چهار سال پيش بود كه دستيار ويژه رييسجمهور در امور حقوق شهروندي در نشست همانديشي زنان برگزيده كردستان به «زنانهشدن بخش غيررسمي اقتصادي به دليل نيروي كار ارزان و استثماري كه از زنان صورت ميگيرد.» اشاره كرده و به مسوولان نسبت به تبعات ناگوار اين مساله هشدار داده بود. «توسعهنيافتگي متوازن» يا در خوشبينانهترين حالت، «توسعهيافتگي نامتوازن» در برخي از استانها، از جمله استان كردستان و سيستان و بلوچستان به زعم «شهيندخت مولاوردي»، حقوقدان، دستيار اسبق حقوق شهروندي رييسجمهور و معاون سابق امور زنان و خانواده رييسجمهوري، يكي از مهمترين معضلاتي است كه يكي از ناگوار و تلخترين نتايج آن را ميتوان در خبرهاي متعدد مرگ يا مفقودي كولبران در خطه كردستان جست. فعاليت زناني كه به اجبار تن به كولبري ميدهند، نتيجه غفلت از توسعه پايدار كردستان است، زيرا به زعم مولاوردي در گفتوگو با «اعتماد»، زنان كولبر، از آن جهت كولبري ميكنند كه چارهاي ديگر ندارند، شغل پايدار و جايگزيني براي آنها تعريف نشده است و وضع معيشت چنان دشوار است كه كولبري تنها گزينه ممكن بر سر راه مردان و زنان مرزنشين است. يكي از راهكارهايي كه مولاوردي در خلال صحبتهايش براي تغيير چهره زمخت و نخراشيده اقتصاد در اين مناطق دارد، توجه به بومگردي و گردشگري است، آن هم در شرايطي كه زنان بتوانند نقش فعال و پررنگي در آن داشته باشند، زيرا اگر بومگردي رواج يابد، غذا، فرهنگ و لباس در بومگردي به نقش اقتصادي زنان وابسته است. مولاوردي كه پيش از اين در مصاحبهاي به نقل از رييسجمهور عنوان كرده بود «هرجا زنان آمدند، كار تمام شد» حالا به «اعتماد» در تاكيدي دوباره به اين حرف ميگويد كه توسعهيافتن اين خطه جز با حضور مستمر زنان ممكن نيست.
شما پيش از اين به گسترش مشاغل غيررسمي در مناطق محروم كشور، خصوصا كردستان اشاره كرده بوديد. چهار سال از گفتههاي شما ميگذرد و حالا براي چندمين بار خبرهاي تلخي از فوت و مفقود شدن كولبران در مرزهاي كردستان به گوش ميرسد و علاوه بر آن، زنان اين منطقه نيز كولبري ميكنند. حضور زنان در چنين كار و پيشه دشواري را چگونه ارزيابي ميكنيد و ريشه اين معضل را در كدام مساله ميدانيد؟
دليل آن جز اجبار نيست. چنين شغلي كه حتي از «شغل» ناميدن آن ابا دارم قطعا نميتواند اختيار و انتخاب براي زنان و حتي مردان باشد. در شرايطي كه از وضعيت استان، منطقه و خانوادهها، به ويژه از بعد معيشتي و اقتصادي آنها سراغ داريم، كولبري قابل مقايسه با شغلهاي به اصطلاح مردانه و دشواري نيست كه زنان از سر علاقه و انتخاب اختيار ميكنند. انتخاب كولبري مثل اختيار آن شغلهاي دشواري مثلا در معدن نيست كه شايد به ظاهر سخت باشند، اما برخي زنان بدون اجبار اين شغلها را انتخاب ميكنند، زنان در اختيار اين شغلها حق انتخاب دارند و اگر براي مثال سراغ كار در معدن ميروند از روي علاقه است نه اجبار. اين مرزي است كه ميان كولبري و ديگر كارهاي دشوار براي زنان ميتوان كشيد. در كولبري، چه براي مردان و چه زنان ديگر گزينه ديگري مطرح نيست، اينطور نيست كه زنان در قبال كولبري مخير باشند. وقتي كه گزينه بهتري براي ادامه زندگي و تامين معيشت خود ندارند و از سر جبر و اجبار به كولبري روي ميآورند. نكته اصلي در پاسخ به سوال شما نبود ديگر راههاي جايگزين براي تامين معيشت است.
اين وضعيت را متاثر از چه عاملي ميدانيد؟ چرا زنان مرزنشين استان كردستان، بهرغم تمام توانمنديها و ظرفيتهايي كه ميتوانستند داشته باشند، ظرفيتهايي كه ميتوانست مستقيما چرخ توسعه پايدار اين استان را بچرخاند، حالا به قول شما از سر اجبار كولبري ميكنند؟
اين وضعيت چندان بيتاثير از وضعيت كلي زنان در جامعه ما نيست. اما وضعيت زنان كردستان از بعد اشتغال به نوعي متفاوتتر از زنان استانهاي ديگر ما است. و علت آن توسعهنيافتگي متوازن يا توسعه نامتوازني كه در آن استان داريم. البته بايد اضافه كنم كه هر دو مورد اين توسعهها در اين استان صحت دارند، يعني ممكن است در بخشهايي از استان شاهد پروژههاي عمراني باشيم اما اين پروژهها متوازن نيستند، از طرفي ديگر، در بخشهاي ديگر همين استان شاهد توسعهنيافتگي هستيم. نتيجه اين وضعيت را ميتوانيم در وضعيت زنان استان ببينيم. زندگي، اشتغال، فعاليتهاي فردي، اجتماعي و خانوادگي زنان از اين وضعيت متاثر ميشود. ببينيد فرقي نميكند كه يك زن در اين منطقه خود كولبري كند يا پسر و شوهرش به اين كار اشتغال داشته باشد. اين وضعيت در زندگي همه مردم تاثير خود را نشان ميدهد و تا جايي پيش ميرود كه كولبري گزينهاي صرفا مردانه نباشد.
فكر ميكنيد اين ظرفيتي كه در كولبري صرف ميشود، با كدام برنامه و راهبردي ميتوانست مستقيما در جهت توسعه كردستان به كار گرفته شود. بهطور كلي چقدر زنان كردستان ميتوانند در توسعه پايدار و مطلوب اين استان موثر واقع شوند؟
اول اينكه بايد ببينيم اصلا برنامهاي براي توسعه كردستان وجود دارد يا خير و اگر برنامهاي هست، آن را در دستور كار قراردادهاند يا نه. علاوه بر آن بايد ديد زنان در كجاي هندسه توسعه اين استان قرار دارند، آيا اصلا زنان در توسعه اين استان جانمايي شدهاند يا خير؟ معاونت امور زنان و خانواده دولت دوازدهم برنامههاي توسعه زنان و خانواده هر استان را مختص آن و با توجه به شرايط بومي و متناسب با نيازها و اقتضائات و شرايط آن استان تنظيم و تدوين و رونمايي ميكند. اين سندها برنامههاي مهمي هستند كه بايد ديد چه برنامههايي براي زنان كردستان دارند. اما هر برنامه يا راهكاري كه براي كولبران كردستان تدوين و ارايه شود، نميتواند بدون درنظر گرفتن ظرفيت زنان به موفقيت دست يابد. براي حل اين معضل كه در حال تبديلشدن به فاجعه است، بايد نگاه ويژهاي به زنان داشت، زنان چه به عنوان افرادي كه خود كولبري كنند و چه به عنوان مادر، خواهر يا همسران مردان كولبر، مستقيم و غيرمستقيم با اين مساله مواجه هستند و تحتتاثير آن قرار ميگيرند. بنابراين در تمام راهكارها يا پيشنهاداتي كه به عنوان جايگزين اين شغل ارايه ميشود، مثل توسعه گردشگري، بايد اين واقعيت در نظر گرفته و جايگاه ويژهاي براي زنان در اين برنامهها لحاظ و تعيين شود.
توسعه گردشگري و بومگردي در اين استان را به عنوان جايگزيني براي كولبري مناسب ميدانيد؟
بالاخره بايد گزينههايي پيش روي آنها باشد تا كولبري را كنار بگذارند. كولبران فقط ميتوانند به اتكاي درآمد ثابت، نسبي و مستمر و پايداري يك شغل خاص از پرداختن به كولبري صرف نظر كنند. من از كولبري به عنوان يك شغل ياد نميكنم چون تعريف و مولفههاي يك شغل را ندارد، پرخطر است و عواقب ناگواري دارد، اما همين كسب معاش ناگوار وقتي كنار گذاشته ميشود كه شغل پايداري مثل كسب و كارهاي گردشگري جايگزين آن شود.
شما به توسعهنيافتگي متوازن يا توسعهيافتگي غيرمتوازن اشاره كرديد، قياس وضعيت استان كردستان و سيستان بلوچستان، خصوصا از نظر حضور زنان در عرصههاي مديريتي دادههاي متفاوتي را به دست ميدهد، چهره زمخت و نخراشيده اقتصاد و سياست در كردستان، در استان سيستان و بلوچستان روي نرمتري به خود گرفته است.
مشاركت سياسي و مديريت زنان فقط يك شاخص است و همه ابعاد توسعه را دربرنميگيرد. توسعه ابعاد فرهنگي اجتماعي، سياسي و اقتصادي دارد و حتي در استان سيستان و بلوچستان هم ميبينيد كه توسعه متوازن نيست.
چرا پس در استان سيستان و بلوچستان زنان با قوت بيشتري به عرصه مديريت و سياست پاي گذاشتهاند؟ اين مساله از برنامهاي مدون ريشه ميگيرد يا همان نتيجه جهتگيريهاي خاص مديران است؟
اين اتفاق حاصل نگرش و تفكر مديران مرد است. بيشتر اين مناصب هم به دست مردان اداره ميشوند و از ميان آنها، هستند افرادي كه چند صباحي مديريت كردهاند و راه را براي ورود زنان باز كردهاند، همين اتفاق هم منجر به تغيير نگاهها و ذهنيتها شده است. ورود زنان در اين عرصهها به مرور تعصبهاي خاصي را هم تعديل ميكند و اين راه را مديران بعدي هم ادامه ميدهند، زيرا ميبينند زناني كه در اين عرصهها وارد شدهاند، خوش درخشيدهاند. به همين دليل هم توسعه پايدار كردستان به نقشآفريني و مشاركت پايدار و موثر زنان وابسته است.