افزايش نفوذ روسيه در ليبي نقطه عطفي در اين درگيري ايجاد كرده و احتمال ايجاد روابط حسنه ميان آنكارا و كرملين را در اين منطقه بيشتر ميكند.
حمايت كرملين از ژنرال خليفه حفتر و حمله برقآساي او به طرابلس ممكن است بار ديگر به لطف بيعملي قدرتهاي اروپايي و امريكايي و اقدام آنها به ترك دستهجمعي ديپلماسي با موفقيت انجام شود. در حالي كه امريكا بيش از هر چيز نگران حضور نظامي روسيه در ليبي است، تاثير اين نفوذ ممكن است در مسير ديپلماسي انعكاس پيدا كند. انفعال و عدم اتحاد اروپا – همراه با شكست دولت ترامپ در پيشبرد يك استراتژي منسجم- تاكنون به كشورهاي ضعيفتر نيز اجازه نفوذ در ليبي را داده است. به طور مثال امارات متحده عربي و تركيه ثابت كردهاند كه در اين كشور بازيكنان تاثيرگذاري هستند. در حالي كه ممكن است روسيه سرمايه سياسي لازم براي شروع نشستي شبيه به آستانه را در ليبي نداشته باشد، قمار كرملين بر عدم فعاليت ديگر ابرقدرتها ممكن است آن را همچنان در جايگاه دلال قدرت حفظ كند. روسيه تعداد زيادي سرباز و نيروي متحدالشكل و البته نيروهاي واگنر را در حمايت از حملات ژنرال خليفه حفتر در منطقه مستقر كرده است. اين مداخله همزمان شد با آغاز «روند برلين» در ماه سپتامبر 2019 از سوي آلمان و غسان سلامه، نماينده ويژه سازمان ملل. وزارت خارجه آلمان در ابتدا اين روند را نشستي براي قطع هماهنگ و بيقيد و شرط حمايت كشورهاي مداخلهگر از طرفهاي درگير در جنگ ليبي معرفي كرد.
تعهد ديگر كشورها به توقف كمكها ميتوانست راه را براي آغاز به كار دوباره روند سياسي به رهبري سازمان ملل هموار كند. اما در عوض پس از برگزاري چند جلسه مقدماتي، روند برلين به بستري تبديل شده كه در آن برخي از حاميان حفتر – خصوصا فرانسه و مصر- براي ايجاد يك چشمانداز سياسي، اقتصادي و امنيتي به نفع حفتر و نيروهاي مسلح عرب ليبي تلاش ميكنند.
اعزام سربازان واگنر از سوي روسيه تنها با آغاز روند برلين همزمان نبود، بلكه اين اقدام در زماني حياتي انجام ميشد؛ در آن برهه، عمليات نظامي حفتر شكست خورده و او مقر اصلي خود را از دست داده بود. روسيه در ابتدا ميزان نفوذ خود در ليبي را انكار ميكرد. اين كشور يكي از اولين بازيگراني بود كه بر چشمانداز نظامي حملات حفتر تاثير ميگذاشت و در نتيجه ميزان ارتباط نظامي و سياسي اين ژنرال 76 ساله را تعيين ميكرد.
بنابراين حمايت روسيه تبديل به اهرمي براي موفقيت روند برلين شد. برخلاف ديگر بازيگراني كه در ليبي حضور داشتند، روسيه تنها كشوري است كه نيروي زميني لازم براي تغيير نتيجه حملات حفتر را در اختيار دارد.
بهرغم نفوذ روسيه، شركتكنندگان روند برلين از اين تحول جديد راضي بودند. كمكهاي رزمي نيروهاي روس، حملات هوايي مداوم هواپيماهاي بيسرنشين چين و گاهي اوقات جتهاي جنگنده اماراتي را تكميل ميكرد. اقدام روسيه مبني بر سرنگوني هواپيماي دروگر نيروي هوايي ايتاليا و هواپيماي بدون سرنشين ستاد فرماندهي آفريقا به شدت با اعتراض ژنرال استفن تاونسند مواجه شد. برتري هوايي ليبي هنوز نتوانسته به ويژه در نواحي پرجمعيت شهري به موفقيت چشمگيري روي زمين منجر شود.اما هنوز هم ممكن است به لطف حمايت روسيه شرايط تغيير كند: پيشرويهاي متقابل دولت وفاق ملي به اندازه قبل تاثيرگذار نيستند. سربازان روحيه خود را از دست دادهاند. و از همه مهمتر اينكه استفاده روسيه از سربازان واگنر مصادف شده است با كاهش حمايت نظامي تركيه از نيروهاي متحد تحت حمايت دولت وفاق ملي. اين نيروها اكنون آسيبپذيرتر از قبل شدهاند. از اوايل ماه سپتامبر، تركيه تعداد حملات هوايي خود را با استفاده از هواپيماهاي بيسرنشين كاهش داده است. بخشي از اين كاهش در نتيجه انگيزه ابتدايي آنكارا براي تعيين چشمانداز روند برلين بود. يكي ديگر از عوامل تاثيرگذار بر تصميم تركيه براي متوقف كردن حمايت خود، تاثير نقش آن در ليبي بر روابط با روسيه در سوريه بود. علاوه بر اين، تركيه تصميم گرفت براي مقابله با قدرت گرفتن حفتر بر انزواي بينالمللي دولت وفاق ملي سرمايهگذاري كند، اما اين موضوع با پشتيباني بينالمللي همراه نشد. تركيه از عدم تقارن روابط ميان مقامات آنكارا و طرابلس استفاده كرد؛ دولت وفاق ملي ليبي در مورد مرزهاي دريايي و همكاريهاي امنيتي در اواخر نوامبر متعاقبا دو تفاهمنامه همكاري با تركيه امضا كرد و اين امر منجر به ايجاد يك منطقه انحصاري اقتصادي بين تركيه و ليبي شد. براي انجام اين كار تركيه بخشي از آبهاي سرزميني يونان را گرفت؛ اقدامي كه داراي اثرات حذفي بر اتحادهاي مربوط به ليبي بود.عكسالعمل ديگر كشورهاي مديترانهاي به امضاي اين يادداشت تفاهم نشاندهنده قطع ارتباط ميان برلين و شرايط نظامي و سياسي در حال تغيير ليبي است. اقدامات تركيه و دولت وفاق ملي باعث نارضايتي برخي بلوكها شده است. فرانسه و يونان اولين بلوك را تشكيل ميدهند، چرا كه هر دوي آنها به دنبال اين هستند تا نارضايتي خودشان را به خصومت بيشتري نسبت به تركيه در اتحاديه اروپا تبديل كنند.اين امر شامل محكوم كردن يك جانبه نقش تركيه در ليبي از سوي اتحاديه اروپا ميشود. همين طور، درگيري قبلي ميان تركيه و قبرس در شرق مديترانه نيز موجب اين شد كه بلوك گستردهتر قبرس، مصر و اسراييل اين تفاهمنامهها را محكوم كنند. اين پويايي ژئوپليتيك با اين واقعيت در هم آميخته شده است كه دو شركت نفتي ايتاليا و فرانسه (اني و توتال) در حال انجام حفاريهاي دريايي در ساحل جنوب غربي قبرس هستند. در حالي كه فرانسه هميشه حامي سرسخت حفتر بوده است، ايتاليا به تدريج سياست دوگانهاي را در قبال او اتخاذ كرده است.در مجموع ژنرال حفتر و حاميانش دوست ندارند كه دولت وفاق ملي از سوي جامعه بينالملل به رسميت شناخته شود. آنها در حال تقويت رويكرد ضد تركيه و به دنبال كانالهاي جديدي مانند اتحاديه عرب و اتحاديه آفريقا هستند تا ديدگاه خود را تحقق بخشند.
بيشتر كشورهايي كه اكنون تفاهمنامه نظامي با تركيه را محكوم ميكنند قبلا حاضر به اعمال هيچ گونه فشاري بر حفتر نشده بودند. در عوض، آنها از روند برلين هم به عنوان وسيلهاي براي ايجاد توافق در داخل ليبي و هم سكويي براي حل مشكلات ژئوپليتيكي استفاده كردند.
چيزي كه فرانسه و مصر از آن غافلند اين واقعيت است كه آنها توانايي كمي براي تاثيرگذاري بر چشمانداز نظامي حملات ژنرال حفتر دارند. تلاشهاي آنان براي عدم به رسميت شناختن دولت وفاق ملي از سوي جامعه بينالملل، اگر در زمان مناسب انجام شود، ميتواند در سطح سياسي براي دولت ملي به منزله حكم اعدام باشد. با اين حال، نيروهاي ضد حفتر احتمالا اين خلأ قدرت را با عناصر تندرو پر ميكنند و اين ميتواند نتايج فاجعه باري به وجود آورد.
موضوع نگرانكننده ديگر حمايت فرانسه، امارات متحده عربي و مصر از حفتر است. حمايت آنان از اين فرمانده عملا تكميلكننده كمكهاي نظامي نه چندان زياد زميني روسيه است. بنابراين كرملين منافع خود را با هزينهاي اندك پيش ميبرد. اين تلاقي تلاشهاي نظامي و ديپلماتيك در حال حاضر به نفع پوتين است و موجب نفوذ نامتناسب روسيه خواهد شد. اكنون روسيه ميتواند اين رويكرد نظامي را در اطراف طرابلس نيز اتخاذ كند، در روند برلين خلل ايجاد كرده و سرنوشت حفتر را تعيين كند.
بنابراين اظهارات تحريكآميز اخير رجب طيب اردوغان، رييسجمهور تركيه و گفتوگوي او با پوتين در مورد ليبي تعجبآور نيست. سيستم فكري رهبر تركيه كه ممكن است ثمربخش هم باشد اين است كه دنبال كردن مذاكرات مستقيم با پوتين نهايتا تلاشهاي سياسي همه حاميان حفتر را تضعيف ميكند. چاوشاوغلو، وزير خارجه تركيه اين موضوع را اخيرا در نشست دوحه تاييد كرده و گفته است: «اردوغان و پوتين بر سر همكاري دوجانبه براي متوقف كردن خشونت در ليبي توافق كردهاند.» اين دو از قبل زمينهاي براي همكاري داشتند كه ميتواند در ليبي تقويت شده و احتمال ايجاد روابط حسنه ميان دو كشور را بيشتر كند. دقيقا مانند كنترل روسيه بر مشروعيت سياسي ژنرال حفتر، سرنوشت دولت وفاق ملي نيز در دستان تركيه است و ديگر كشورها به تدريج اهميت خود را در اين موضوع از دست ميدهند. عدم واكنش امريكا و اروپا نيز باعث ايجاد شرايط چند قطبي در ليبي ميشود چرا كه تركيه و روسيه بهطور مشترك جاي خالي آنها را پر ميكنند. قطعا براي ايجاد صلح همه بازيگران خارجي حاضر در ليبي بايد منافع خود را به آن سمت ببرند و با يكديگر همگرا شوند. يك همكاري دو جانبه موقت ميان آنكارا و مسكو در ليبي ميتواند موجب فرو نشاندن درگيريها شود، يا حتي ثبات كوتاهمدت ايجاد كند. اما ديپلماسي پشت پرده بين تركيه و روسيه براي كاهش ميزان مداخله ديگر بازيگران نه كافي خواهد بود و نه مقامات ليبي را بر سر ميز مذاكره ميآورد. به زبان ساده، عدم اتحاد و ناسازگاري امريكا و اروپا حل و فصل مساله ليبي را بسيار سختتر خواهد كرد.
منبع: انديشكده كارنگي
در مجموع ژنرال حفتر و حاميانش دوست ندارند كه دولت وفاق ملي از سوي جامعه بينالملل به رسميت شناخته شود. آنها در حال تقويت رويكرد ضد تركيه و به دنبال كانالهاي جديدي مانند اتحاديه عرب و اتحاديه آفريقا هستند تا ديدگاه خود را تحقق بخشند.
كرملين منافع خود را با هزينهاي اندك پيش ميبرد. اين تلاقي تلاشهاي نظامي و ديپلماتيك در حال حاضر به نفع پوتين است و موجب نفوذ نامتناسب روسيه خواهد شد.