درباره كتاب «سيدضياء عامل كودتا» كه به چاپ پنجم رسيده است
روايتي متفاوت از كودتاي سوم اسفند
اسماعيل ساغري
ديروز كودتاي سوم اسفند رضاخان و سيدضياء طباطبايي 99 ساله شد. در بين آثاري كه در حوزه نشر به موضوع اين كودتا پرداختهاند يكي از مهمترين آثار، كتابي است كه صدرالدين الهي، روزنامهنگار برجسته دهههاي معاصر از آن منتشر كرده است. كتاب كه حاوي گفتوگوي الهي با سيدضياءالدين طباطبايي، نخستوزير احمدشاه(آخرين پادشاه قاجار) است، «سيدضياء عامل كودتا» نام دارد و عنوان فرعي آن «گفتهها و ناگفتههايي از تاريخ معاصر ايران از زبان سيدضياءالدين طباطبايي» است. اولين انتشار اين اثر به 5 سال پيش و سال 93 برميگردد كه نشر فردوس آن را راهي كتابفروشيها كرد. سال بعد از آن نشر ثالث بود كه چاپ ديگري از آن را به علاقهمندان مطالعه آثار تاريخ معاصر ارايه كرد. ثالث تاكنون چند بار نسبت به تجديد چاپ اين كتاب اقدام كرده و در سال جاري چاپ پنجم كتاب را منتشر كرده است. بسياري از كساني كه آثار مرتبط با موضوع كودتاي رضاخاني و البته كتاب صدرالدين الهي را خواندهاند، مصرانه ميگويند «سيدضياء عامل كودتا» معتبرترين اثري است كه تاكنون پيرامون اين موضوع منتشر شده است. روايتي كه كتاب از سيدضياء دارد، ناقض تصوير متداولي كه از او در ذهن ايرانيها وجود دارد، نيست. چراكه خود سيدضياء هم در اين گفتوگو نكوشيده است، گرايش آشكارش به انگلستان را نفي كند. با اين حال جنبههاي بسيار جذاب و تازهاي، هم از شخصيت خود سيدضياء، هم از رضاشاه در سخنان او و هم از ماهيت كودتاي سوم اسفند 1299 دارد. كتاب از آنجا كه از هوشمندي مصاحبهگر از يك سو و مهارت و تخصص او در انجام مصاحبه از سوي ديگر برخوردار است، توانسته گفتوگويي دقيق، هوشمندانه و خواندني درباره رويداد مهم تاريخ معاصر ايران يعني كودتاي 3 اسفند 1299 ارايه كند. رويدادي كه زمينهساز پيدايش دوره و خانداني جديد در حكومت ايران شد و مسير حكومت در ايران را از قاجاريه به پهلوي تغيير داد. آنچه اغلب خوانندگان كتاب بر آن اتفاق نظر داشتهاند، متفاوت بودن روايتي است كه از خلال گفتوگوي الهي با طباطبايي درميآيد. جداي از اين خواننده با مطالعه «سيدضياء...» در جريان فعاليتهاي او در دوران پهلوي نيز قرار ميگيرد. بنا به آنچه سيدضياء طباطبايي در اين گفتوگو به صدرالدين الهي گفته است، رضاخان ابتدا چندان معتقد به همراه شدن با كودتا عليه حكومت پادشاهي قاجاريه نبود و براي تمرد از چنين تصميمي، دلايل خودش را هم داشت. اولا مطمئن نبود كه موفقيتآميز باشد لذا نگراني از آن داشت كه شاه مواجب نظاميان قزاق را قطع كند و از دادن درجههاي عقب افتاده آنها منصرف شود. بنا به آنچه كتاب به ما ميگويد، رضاخان ميرپنج احتمالي را هم براي اين امر كنار گذاشته بود كه در جريان كودتا همراهي سيدضياء با او ادامه نداشته باشد و سيدضياء حين كار-به اصطلاح- او را دور بزند. اينها و بيش از اينها را درباره كودتاي سوم اسفند ميتوانيد در كتاب صدرالدين الهي بخوانيد. الهي سالهاست از ايران رفته و هماكنون در ايالات متحده روزگار ميگذراند. او جدا از حوزههايي چون سياست و تاريخ، كارهاي متنوعي هم در حوزه ادبيات انجام داده و يك نمونه از آن گفتوگوي بلند او با نادر نادرپور است كه به تازگي با عنوان «طفل صد ساله به نام شعر نو» در نشر كتاب پارسه منتشر شد.