زهرا نژادبهرام، عضو شوراي شهر تهران در گفتوگو با «اعتماد»:
از زنان دعوت ميكنم پا به عرصه بگذارند
گروه اجتماعي | «به نسبت گذشته پيشرفت خوبي داشتيم و 17 نفر زن وارد مجلس شدند ولي اين كافي نيست و ما تازه گامهاي نخست را برداشتهايم.» زهرا نژادبهرام، عضو هيات رييسه شوراي شهر تهران و عضو شوراي مركزي انجمن زنان روزنامهنگار كه پيش از اين در انتخابات شوراياري از حضور زنان در ثبتنام انتخابات شوراياري حمايت كرده بود، در گفتوگو با «اعتماد» از اهميت شكلگيري كمپينهاي زنانه براي دعوت زنان كشور ميگويد. انجمن زنان روزنامهنگار سال 94 همراه با ساير گروههاي مرجع زنان اعم از فعالان مدني، فعالان حوزه زنان و فعالان سياسي توانسته بود با صدور فراخوان و تشكيل كمپين زنان را براي ثبتنام در دوره دهم مجلس شوراي اسلامي ترغيب كند با اين حال با آغاز ثبتنام كانديداهاي مجلس ، خبري از فعاليت كمپينها نيست، نژادبهرام، با اشاره به اهميت فعاليت احزاب زنان در شوراي اصلاحطلبان ميگويد: «اين فعاليتهاي نهادينه شده كافي نيست. ما باز هم نيازمند آن هستيم تا با رويكرد سال 94 از زنان دعوت كنيم.» نژادبهرام در اين گفتوگو با دعوت از زنان ايران - از زناني كه خود را واجد شرايط ميدانند تا بتوانند اين گام بلند را بردارند - آنها را مناديان گفتوگو ميخواند: «اگر بتوانيم باب گفتوگو را در جامعه باز كنيم، زنان ميتوانند در اين زمينه پيشگام باشند.»
سال 94 انجمن روزنامهنگاران زن همپاي مجمع زنان اصلاحطلب، مجمع زنان مسلمان نوانديش و ديگر احزاب و فعالان زن از زنان ميخواستند تا در مرحله ثبتنام انتخابات دوره دهم مجلس شوراي اسلامي شركت كنند. بهرغم اين فعاليت امسال شاهد شكلگيري كمپين مشابهي نيستيم. به نظر شما چه دلايلي باعث اين اتفاق شد؟
دور قبل انتخابات مجلس شوراي اسلامي، زنان احزاب مختلف با هم به جمعبندي رسيدند كه يك كمپين دعوت از زنان براي ثبتنام در مجلس داشته باشند. آنها از تمام زناني كه ميدانستند ميتوانند در كسوت نمايندگي مجلس حضور داشته باشند، دعوت كردند تا به اين كمپين بپيوندند. علاوه بر آن احزاب اصلاحطلبان از زنان دعوت ميكردند تا براي ورود به اين عرصه اعلام آمادگي كنند و همچنان هم اين روند ادامه دارد اما كمپيني به سياق سال 94 شكل نگرفته است. شكل نگرفتن كمپين را ميتوان برآمده از دو تحليل دانست. يك اينكه به دليل شرايط خاصي كه اواخر آبان ماه در كشور به وجود آمد، همه درگير اين مساله شدند و اين مساله هم اهميت زيادي داشت و كشور را با آسيبهايي همراه كرد. اين آسيبها نگرانيهايي را هم براي جامعه زنان ايجاد كرد و هم براي كل كشور و اصحاب زنانه هم جداي از كل كشور نيستند. در مواردي كه اتفاقاتي از اين دست رخ ميدهد، زنان جزو دستهاي هستند كه مشكلات بيشتري را به دوش ميكشند و بار مسائل بيشتر متوجه آنها ميشود. اين مساله ميتواند يكي از دلايلي باشد كه هنوز كمپينهاي دعوت از زنان براي مشاركت سياسي به اين شكل ظهور نكرده است. عامل ديگر اين است كه احزاب زنان اصلاحطلب عضويت خود را در شوراي عالي اصلاحطلبان تكميل كردهاند و شوراي اصلاحطلبان نيز فعاليت خود را در جذب زنانه و ترغيب زنان به مشاركت پيگيري ميكند. به صورت كلي ميتوان اين دو تحليل عمومي را در شكلنگرفتن كمپينهاي زنانه خلاف روند سال 94 موثر دانست.
تحليل شما چيست؟
معتقدم بهرغم اينكه فعاليت احزاب زنان در شوراي اصلاحطلبان شايد چارچوب نهادينه شده براي مشاركت زنان در فعاليتهاي ثبت نامي در مجلس شوراي اسلامي باشد، اما همين چارچوب به تنهايي كافي نيست. ما باز هم نيازمند آن هستيم تا با رويكرد سال 94 از زنان دعوت كنيم تا در انتخابات مجلس يازدهم ثبتنام كنند و هنوز اين نياز وجود دارد. ضمن اينكه طي حوادث آبان ماه مسائل و دغدغهها و نگرانيهايي به وجود آمده است، اما بالاخره كشور در حال حركت است و ما مدت محدودي براي ثبتنام در انتخابات داريم. به نظرم زنان اصلاحطلب بايد فعالانه وارد شوند و از زناني كه ظرفيتهاي لازم را دارند، براي شركت در انتخابات دعوت كنند. درست است كه به نسبت گذشته پيشرفت خوبي داشتيم و 17 نفر زن وارد مجلس شدند ولي اين كافي نيست و ما تازه گامهاي نخست را برداشتهايم.
نيمي از جميعت كشور را زنان تشكيل ميدهند و اين انتظار وجود دارد كه اين تلاش با همان قدرت گذشته ادامه پيدا كند. سال 94 و سال 96 فعاليتهاي خيلي خوبي براي مشاركت زنان فراهم شده بود و ما انتظارمان اين است كه احزاب فعالانه به سمت تقويت مشاركت زنان در اين حوزه گامهاي بلندي بردارند. البته ميتوان كنار آن گفت كه دو روز از ثبتنامها گذشته است و تا شنبه هفته آينده فرصت باقي است. و معمولا ثبتنامها در روزهاي آخر بيشتر ميشود و در همين روزها بايد تبليغ بيشتر با شدت و جديت بيشتري از سوي احزاب پيگيري شود.
اگر كمپينها وارد نشوند و فعالان از زنان نخواهند كه وارد ميدان شود چه تاثيري در مشاركت زنان خواهد داشت ؟
بالاخره تشويق و ترغيب زنان به سمت ايفاي نمايندگي نيازمند اين است كه احزاب زنانه اين اقدامات را انجام دهند و اين كمپينها وجود داشته باشد. ما نيازمند آن هستيم كه زنان در كليه نهادهاي انتخاباتي حضور جدي داشته باشند. حضور در مسووليتهاي انتصابي در اختيار مردم و زنان نيست اما در نهادهاي انتخابي دست مردم است و مردم ميتوانند با انتخاب خود رويكردشان را نشان دهند. ضرورت دارد كه زنان نسبت به اين قضيه توجه بيشتري داشته باشند. از همين جا از همه زناني كه ميتوانند در اين عرصه گامهاي بلندي بردارند دعوت ميكنم براي فرزندانشان، براي آينده كشور، براي وظيفه شهروندي و براي توسعه كشور حتما حضور پيدا كنند. چه بسا حضور پررنگ زنان در نهادهاي انتخاباتي ما بتواند فرصتهاي بيشتري را براي اثرگذاري و پيشگيري از بروز برخي مسائل كه دغدغههاي همه زنان است، ايجاد كند. برخي تواناييهاي زنان كه از جنس مادرانه و از جنس رويكردهاي تعامل و گفتوگو است به نظرم ميتواند در اتاقهاي گفتوگو به بار بنشيند. اگر بتوانيم باب گفتوگو را در جامعه باز كنيم، زنان ميتوانند در اين زمينه پيشگام باشند چرا كه زنان منادي گفتوگو هستند. زنان با فرزندان، با اعضاي خانواده و با همسرانشان گفتوگو ميكنند، زنان مشكلاتشان را با گفتوگو حل ميكنند. از زنان دعوت ميكنم بهرغم مشكلات موجود، با وجود عدم تمايلهايي كه نسبت به حضور آنها وجود دارد در ثبتنام انتخابات حاضر شوند.
در حال حاضر وضعيت مشاركت زنان در انتخابات هم مجلس يازدهم و هم دورههاي پيش شوراي شهر را چطور ارزيابي ميكنيد؟ چقدر نيازمند مشاركت زنان هستيم و اين مشاركت چه چالشهايي را سر راه خود دارد؟
موضوع مشاركت زنان موضوع بسيار جدي است. همه از طرف زنان و هم از طرف جامعه بايد اين اقبال به وجود بيايد. جامعه در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و شوراي اسلامي شهر نشان داده است كه اين اقبال را دارد. زنان بايد آستين بالا بزنند و بدانند كه ميتوانند موثر واقع شوند. اثرات آنها به روشني در تصميمگيري كلانشهرها به ويژه تهران قابل مشاهده است. جدا از اينكه ما بايد شكاف جنسيتي در حوزه مشاركت سياسي را پر كنيم، بيش از هر چيز نيازمند حضور زناني هستيم تا بتوانند تعادل لازم را در تصميمگيريها در سطوح ارشد جامعه اعمال كنند.