مقابل عراق در انتخابي جام جهاني و پس از بازگشت به ايران تمرينات را تعطيل كرده و بازيكنان را دراختيار باشگاه قرار داده است. اين درحالي است كه فيفادي همچنان ادامه دارد و تيم ايران به دليل قرعه استراحت اين هفته بازي نميكند. فرض منطقي اين بود كه در اين چند روز كه تيم ملي ميتوانست از حضور بازيكنان استفاده كند، يك بازي دوستانه برگزار كند يا يك اردوي كوتاهمدت درنظر گرفته شود تا بازيكنان به هماهنگي بهتر برسند، مربي بيشتر با بازيكنان اخت شود و مليپوشان بيشتر از قبل با نظرات سرمربي آشنا شوند. اما همانطور كه گفته شد هيچكدام از اينها رخ نداد و فدراسيون و كادر فني و بازيكنان بر وزن نخود نخود هر كه رود خانه خود، رفتند دنبال زندگيشان.
حالا اين وضعيت را با زمان كيروش مقايسه كنيم. يكي از مشكلات بزرگي كه كيروش در زمان حضورش در ايران داشت، اصرارش بر برگزاري اردوهاي طولانيمدت براي بازيكنان بود. كيروش به خاطر همين اصرار هميشه با مربيان داخلي سر جنگ داشت. اصلا درگيري او با برانكو سر همين داستان بود. كيروش معتقد بود بازيكنان در تيمهاي داخلي به اندازه كافي آماده نميشوند و بايد با حضور در اردوهاي تيم ملي به مرز آمادگي براي بازيهاي بزرگ برسند. مربيان هم طبيعتا چنين رويكردي را دوست نداشتند. يعني نميخواستند گزاره «بازيكنان به اندازه كافي در تيمهاي داخلي آماده نميشوند» را بپذيرند و اين تفكر را به نوعي بياحترامي به خود ميدانستند. از طرف ديگر همه مربيان باشگاهي از خدايشان است اصلا فيفادي در كار نباشد و آنها هميشه مليپوشانشان را دراختيار داشته باشند، بنابراين اردوهاي گاه و بيگاه كيروش حسابي دادشان را درآورده بود.
اما امروز ميبينيم كه سرمربي جديد تيم ملي نهتنها اصراري بر برگزاري اردو در زمانهاي غيرمقرر ندارد، بلكه حتي در فيفادي هم علاقهاي به كار كردن با تيم ملي ندارد. ويلموتس به خاطر نگرفتن مطالباتش قبل از بازي با عراق سه روز ديرتر اردو را تشكيل داد و حالا بعد از باخت بازيكنانش را آزاد كرده است. فدراسيون هم كه اين وسط خواب است و نه تلاش براي بازي دوستانه ميكند و نه فشاري به سرمربي تيم ميآورد. شايد هم ميترسد اگر فشار بياورد با بازخورد منفي ويلموتس مواجه شود و از آنجايي كه به خاطر مسائل اقتصادي وجهه خوبي جلوي سرمربي ندارد، ترجيح ميدهد كه سكوت كند.
نياز به توضيح نيست كه شرايط تيم ملي اصلا درست پيش نميرود. انگار از نفر اول فدراسيون تا اعضاي كادر فني تا بازيكنان هيچكدام انگيزه كافي براي رسيدن به موفقيت ندارند. موفقيتي كه همه ميدانيم تنها در گرو سخت كار كردن و تلاش مضاعف به دست ميآيد. ادامه پيدا كردن اين روال مطمئنا به نفع هيچكس نيست. فارغ از مقايسه كيروش و ويلموتس و گذشته و حال، تيم ملي براي موفقيت نياز به برنامهريزي دارد. شايد ويلموتس هنوز توجيه نشده كه در چه شرايطي قرار دارد و به خيال خودش خيلي حرفهاي كار ميكند؛ اگر تيم ملي بازي داشت اردو داريم و اگر نداشت كه هيچ! اما او بايد بداند اينجا بلژيك نيست. اينجا وظايف سرمربي خيلي بيشتر از برگزاري اردو صرفا براي انجام بازي است. ويلموتس بداند هر نتيجهاي كه با تيم ملي ايران ميگيرد در كارنامهاش ثبت ميشود و در صورتي كه نتيجه نگيرد بعدها از او به عنوان كسي كه تيم اول آسيا را به فنا داد، ياد خواهند كرد. همانطور كه بازيكنان بايد بدانند بيانگيزگيشان و نتايجي كه به دست ميآورند در حافظه تاريخي هواداران تا سالهاي سال باقي خواهد ماند. فدراسيون هم... البته فدراسيون چه بداند چه نداند، تغييري در وضعيتش رخ نخواهد داد.