نفت در تعليق
روي دست رييسجمهور امريكا نگذارند، ماجرا را رها نخواهند كرد. در اين صورت، ممكن است پيامدهايش برخي بازيگران نفتخيز منطقه را هم درگير كند.
١- قيمت نفت در روزها، هفتهها و حتي ماههاي آينده به نوع، زمان، شدت و گستره واكنش ايران به ترور شهيد حاج قاسم سليماني بستگي دارد. مقامات عاليرتبه ايران، در دو روز گذشته، يكپارچه بر گرفتن «انتقام سخت» از عوامل اين ترور امريكايي تاكيد كردهاند. شوراي عالي امنيت ملي ايران نيز با صدور اطلاعيهاي تاكيد كرده است كه «در زمان و مكان مناسب»، انتقام سختي خواهد گرفت. حالا اين زمان چه وقت باشد يا مكانش كجا باشد را كسي نميداند. همين ميتواند تعليق را به بازار نفت تزريق كند. وجود تعليق براي توليدكنندگان نفت هم پيمان امريكا در منطقه ضربه زننده است.
٢- سناتور نزديك به ترامپ، پالايشگاههاي نفتي ايران را تهديد كرده است كه اگر ايران واكنش نشان دهد، چه و چه. سناتور ليندزي گراهام، شايد به خوبي ابعاد تهديدش را نسنجيده باشد. موضوع پالايشگاههاي نفت كه وسط بيايد، آنوقت از اين طرف، ممكن است پالايشگاههاي نفت منطقه را روي ميز بگذارند. ديگر منطقه ميشود همان بشكه باروتي كه «جو بايدن» حرفش را زده است. آن وقت دو گروه لطمه جدي ميبينند. اول؛ متحدان منطقهاي توليدكننده نفت ايالات متحده و بعد مصرفكنندگان نفت.
٣- صبح جمعه، قيمت نفت برنت ابتدا در بازارهاي آسيايي تا سطح ٧٠ دلار در هر بشكه بالا رفت. بعد هم تا عصر، نفت برنت در بازار لندن، به سطح ٦٩ تا ٧٠ دلار در هر بشكه رسيد. اين درست كه قيمت نفت در ساعات اوليه رخدادهاي مهم و ملتهب، معمولا دچار نوسان ميشود و بعد ممكن است با كاهش ريسك، با مولفههاي اصلي بنيادين بازار مديريت شود اما، اگر سوال اين باشد كه قيمت نفت، تحت تاثير ترور روز جمعه، ممكن است به كدام سو ميل كند، پاسخ روشني دريافت نخواهد كرد. چرا؟ چون عمق و شدت واكنش ايران را كسي نميداند.