پيرو حادثه تلخ هواپيماي بويينگ ٧٣٧ اوكرايني، حامل تعدادي از جوانان نخبه و متخصص كشورمان، ذهن را متوجه موضوع قديمي خروج جوانان زبده و سرمايههاي علمي كشور ميكند. موضوع مهمي كه به نظر ميرسد بسيار جاي تامل و پرداخت دارد. سرمايه انساني عامل موثري در رشد و توسعه اقتصادي و پر كردن شكاف عميق تكنولوژيكي دارد و هر قدر كه يك كشور از عمل نيروي انساني متخصص و متفكر برخوردار باشد آن كشور توان بالاتري در ارايه خلاقيت و نوآوري و ابتكارات دارد. به همين منظور سهم قابل توجهي از منابع صرف آموزش نيروي انساني ميشود. اما متاسفانه در كشورهاي درحال توسعه زماني كه بايد سرمايه انساني مورد بهرهبرداري قرارگيرد، خارج شده و زيان جبرانناپذيري متوجه اين كشورها ميكند.
به استناد ماده ٤ اساسنامه بنياد ملي نخبگان مصوب پانصدو هشتاد و نهمين جلسه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مورخ ١٤/٦/٨٥ «نخبه به فرد برجسته و كارآمدي اطلاق ميشود كه اثرگذاري او در توليد علم هنر و فناوري كشور محسوس باشد و هوش خلاقيت كارآفريني و تنوع فكري او درراستاي توليد دانش و نوآوري موجب سرعت بخشيدن به رشد و توسعه علمي و متوازن كشور شود.»
با توجه به اين تعريف بسيار تاثيرگذار بر روند توسعه علمي، اقتصادي و فرهنگي يك كشور، سياستهاي كشورما و دولتها طي اين سالها، چقدردر جهت نخبهپروري و بهرهوري از اين نيروهاي كارآمد و جلوگيري ازخروج آنها از كشور بوده؟
با تاسف و قطعيت ميتوان گفت بسيار بسيار اندك! و طي اين سالها با وجود بهرهمندي از منابع نخبگاني و انساني در طول چند دهه اخير مهاجرت نخبگان به خارج از كشور داراي نرخ بالايي بوده كه هزينههاي زيادي را بر كشور تحميل كرده است. به رغم نياز كشور به كار و فعاليت قشر فرهيخته جامعه هر ساله تعداد بسياري از سرمايههاي علمي و متخصصان كشور تصميم به مهاجرت ميگيرند.
سالانه ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار متخصص تحصيل كرده از كشور مهاجرت ميكنند و ايران با تاسف رتبه دوم فرار مغزها را در جهان داراست.
شناسايي علل اين پديده كه به فرار مغزها تعبير ميشود و راهكارهايي در جهت كاهش آن ضروري است.
تئوريهاي موجود بيانگر آن است كه خروج نيروهاي متخصص و نخبه و صاحب دانش تابع عوامل اقتصادي ازجمله نرخ بيكاري، دستمزد نيروي كار، شكاف شاخص رفاهي بين ايران و اروپا و عوامل سياسي و اجتماعي مانند جنگ تحميلي حقوق سياسي آزاديهاي مدني عدم شايستهسالاري و شايستهگزيني در انتصابهاي دولتي و... است.
شاخص توسعه انساني به عنوان اصليترين مولفه توسعه پايدار تلقي ميشود و نخبگان به عنوان منشأ خلاقيت و نوآوري توان تبديل ابزار و امكانات بيارزش را به تجهيزات ارزشمند دارند. سرمايه انساني شامل تمامي قابليتهاي فردي استعدادها، دانش و تجربه است، مواردي نظير شايستگي و قابليتها. با توجه بيشتر به جوانان خلاق و نخبه از جهات مادي و معنوي و اجتماعي ميتوان به توسعه سرعت بخشيد. توجه بيشتر به وصل كارآفرينان به نخبگان طي پيامات دوره تحصيل و ارايه پاياننامههاي دورههاي ارشد و دكترا از مسائل مهم توسعه پايدار است.
ترويج اقتصاد دانشبنيان در بين واحدها و سازمانهاي فعال در كشور گزينه ديگري است كه ميتوان به حفظ سرمايههاي علمي و در نتيجه توسعه پايدار كمك كرد.
و در بحث توليد و شركتهاي دانشبنياني كه مبناي فعاليتشان توليد محصول يا كالاست، نظارت و درخواست از توليدكنندگان براي توليد محصولات و كالاهاي با كيفيت و تا حدودي قابل رقابت با كالاهاي مشابه خارجي و از طرفي ترويج و فرهنگسازي در ميان مردم براي استقبال و خريد و مصرف توليدات داخلي و نتايج فعاليت و كار نيروهاي جوان علمي و پژوهشي از گزينههاي ديگري است ك باعث حفظ و رشد سرمايههاي علمي و در نتيجه ايجاد اشتياق در جوانان نوآور و متخصص براي ماندن و فعاليت در داخل كشور خواهد بود.
ايجاد شبكههاي نخبگان در كشور و توجه به المپيادهاي علمي دانشجويي جهت شناسايي استعدادهاي درخشان در حوزهها و رشتههاي مختلف و برنامهريزيهاي لازم براي ماندگاري اين استعدادها در داخل كشور.
برداشتن موانع فراوان براي كارآفريني دادن سرمايه و واگذاري وامهاي مطلوب به جوانان فعال و مشتاق به كار در حوزه شركتهاي دانشبنيان، بها دادن به طرحها و برنامههاي چنين جواناني و فرصت دادن به ايشان در انتصابهاي مشخص و كليدي دولتي براي پيادهسازي تخصص و برنامههاي انديشمندانه و خلاقانهشان و ايجاد ارتباط بين سرمايهگذاران مطرح دولتي و خصوصي با جوانان نخبه و پويا از طرف نهادهاي دولتي مربوط مانند دانشگاهها وزارت صنايع و معادن وزارت كار در همان دوران تحصيل از موارد مهمي است كه بايد به صورت جدي در اين سالها پرداخته ميشد و اكنون نيز مورد توجه عنايت ويژه و برنامهريزي هدفمند قرار گيرد.
زماني كه فناوريهاي نوين مشمول تحريم قرار ميگيرند و اجازه دسترسي كشور به اين فناوريها داده نميشود اگر از نخبگان حمايت شود، ميتوان اين فناوريها را تبديل به فعاليت تجاري كرد. ميدان دادن به نخبگان در عرصه صنعت تجارت و كشاورزي از ويژگيهاي اقتصاد مقاومتي است، اغلب نگرانيها درخصوص موانع توليد و تجارت در داخل كشور بيشتر از تحريمهاي خارجي است!
نگاه خوشبينانه و متمركز و البته پويا و فعال به استعدادهاي بومي كشور بايد جدي باشد.
رخنمايي دانش فرآيندهاي توليد و انتشار آن از سوي نخبگان و سرآمدهاي فكري كشور كه با تاسف شاهد خروج روزافزون آنها هستيم به شيوههاي متفاوت از قبل و تاثيرگذار از جمله الزامات و پيشنيازهاي تحقق اقتصادي است كه مبتني بر دانش است يعني همان اقتصاد دانشبنيان.