نگاهي به فيلم سه كام حبس برادران سالور
نا اميد كننده
مصطفي محمودي
هفتمين ساخته سامان سالور و بازگشت او به سينما پس از 6 سال با فيلم جديدش «سه كام حبس» در يك نگاه كلي نميتواند آنگونه كه از او انتظار ميرود، مخاطب را راضي كند. فيلمنامهاي سرشار از داستانكهاي مختلف كه جز در موضوع اعتياد و مواد مخدر هيچ ارتباط ديگري با يكديگر برقرار نميكنند و البته اين ارتباط هم نيز به شكل كامل صورت نميگيرد.
اگرچه نويسنده فيلمنامه تلاش كرده تا جامعهاي آسيبزده را روايت كند اما در روايت مذكور موفق نيست و نميتواند نگاهي آسيبشناسانه به موضوع داشته باشد. از اين رو روايت و نگاه ياد شده در سطح باقي ميماند و در نتيجه با قصه(هايي) سطحي و شعارگونه مواجه هستيم كه به نوعي صرفا باعث سردرگمي مخاطب شود. ضمن اينكه داستان ميتوانست در امتداد داستان هم گسترش داشته باشد به همين دليل معتقدم سالور نتوانسته به خوبي دغدغههاي ذهني خود را در قالب فيلمنامه طرح كند و در نتيجه مخاطب در مواجهه با بخشهاي مختلف داستان و داستانكها نميداند كه بايد به كدام سمت و سو كشيده شود و كدام ماجرا را دنبال كند و از كدام يكي دل بكند؟ تو گويي در اين قصه مخاطب بسان فردي رها شده در يك دريا در درون قايقي است كه پارو و بادبان و... ندارد و نميداند كه به كدام سو بايد حركت كند.
جامعهاي كه سالور به عنوان نويسنده به ما نشان ميدهد يك جامعه سر تا پا آسيبديده است. در جامعه سالور اكثر افراد يا فروشندهاند يا خريدار يا مصرفكنندهاند يا توليدكننده و اين مساله نيز به قشر و طبقه خاصي نيز معطوف نميشود. اما دليل به وجود آمدن اين آسيب چيست؟ و اصلا چرا براي مشكلات آدمها هيچ دليل حداقلي ارايه نميشود؟
ساختار اما برخلاف محتوا هوشمندانه و حرفهايتر است به ويژه در بخش طراحي صحنه و فيلمبرداري كه تلاش شده تا با استفاده از رنگهاي كدر و سرد و كادرهاي عمدتا مديوم و خاكستري رنگ مفاهيم موجود در فيلمنامه به تماشاگر منتقل شود كه البته اعتقاد دارم اين دو از نقاط قوت سه كام حبس محسوب ميشوند.
بازيها هم روان و قابل قبول است و بازيگران اصلي تلاش كردهاند تا بازيهاي يكدست و در خدمت فيلم را ارايه دهند كه تصور ميكنم در اين زمينه موفق عمل كردهاند.
ريتم فيلم اما كند است و به نظر ميرسد، روند ساختاري فيلم بيشتر متاثر از فيلمنامه بوده و از همين رو ريتم فيلم دچار فراز و فرود زياد و البته در نهايت خستهكننده است و پيشنهاد ميشود، تدوين مجددي با هدف افزايش ضرباهنگ در اين كار صورت گيرد.
در نهايت اما همان طور كه در سطور نخستين نيز ذكر شد، سه كام حبس برخلاف نام و محتوا و مضمونش نميتواند مخاطبي را كه حدود 6 سال به انتظار كار جديد سامان سالور نشسته بود، شگفتزده كرده و اثري شايسته و تحسينبرانگيز در كارنامه اين فيلمساز باشد.