بيرقيب در محيط زيست
محمد درويش
اسكندر فيروز بيشك يكي از بيرقيبترين انسانها در حوزه محيطزيست ايران بود و فكر نميكنم شخص ديگري بتواند در طيف فعاليتها و طول خدمات با ايشان رقابت كند. به رغم اينكه پس از انقلاب، فيروز مدتي را در زندان سپري كرد و اموالش مصادره شد، اما همچنان در ايران ماند و عشق خود را به طبيعت وطنش حفظ كرد، كتاب نوشت. او يگانه ايرانياي است كه به افتخار خدمات بيرقيبش به محيطزيست كشور، ۳ گونه گياهي و جانوري به نام او نامگذاري شدهاند. اسكندر فيروز عاشق طبيعت ايران بود و امسال هم در سفري به بلوچستان از باهوكلات و زيستگاه گاندوها بازديد و با محيطبانهايي كه بسيار دوستش داشتند، خوش و بش كرد. او تنها فردي است از ايران كه پيشنهاد دبيركلي IUCN - مهمترين نهاد بينالمللي در حوزه محيطزيست و حيات وحش -
را در سال ۱۳۵۶ رد كرد، چون نميخواست كشور را ترك كند. از درخشانترين دستاوردهاي او، تلاشهايش در حوزه تالابها بود، او بود كه توانست براي نخستينبار به جامعه جهاني نشان دهد كه تالابها، مرداب نيستند، بلكه در قاموس يك اكوسيستم زنده، سرشار از زيگونگي و بيشترين توان توليد زيستتوده هستند. قله رفيع اين تلاش، ثبت نخستين كنوانسيون جهاني محيطزيستي در جهان در اسفندماه ۱۳۴۹ به نام كنوانسيون رامسر در ايران بود. اسكندرفيروز در اجلاس سران جهان در استكهلم - ۱۹۷۲ - ۱۵ سال پيش از اينكه خانم برانتلند - نخستوزير وقت نروژ - مفهوم توسعه پايدار را عرضه كند، به اين مفهوم در سخنراني مشهورش با عنوان: «بهرهبرداري عقلايي از سرزمين» اشاره و نسبت به بهرهبرداريهاي غلط از سرزمين انتقاد كرد و به جامعه جهاني هشدار داد اگر اين رويههاي غلط متوقف نشوند، روزي خواهد رسيد كه براي هميشه اين سرمايههاي طبيعي از دست برود. ما قدر اين مرد بزرگ را ندانستيم، به رغم نامهربانيها و بيتوجهيها و كارشكنيها، اما اسكندر فيروز مهر، عشق و علاقهاش رابه وطن از دست نداد و تا آخرين لحظه حيات پيگير و دغدغهمند مسائل محيطزيستي كشور بود.