از دماوند تا مونته بيانكو
اصغر محمديفاضل٭
در تلاطم ميان مرزهاي غيرشفاف جهان اول و جهان سوم هميشه كساني هستند كه براي مفلوك نشان دادن خود ميكوشند تا نفر اول باشند! گله و شكايت از وضع و حال خود و شكايت از زمين و زمان پيش توريست موبور چشمآبي، پديده نوظهوري نيست. كم نيستند توريستهايي كه با شگفتي ميپرسند چرا با آنكه چهره مشهوري نيستند بعضي در ايران اينقدر اصرار دارند با آنها عكس يادگاري بگيرند؟ يا مثلا ماجراي مهاجرت چه ربطي به آنها دارد، نه وزير و سفير هستند و نه در اداره مهاجرت كارچاقكن ميشناسند! متاسفانه برخي از ما فكر ميكنيم خارج از اين مرز و بوم و به عبارتي در «خارج» هيچ مشكلي وجود ندارد و همهچيز «عين ساعت» كار ميكند. محيط زيست شان بيعيب و ايراد است و مشكلات شكار غيرقانوني و هدر دادن منابع طبيعي و تخريب زيستبومها را سالهاست حل كردهاند!مجالي شد كه جان لوكا گالتي، وزير محيط زيست ايتاليا را كه در راس هياتي از مديران ارشد محيط زيست ايتاليا در ايران به سر ميبرد از نزديك ملاقات كنم؛ ملاقاتي كه او در آن تغييرات جوي را باعث «وضعيت حاد» در سواحل كشورش و عامل سيلهاي مهيب معرفي كرد. صراحت استفانو لاپورتا رييس انستيتو حفاظت و تحقيقات محيط زيست ايتاليا كه وزير محيط زيست كشورش را همراهي ميكرد برايم جالب بود. او كه در دانشگاه محيط زيست سخنراني كرد اذعان داشت ايتاليا هم مانند ايران در زمينه عرصههاي طبيعي، زبالهها، آلودگي هواي كلانشهرها، تخريب زيستبومها و آلودگي دريا و سواحل با مشكلات زيادي دست به گريبان است؛ مقولهاي كه ايران از درياي مازندران تا خليج فارس با آن روبهرو است بسيار شبيه مشكلات ايتاليا از آلپ تا سيسيل است. نگاهي گذرا به آمارهاي جهاني نشان ميدهد سالانه حدود هشت ميليون تن پلاستيك در آبهاي آزاد رها ميشود كه نيمي از آن را ظروف يكبار مصرف تشكيل ميدهند. آمار ترسناكي كه ميتواند تنها گوشهاي از يك تريليارد كيسه پلاستيكي باشد كه هر سال به طبيعت هديه شده! نگاهي به اين آمار و سخنان مقامات محيط زيست ايتاليا يكبار ديگر يادآور اين نكته است كه جهان در سطح وسيعي در معرض فجايع محيط زيستي قرار دارد و گويي انبار باروتي است كه بهانه و جرقهاي ميتواند تمام زمين را به يك گوي آتشين تبديل كند. طبعا كشورهاي پيشرفته در زمينه آثار اين تخريبها تقصير بيشتري دارند اما صدماتي كه به بشر وارد ميشود بر ساير كشورها هم اثر دارد و گاهي عميقتر و كاريتر است. شايد همانديشي ميان كشورهاي در حال توسعهاي مثل ايران كه هنوز مدرنيته مخرب محيط زيست در آن شتاب غيرقابل كنترلي نگرفته و هنوز موهبتهاي طبيعي خيرهكنندهاي دارد، با كشورهايي كه از توسعه لجامگسيخته عميقا صدمه ديدهاند، بتواند به يافتن راهكارهاي تازهاي براي نجات انسان از شر كردارهاي ناپسند خود در قبال طبيعت جات دهد. ديپلماسي نهفته در اين مراودات علمي و فني فرصتي است براي تبادل اطلاعات و تجربيات و بايد اميدوار بود در اين ميان راهكارهايي جهت تضمين تامين آب و غذا و پناه و رفاه براي تمامي ساكنان زمين حاصل شود. بايد اميدوار بود. از دماوند تا مونته بيانكو، اميد، سرمايه مشترك ايران و ايتالياست. ٭عضو هيات علمي دانشگاه محيط زيست