لبه تيغ هنر و تجربه
سعيد ابراهيميفر
در اين سالها كه از راهاندازي گروه سينمايي هنر و تجربه ميگذرد، ضرورت وجود چنين گروهي در ميان اهالي سينما بيشتر حس ميشود. وقتي به گذشته سينماي ايران فكر ميكنم اينكه ما فيلمسازها براي به دست آوردن يك سالن در شهر تهران چه سرسختانه تلاش ميكرديم و چه خون دلها خورديم به اهميت گروه هنر و تجربه بيشتر پي ميبرم. در آن سالها بعضي فيلمها هيچ فرصت نمايشي پيدا نميكردند چون هيچ سالن سينمايي حاضر نبود كه آن فيلمها را اكران كند اما در گروه سينمايي هنر و تجربه، امكان نمايش براي فيلمهاي مختلف با تفكرات گوناگون و نگاههاي متعدد فراهم ميشود. بعضي وقتها به اين فكر ميكنم كه اگر اين گروه را از كليت سينما حذف كنيم چه اتفاقي ميافتد؟ فرض بگيريم همين تعداد اندك سالني هم كه اين گروه دارد، دربست در خدمت فيلمهاي تجاري و بفروش درآيد آن وقت چه ميشود؟ پاسخ مشخص بود؛ حذف فيلمهاي صاحب تفكر هنري و تجربي كه خوراك تكنيكي به فيلمهاي گيشهپسند ميدهند پس بايد قدر اين گروه سينمايي را دانست. البته پيش از اين در چند دوره گروههايي براي نمايش فيلمهاي هنري با نگاه متفاوت راهاندازي شده بودند اما دوام نياوردند و بلافاصله محدود شدند. اما گروه سينمايي هنر و تجربه در اين سالها با طي كردن مسير طولاني دوام آورده و به اقتدار امروز خود رسيده كه جاي تحسين دارد. اگر به سالهاي گذشته نگاه كنيم اين گروه با تعداد سالنهاي كم، كارش را شروع كرد ولي امروز توانسته نزديك به 14 سالن در سرتاسر كشور ايران را از آن خود كند و از فيلمهاي تجربي حمايت كند كه بايد قدر اين سالنها را بدانيم. قدر بدانيم از اين جهت كه اين گروه سينمايي، لبه تيغ حركت ميكند. اما قطعا در اين مسير نقصهايي هم وجود دارد كه باعث به وجود آمدن پرسشهايي ميشود. سوالهايي نظير آيا در حق برخي فيلمهايي كه در اين گروه اكران ميشود، اجحافي صورت ميگيرد يا خير؟ يا سليقه شخصي شوراي سياستگذاري در نمايش بعضي فيلمها دخيل است؟ يا اينكه سياست انتخاب شدن فيلمها در اين گروه بايد شفافسازي شود همه اين نكات انتقادي با برقراري ديالوگ با مسوولان اين گروه و فيلمسازان قابل حل است. اما آنچه مهم است بايد ديالوگ برقرار شود و انتقادهاي سازنده پذيرفته شود.