گروه اقتصادي
برآوردها از وضعيت اقتصادي كشورهاي توسعهيافته نشان ميدهد كه در بسياري از اين كشورها بين 50 تا 70 درصد از كل درآمد دولت از طريق مالياتهاي دريافتي از شهروندانش تامين ميشود و در اين بين ماليات بر درآمد يكي از اصليترين پايههاي اين درآمد را تشكيل ميدهد. آنچه كار اين دولتها در مالياتستاني را تسهيل ميكند به وجود آمدن مقدمات لازم در شناسايي افراد شاغل، محاسبه درآمدهاي سالانه آنها و قوانين شفاف مالياتي است.
بيماري وابستگي به درآمدهاي نفتي، نقطه اشتراك تحليل بسياري از كارشناسان اقتصادي از وضعيت اقتصاد ايران در سالها و دهههاي گذشته است؛ اقتصادي كه هرچند از سالها پيش تلاش خود براي نزديك شدن به مبادي علمي و مدرن مديريت اقتصادي در جهان را آغاز كرده اما در عمل هرگز نتوانسته خود را با شرايط جديد تطبيق دهد. وابستگي به نفت، اثرگذاري تحريمهاي اقتصادي امريكا را نيز افزايش داده و در شرايطي كه دولت با محدوديتهاي جدي درآمدي مواجه شده، بار ديگر اين سوال جديتر پرسيده ميشود كه در نبود نفت، بايد چگونه براي دولت، درآمد به وجود آورد؟ تجربه بسياري از كشورهاي توسعهيافته نشان ميدهد كه اخذ ماليات از سوي دولت، اصليترين منبع درآمدي پايدار و بدون عارضه است و اين سنت مهم آنقدر در اقتصاد ايران با فراموشي مواجه بوده كه وقتي دولت برنامهريزي خود را با فعاليت گستردهتر در اين حوزه گسترش ميدهد سوالات مبنايي قابلتوجهي خود را نمايان ميكنند. اگر چگونگي رصد فعاليتهاي شغلي و نحوه محاسبه ماليات بر درآمد را كنار بگذاريم، چگونگي مواجهه با برخي اصناف در مسير مالياتستاني، اهميت فراوان دارد و در اين بين يكي از اصنافي كه نحوه برخورد قوانين مالياتي با آنها به سوالي مهم و پرحاشيه بدل شده، هنرمندان و فعالان فرهنگي هستند.
در ماههاي گذشته كه بحث شناسايي اقشار كمدرآمد جامعه براي قرار گرفتن در فهرست دريافتكنندگان بسته حمايت معيشتي به عنوان يكي از اصليترين دغدغههاي اقتصادي مطرح شده، بسياري از فعالان و كارشناسان اقتصادي به روش كشورهاي توسعهيافته در شناسايي اقشار پردرآمد استناد كردند. در بسياري از اين كشورها دولت با دريافت اطلاعات حسابهاي بانكي و خوداظهاري افراد در ميزان درآمد ماهانه، ارزيابيهاي خود را انجام ميدهد و در صورتي كه مبالغي بالاتر از اظهارات فرد وارد حسابش شود، در كنار نياز به ارايه توضيحات، براي وي جرايم مالياتي نيز در نظر ميگيرد. در ايران به دليل فراهمنشدن مقدمات اجراي اين روش، دولت جز از اقشاري كه درآمدهاي مشخص دارند مانند كارمندان خود و فعالان اقتصادي شناسنامهدار كه تمامي مراحل كار خود را ثبت كردهاند، از ديگر گروهها يا نميتواند ماليات بگيرد يا ميزان ماليات اخذشده از آنها بسيار پايينتر از حد درآمدي است كه آنها واقعا در طول يك سال به دست آوردهاند.
اصناف زير ذرهبين
براساس اظهارات وزير امور اقتصادي و دارايي، در ايران عددي ميان 30 تا 40 هزار ميليارد تومان فرار مالياتي وجود دارد. اگر فرض را بر اين بگذاريم كه در اين مدت برخي افراد توانستهاند بخشي از درآمد خود را از چشم سازمان امور مالياتي پنهان كنند، عملا آنچه به عنوان فرار مالياتي در ايران وجود دارد، رقمي بزرگتر از اين عدد خواهد بود. در ماههاي گذشته دو صنفي كه بيشترين دغدغه مالياتي درباره آنها به وجود آمد، پزشكان و وكلا بودند. دو صنفي كه با توجه ماهيت شغلهايشان، در بعضي موارد درآمد قابلتوجهي كسب ميكنند و به دليل عدم استفاده بعضي از آنها از دستگاههاي كارتخوان و نبود نظارت دولت بر حسابهاي بانكي، عملا دريافت ماليات بر درآمد واقعي آنها ممكن نيست. هرچند با پيگيريهاي سازمان امور مالياتي بنا شده نصب دستگاههاي كارتخوان در مطب پزشكان و دفتر وكلا با قدرت بيشتري پيگيري شود اما احتمالا دولت براي دريافت ماليات واقعي از آنها همچنان با اما و اگرهايي مواجه خواهد بود.
در كنار اين دو، قشر ديگري كه در هفتههاي اخير ماليات دادن يا ماليات ندادن آنها محل بحث شده، هنرمندان و فعالان فرهنگي هستند. در ايران براساس قوانين مالياتي موجود افراد شاغل در اين حوزه بهطور كلي از پرداخت ماليات معاف هستند. با وجود آنكه اجراي اين قانون جديد نيست و از سالها پيش اين روش از سوي دولتها اجرايي شده است اما با توجه به افزايش بحث و گمانهزنيها در اين رابطه، اين سوال به وجود آمده كه چرا تمامي فعاليتهاي هنري از پرداخت ماليات معاف هستند؟
در ماده 139 قانون مالياتهاي مستقيم كه به معافيتهاي مالياتي در ايران اختصاص يافته، آمده است: فعاليتهاي انتشاراتي و مطبوعاتي و قرآني، فرهنگي و هنري كه به موجب مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي انجام ميشوند از پرداخت ماليات معاف هستند. كليه فعالان در اين عرصهها بايد براي دريافت معافيت مالياتي، اطلاعات مربوط به فعاليتهاي خود را بهطور كامل و در موعد مقرر ارايه كنند تا امكان دريافت اين معافيتها برايشان به وجود آيد.
بر اساس جدول در نظر گرفته شده براي فعاليتهاي هنري مشمول معافيت، فعاليتهاي مربوط به حوزه توليد، تكثير، توزيع و نمايش فيلم، توليد، تكثير، توزيع و اجراي صحنهاي موسيقي و پخش و فروش آثار صوتي، تئاتر و نمايش صحنهاي و هنرهاي تجسمي از پرداخت ماليات معاف هستند.
اين معافيتها به شكل دايمي، غيرمشروط و غيرهدفمند اجرايي ميشود و همين مساله انتقادهايي را از سوي كارشناسان به وجود آورده كه در كنار بيهدف بودن اين نوع معافيت مالياتي، راه را براي فرار از ماليات نيز براي برخي افراد باز ميكند.
تجربه ساير كشورها
اگر نظر قانونگذار در ايران اين بوده كه با اعطاي معافيت مالياتي، فضا را براي تشويق هنرمندان و فعالان فرهنگي فراهم كرده و انگيزه آنها براي تداوم فعاليت در اين حوزه را افزاش خواهد داد، در بسياري از كشورها نگاهي عكس به اين مساله وجود دارد و با توجه به اهميت گسترش فرهنگ پرداخت ماليات، دولتها معتقدند نه تنها بايد از فعالان هنري و فرهنگي ماليات گرفت كه حتي بايد اين مالياتستاني زير ذرهبين باشد و در نهايت با استفاده از وجهه اين افراد در جامعه، ساير اقشار نيز براي پرداخت مالياتهايشان تشويق شوند. در ادامه نگاهي داريم به تجربه كشورهاي مختلف در برخورد با ماليات هنرمندان.
امريكا
در امريكا، درآمد هنرمندان مانند ساير درآمدها شامل پرداخت ماليات با نرخ 10 تا 37 درصد ميشود. با كسر هزينههاي قابل قبول فعاليتهاي هنري، كليه فعالان در اين عرصه، بايد ماليات خود را بهطور كامل به دولت پرداخت كنند و در صورت تخلف با هنرمندان نيز مانند ساير اقشار برخورد شده و جرايمي مانند مصادره اموال، جريمه نقدي و حتي زندان براي آنها در نظر گرفته ميشود. دولت امريكا حتي از جوايز دريافتي هنرمندان نيز ماليات ميگيرد.
انگلستان
در انگلستان نيز شرايطي مشابه حكم فرماست. در اين كشور نرخ ماليات بر درآمد بين 20 تا 45 درصد تخمين زده ميشود و هرچه ميزان درآمد افزايش پيدا كند، ميزان ماليات نيز افزايش خواهد يافت. در انگلستان كليه فعاليتهاي هنري مانند ساير فعاليتها شامل ماليات ميشود و اگر فرد در خوداظهاري تخلفي انجام دهد با جرايم سنگين دولت مواجه خواهد شد.
مالزي
تجربه دريافت مالياتهاي سنگين از فعاليتهاي هنري نه تنها در كشورهاي توسعهيافته كه حتي در كشورهاي آسيايي نيز به چشم ميخورد. در مالزي نرخ ماليات بر درآمد 5 تا 28 درصد اعلام شده و هنرمنداني كه در سال بيش از 8100 دلار درآمد دارند بايد ماليات بدهند. تا سقف 10 هزار رينگيت از درآمد ناشي از انتشار كارهاي هنري معاف از ماليات است و هرگونه درآمدي كه از خارج از كشور عايد هنرمندان شود نيز مشمول پرداخت ماليات نيست. همچنين هزينههايي از جمله اجاره مكان براي كسبوكار و بهرههاي بانكي براي كسبوكارهاي هنري معاف از ماليات است.
هندوستان
در هندوستان نيز نرخ ماليات بر درآمد بين 5 تا 30 درصد در نظر گرفته شده است. بررسيها نشان ميدهد كه يكي از مشهورترين هنرمندان سينماي هند، 445 ميليون روپيه در سال 2018 ماليات پرداخت كرده است. ماليات پرداختي 6 نفر از ديگر هنرمندان مشهور اين كشور نيز در سال 2018 از 39 ميليون تا 295 ميليون روپيه گزارش شده است. درواقع با وجود اينكه هنرمندان كشور هند مبالغ زيادي در طول سال از دستمزد پرداختي و تبليغات به دست ميآوردند اما در سايتها و خبرگزاريهاي اين كشور مطرح ميشود كه اغلب آنها با پرداخت ماليات خود به دولت، به مسووليت شهروندي خود نيز به نحو احسن عمل ميكنند.
پاكستان
در كشور پاكستان، همه هنرمندان همچون ساير شهروندان بر درآمدهاي داخلي و خارجي خود با نرخهاي تصاعدي بين 5 تا 35 درصد مشمول ماليات قرار ميگيرند. با توجه به الگو بودن اين قشر از جامعه، در موارد متعددي از ظرفيتهاي هنرمندان به منظور افزايش تمكين مالياتي مردم استفاده ميشود. بهطور مثال سازمان مالياتي اين كشور سمينارها و نشستهايي پيرامون اهميت پرداخت ماليات و ثبت داراييهاي عموم مردم طبق قوانين كشور پاكستان برگزار ميكند و در آن بهطور خاص از قشر هنرمند دعوت كرده و لزوم پرداخت ماليات توسط اين قشر به عنوان يكي از الگوهاي جامعه را مطرح ميكند.
كره جنوبي
نرخ ماليات بر مجموع درآمد در كشور كره جنوبي در سال 2018 از 8 درصد آغاز شده و به صورت تصاعدي تا 42درصد افزايش پيدا ميكند. 4 درصد اين ماليات بر مجموع درآمدهاي اقشار مختلف جامعه ازجمله هنرمندان، بازيگران، خوانندهها و ساير حرفهها و مشاغل اعمال ميشود. با توجه به اهميت هنرمندان براي مردم، عموما ماليات اين قشر از جامعه در كره جنوبي زير ذرهبين قرار دارد ميگيرد و در رسانهها گزارشهاي مختلفي از ميزان ماليات آنها يا اجتناب و فرار مالياتي آنها مشاهده ميشود.
ايرلند
در ايرلند برخي از درآمدهاي حاصل از فعاليتهاي هنري از پرداخت ماليات معاف هستند. درواقع در اين كشور همه فعاليتهاي هنري معاف از ماليات نيستند بلكه تنها آثار هنري داراي شايستگي هنري و فرهنگي كه صلاحيت آنها توسط كميسيون درآمد احراز ميشود از پرداخت ماليات معاف هستند. يك اثر هنري در صورتي شايستگي فرهنگي و هنري دارد كه از لحاظ ظاهري و محتوايي موجب افزايش چشمگير يك يا چند جنبه از فرهنگ ملي و بينالمللي اين كشور شود.
پيام فرهنگي
آنچه در عملكرد اين كشورها اهميت فراواني دارد، استفاده دولت از هنرمندان براي فرهنگسازي پرداخت ماليات در ميان ديگر اقشار است و دولتها با استفاده از عملكرد قانوني هنرمندان، براي ديگر اقشار جامعه نيز اين پيام را ميفرستند كه بايد ماليات خود را پرداخت كنند. هرچند در ايران نتيجهگيري درباره شرايط درآمدي دولت از دريافت ماليات نياز به ارزيابيهاي دقيق و همهجانبه دارد و در طول تاريخ دهههاي گذشته هربار دسترسي به درآمدهاي نفتي افزايش يافته، عملا مالياتستاني فراموش شده اما فرصت امروز تحريمها، در لزوم تجديدنظر در برخي ساختارهاي اقتصادي، باعث شده اميد به برطرف كردن برخي مشكلات مهم در اجراي قوانيني مانند دريافت ماليات اهميت پيدا كند و در اين بين دولت بايد تصميم بگيرد كه در نبود نفت، با اصنافي همچون وكلا، پزشكان و هنرمندان چگونه مواجه خواهد شد؟