آيتالله مصباحيزدي:
اين انقلاب مردني نيست
رهبر معظم انقلاب اسلامي در بيانيه «گام دوم انقلاب» با مرور تجربه ۴۰ ساله انقلاب اسلامي اعلام كردند كه انقلاب «وارد دومين مرحله خودسازي و جامعهپردازي و تمدنسازي شده است.» گام دومي كه بايد در چارچوب «نظريه نظام انقلابي» و با «تلاش و مجاهدت جوانان ايران اسلامي» به سوي تحقق آرمان «ايجاد تمدن نوين اسلامي و آمادگي براي طلوع خورشيد ولايت عظمي (ارواحنافداه) » برداشته شود. همين چند روز پيش بود كه خبرگزاريهاي اصولگرا از دعوت جمعي از دانشجويان بسيجي از آيتالله مصباحيزدي براي شركت در انتخابات مياندورهاي مجلس خبرگان رهبري كه قرار است دوم اسفندماه جاري، همزمان با برگزاري يازدهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي برگزار شود، خبر دادند. حالا خبرنگار پايگاه اطلاعرساني دفتر مقام معظم رهبري نيز سراغ اين عضو سابق مجلس خبرگان رهبري و پاي صحبتهاي اين استاد حوزه رفته و در ارتباط با تحليل مباني، جهتگيريها و ابعاد گوناگون بيانيه «گام دوم انقلاب» نشسته است.
آيتالله مصباحيزدي معتقد است كه «صدور اين بيانيه شايد يكي از سختترين كارهايي است كه بر عهده رهبر معظم انقلاب در دوران مديريتشان بوده و اين كار را به بهترين وجهي كه در شرايط عادي براي انساني ميسر است، انجام دادهاند.» اين استاد حوزه تعريف اجمالي واژه «انقلاب» را «تحول سريع و تند در جامعه» ميداند و در توضيح معناي بسيط آن گفته است: «طبعا اين (انقلاب) در يك زمان محدودي انجام ميشود، چون تند و سريع است و بعد همزمانش منقضي ميشود و خود اصل اين انقلاب به عنوان يك حركت از بين ميرود ولي آثارش ممكن است باقي بماند. استعمال واژه انقلاب براي خود آن حركت و در نتيجهاي كه برايش حاصل ميشود، اين دو تا مفهوم متغاير است و باعث اشتباه ميشود.»
اين عضو سابق مجلس خبرگان ادامه داد: «از يك طرف ميگويند مردم انقلاب كردند و تمام شد ديگر، از يك طرف ميگوييم انقلاب پايدار است هنوز و اين تازه گام اولش است. انقلاب يك حركت سريع است، يك تحولي است كه زود انجام ميشود، چطور ميگوييد تازه 40 سال گذشته و اين هنوز يك گامش بوده است؟ دوم اينكه چه كساني انقلاب كردند؟ اين انقلاب براي كيست؟ كساني كه مباشرتا آن حركت را انجام ميدهند، معمولا افراد معدودي هستند. گاهي ميگويند «انقلابي» يعني آن كساني كه اين كار انقلاب را در يك مدت كوتاهي به انجام رساندهاند. اينها كه از دنيا رفتند، ديگر (فرد) انقلابي وجود ندارد. گاهي انقلابي كه گفته ميشود، يعني كساني كه اين كار و نتايجش را پذيرفتند يا دستكم در مقام تضعيف و تخريبش برنيامدند. اينجا انقلابي آن مردمي هستند كه اين ايده و اين حركت و نتايجش را پذيرفتند.» به گفته او، منظور از انقلابي كساني نيستند كه مباشر اين حركت بودند، بلكه منظور كساني هستند كه اين نتيجه را پذيرفتند و حفظ كردند.
عضو سابق مجلس خبرگان اين تئوري كه «هر انقلابي يك پديده اجتماعي انساني است و خواه ناخواه خواهد مرد و زياد هم تلاش كردند براي اينكه عمرش طولاني شود، فايدهاي ندارد» را خطري به لحاظ فكري ميداند. او خطر ديگر براي انقلاب را تغيير شرايط عنوان كرده و درباره آن چنين توضيح ميدهد: «آن شرايطي كه آن روز بود، الان نيست. در يك جاهايي ما يك قوتهايي داشتيم، آنها از بين رفته. از آن طرف ضعفهايي داشتيم كه برطرف شده است.»
اين استاد حوزه شبهات فكري ديگري را كه درباره لزوم وجود انقلاب مطرح است، اينچنين برشمرد: «دشمنان ما در رسانههاي مجازي به خصوص مطرح ميكنند كه اصلا انقلاب از اول اشتباه بود، انقلاب راه پرهزينهاي بود، شما ميتوانستيد به اهدافتان با هزينه كمتري برسيد، اصلش اشتباه بود يا اينكه تازه آن وقت صحيح بود، معلوم نيست كه براي هميشه اينجور باشد. يا اينكه ميگويند يك شرايطي پيش آمد و انقلاب شد. آن وقت هم همه اسلامخواه نبودند. بسياري ماركسيست و چپگرا بودند، كسان ديگري مليگرا و ناسيوناليست بودند و ... اين اسلامي بودن چيست كه شما اينقدر روي آن اصرار ميكنيد و بالاخره نمادش هم ولايت فقيه است؟ چه كسي گفته بايد اينجور باشد؟ همه مردم انقلاب كردند و حكومت جمهوري تشكيل دادند. مردم ميآيند راي ميدهند و يك نفر را انتخاب ميكنند و آن فرد 4 سال حكومت ميكند، شما هم اين كار را بكنيد؛ هر چه اختيار هست، بايد دست او باشد. شما يك مقام ديگري معين كرديد كه فوق آن باشد و اشراف داشته باشد، اين حرفها چيست؟ امام (ره) حالا يك شخصيتي بود و كاريزمايي داشت و يك چيزهايي گفت و مردم هم قبول كردند، مگر ميشود هميشه اينجور باشد؟ يا اينكه ميگويند بالاخره بايد با كدخدا ساخت، شما بيخود اين همه اصرار داريد كه «مرگ بر امريكا» بايد هميشه باشد. حالا امام (ره) يك چيزي گفت و ما هم احترامش كرديم و گفتيم، الان ما بايد فكري به حال خودمان و زمان خودمان بكنيم.» آيتالله مصباحيزدي با مطرح كردن اين پرسش كه «در چنين موقعيتي رهبري بايد چه كار كند؟»، ادامه داد: «يك كار مشخصي كه همه بتوانند بخوانند و اطلاع پيدا كنند و پاسخ همه اينها را هم بدهيم؛ چيزي شبيه اعجاز است. وقتي اينها را آدم فكر كند، آن وقت ميفهمد اصلا صدور اين بيانيه يعني چه؟ در يك چنين مقامي آدم بيايد با يك بيانيه همه اينها را پاسخ بدهد و سحرش را باطل كند؛ يك كاري است واقعا شبيه اعجاز.» به عقيده او، اين بيانيه صادر شد براي اينكه ميراث گذشته را ما به نسل جديد منتقل كنيم تا بفهمند اين انقلاب چه كار كرد. بايد بگوييم اين انقلاب ابدي است و امكان اين را دارد كه براي هميشه باقي بماند. اين نكتهاي است كه ايشان خيلي جدي روي آن تكيه ميكنند. اين تئوري غلط است كه هر انقلابي ميميرد، اين حرفها نيست. انقلابات مادي در يك شرايطي با انگيزههاي خاصي به وجود ميآمدند و بعد كه عواملش تغيير ميكردند، از بين ميرفتند؛ انقلاب اسلامي اينجوري نيست.
عضو سابق مجلس خبرگان رهبري همچنين گفت: «اين يك گام جديدي است. يك مرحله جديدي است. اينكه اسم اين «گام دوم» است، اولا جواب آنهايي است كه گفتند انقلاب تمام شد و مرد كه نه، هنوز ما يك گام برداشتهايم و تازه داريم گام دوم را شروع ميكنيم و اين انقلاب مردني نيست. اين هميشگي است.»