ادامه از صفحه اول
ويترين آسيا را از دست ندهيم
همه اينها باعث باروري ليگ ميشود. فرض كنيد شما يك گلخانه داريد و منتظريد گل بدهد اما قبل از ثمر دادن ميرويد و شاخههاي گل را قطع ميكنيد. اين گلخانه ديگر نامش گلخانه نيست. ليگ هم به همين شكل است. وقتي آسيا در كار نباشد ديگر دهم شدن با هشتم شدن با اول شدن تفاوتي ندارد. كشورهاي سنگاپور و مالزي و اندونزي هم ليگ دارند اما چون در آسيا سري توي سرها ندارند هيچ كس اصلا نميداند چه تيمهايي در آن ليگها بازي ميكنند. اما به محض اينكه اسم ليگ عربستان يا قطر ميآيد اهالي فوتبال به خوبي تيمهاي اين ليگها را ميشناسند و بازيكنانشان را دنبال ميكنند. ليگ ايران در حال حاضر در گريد چهارم يا پنجم آسياست. اين رتبه به خاطر اندازههاي فوتبال ايران و بازيكنان خارجياي است كه در ليگ ما توپ ميزنند. بيشتر اين بازيكنان هم در كشور خودشان بازيكنان درجه چندمي هستند. حالا شما تصور كنيد اگر در چنين ليگي انگيزههاي اصلي از بين برود و گلهاي سرسبد ليگ پرپر شوند چه اتفاقي ميافتد؟ ما ميبينيم فوتبالمان رو به افول ميرود و در چنين شرايطي اگر به ليگي كه خودش در سراشيبي سقوط است ضربه شركت نكردن چهار تيم در آسيا هم وارد بشود چيزي از ليگ نميماند. ممكن است ما انصراف بدهيم و بعد چند سال ديگر دوباره شرايط مهيا شود و برگرديم اما تا آن موقع وضعيت خيلي خراب خواهد شد. چون آنها به اين راحتي ما را بابت انصرافمان نميبخشند و اين پروسه حداقل 3 سال طول ميكشد. بالاخره ما 4 تيم داريم و هر كدام از اين تيمها 6 بازي انجام ميدهند و در مجموع ميشود 24 بازي. AFC هم اين بازيها را فروخته و بابتش حق تبليغ گرفته و اگر بخواهد اينها را از دست بدهد ضرر زيادي ميكند و به همين خاطر مجازاتهاي زيادي براي ما در نظر ميگيرد. نميدانم اينها كه ميگويند شركت نميكنيم همه قوانين عدم شركت را ميدانند يا نه. ممكن است در تبصرهها و زيرتبصرههاي قوانين انصراف چيزهايي باشد كه بعدا فوتبال ما را دچار دردسرهاي واقعا بزرگيكند و به تيمهاي ملي بزرگسالان تا پايه هم سرايت كند. با اين تفاسير بايد گفت حالا كه باشگاهها گزينه «نميآييم» را به عنوان آخرين راهحل در آستين دارند، بهتر است طرح AFC را بپذيرند. بالاخره تيمها سه بازي خارج از خانه كه دارند پس بروند اين 3 بازي را پشت سر هم برگزار كنند و اگر موقع ميزباني ما رسيد و AFC دوباره گفت تيمها حاضر نيستند به ايران بيايند، آن موقع با كارت خارج شدن از مسابقات با كنفدراسيون فوتبال آسيا روبرو شويم. AFC فعلا راهي جلوي پاي ما گذاشته تا باب مذاكره بسته نشود. ضمنا اگر آن موقع AFC بزند زير ميزباني تيمهاي ايراني اين ما هستيم كه طلبكار ميشويم. به نظرم چون كنفدراسيون فوتبال آسيا عقب نشسته ما هم بايد كمي عقبنشيني كنيم. از نرفتن به آسيا چيزي عايد فوتبال ما نميشود. مساله مهم اين است كه بدانيم تمام انگيزه بازيكنان و مربيان اين است كه در ويترين آسيا ديده شوند. دو تا بازي خوب كنند و باشگاههاي قطري يا اماراتي يا كشورهاي ديگر ببينند و اين بازيكنان لژيونر شوند. ما يك جام جهاني ميرويم و كلي از بازيكنان ما ديده ميشوند. وحيد اميري يك لايي به پيكه ميزند و دو ماه بعد سر از سوپرليگ تركيه در ميآورد. يا يكي ديگر از بازيكنان ما فلان كار را ميكند يك هو سر از ليگ پرتغال در ميآورد. اگر ويترين آسيا را تعطيل كنيم، به طور قطع فوتبال ما يك كلاس پايين ميآيد.
وحدت در كثرت
مقام معظم رهبري تصريح كردهاند: «در اسلام هر فردي داراي حق آزادي است و نميتوان شخصي را به دليل داشتن فكر سياسي مواخذه كرد». مگر نه اينكه شوراي نگهبان پيرو نظرات رهبري است؟ وحدت در جامعه اسلامي آنقدر مهم است كه به تعبير امام خميني، پيامبر(ص) براي حفظ وحدت تقيه ميفرمودند. علي(ع) براي وحدت بيست و پنج سال خون دل خورد. او براي حفظ حكومت اسلامي بهرغم ظلمي كه به او شد، دوستان نزديك خويش را به مدارا و مشاركت با حكومت ترغيب كرد و اگر خوب بنگريم بذر اوليه شكست حكومت اصيل اسلامي آنجا نهاده شد كه شورايي بدون حضور تمامي نخبگان سياسي مطرح آن روزگار برگزار شد و اين سنگ بناي غلطي بود كه به نظام اسلامي آسيب جدي وارد كرد و به تعبير سلمان فارسي كاري شد كه نبايد ميشد: «كرديد و نكرديد.» جامعه سياسي ما نياز به همدلي و همراهي بيشتر دارد و تقويت اين جامعه با سعهصدر امكانپذير است. بهراستي مجلسي كه در آن صداهاي انتقادي و راهگشاي جريانهاي مختلف سياسي نباشد به چه چيزي شبيه خواهد شد؟