همچون دن كيشوتهاي محيط زيست
شينا انصاري
«دن كيشوت» نماد انساني آرماني است، قهرمان خودخواندهاي كه ميخواهد به اصلاح امور بپردازد. فردي عملگرا كه چون از «واقعيتها» فاصله گرفته است با «مجازها» دست و پنجه نرم ميكند. شوربختانه شباهتي نسبي بين نحوه رفتار اين شخصيت رمان جاودانه سروانتس و برخي از فعاليتهاي ما دغدغهمندان محيط زيست در كشور وجود دارد. وضعيت پيچيدهاي كه هماكنون در موضوعات محيط زيستي كشور با آن روبهرو هستيم؛ از يك سو روند فزاينده مشكلات و تخريبها اعم از آلودگيها، فرسايش خاك، جنگلزدايي، مرگومير حيات وحش و.... و از سوي ديگر افزايش فعالين و حاميان محيط زيست كه تلاش ميكنند در شكلهاي مختلف همچون پويشهاي زيستمحيطي، حركتهاي نمادين و فعاليت در شبكههاي اجتماعي، مرهمي بر جراحات طبيعت كشور باشند و از آسيبهاي بيشتر بكاهند. بايد اذعان كرد حضور كنشگران محيط زيست يك فرصت بالقوه در جامعه در حال گذار ماست كه بايد مغتنم شمرد. با اين حال در بسياري از موضوعات محيط زيستي داشتن هدف حفاظت از محيط زيست به تنهايي كفايت نميكند. در واقع هر چقدر هم گروههاي هدفمند و متعهد به محيط زيست در قالب برنامههاي مختلف همچون پاكسازي زباله، كمپينهاي متنوع نظير نه به پلاستيك، مصرف بهينه آب، نه به خودرو، درختكاري و ساير پويشهاي زيستمحيطي براي مقابله با تخريبها حركت كنند از آنجا كه ريشه مسائل اساسي مشكلات محيط زيستي كشور بيش از حيطه فرهنگ در حوزه منافع اقتصادي و سياسي نضج ميگيرد، اين تلاشها كه در جاي خود ارزشمند است، نخواهد توانست موجب پيشي گرفتن وزنه «حفاظت محيط زيست» از فعاليتهاي مخرب طبيعت باشد. تمركز بر عوامل اصلي تهديدكننده محيط زيست كشور ميتواند محملي قابل اعتنا براي گذر از معضلات محيط زيستي امروز باشد در غير اين صورت بسنده كردن به حركتهاي نمادين گرچه ميتوانند آگاهيهاي جامعه را در طول زمان افزايش دهند ولي در شرايط فعلي قادر نيستند، راهكارهايي اثرگذار براي رفع معضلات جدي محيط زيست كشور محسوب شوند. از اين رو محدود كردن مسائل محيط زيستي صرفا به قلمرو فرهنگ و غفلت از سياست و اقتصاد كه كماكان با منطق انتفاع و بهرهكشي به طبيعت نگاه ميكنند به مثابه اين است كه شواليهوار به ميدان بياييم و هدفهايي را نشانه بگيريم كه نه قلعه و دژ مستحكم كه آسيابهاي بادي باشند. به عنوان مثال ميتوانيم ظروف يك بار مصرف گياهي را جايگزين پلاستيكها كنيم و نپرسيم كه كشت گسترده ذرت چه اثراتي بر محيط زيست دارد؟ ميتوانيم به عنوان صنعتگر دوستدار محيط زيست محصولاتمان را با برچسب پلاستيكهاي زيست تخريبپذير عرضه كنيم و عوارض مخرب ميكروپلاستيكهاي توليد شده بر منابع آب را فراموش كنيم، ميتوانيم برندهاي معروف با بستهبنديهاي حجيم را مصرف كنيم و خرسند از تفكيك در مبدا باشيم! ميشود فعالانه در برنامههاي پاكسازي پسماند شركت كنيم و فراموش كنيم بخش مهمي از پسماندها به ويژه پسماندهاي خطرناك توسط مراكز صنعتي، معدني و درماني توليد ميشوند؛ ميتوانيم با كيسههاي پارچهاي خريد كنيم ولي مايحتاج ضروري خانواده را با بستهبنديهاي پلاستيكي توليد شده از جانب صنايعي كه الزامي براي كاهش مصرف پلاستيك ندارند تهيه كنيم، ميشود به برنامههاي درختكاري دلخوش باشيم و از ياد ببريم درختها بيش از كاشت به نگهداشت محتاجند. موارد متعددي از فعاليتها را ميتوان برشمرد كه از منظر مسووليت شخصي در حوزه محيط زيست مهم هستند ولي از آنجا كه در شرايط حاضر اين دست اقدامات همسو با طبيعت همچنان بخش اندكي از جامعه ايران را در بر ميگيرند بايد ضمن تلاش براي افزايش دامنه فعاليتهاي محيط زيستي با واقعيتها روبهرو شويم و بدانيم برخي از اقداماتي كه انجام ميدهيم در شرايط شكننده محيط زيستي كشور چقدر كمفروغ هستند و ما همچون دن كيشوت يا سانچوپاتزا ندانسته يا دانسته با طي اين مسير گامي اساسي به سوي هدف برنميداريم.