فائزه عباسي| هنوز انتخابات از راه نرسيده بود كه ماجراي بررسي صلاحيتها و نظارت استصوابي به نحوي تقريبي خبر از تركيب مجلس يازدهم داد؛ وقتي اكثريت بالغ بر 93 درصدي كانديداهاي جناح چپ بيرون از رقابت انتخابات ماندند و بعضي هم پيشاپيش، بعضي از نگراني ردصلاحيت وارد گود رقابت نشدند، ميشد حدس زد كه مجلسي از جنس مجالس هفتم تا نهم و حتي با دز بالاتري از اصولگرايي روي كار خواهد آمد. پيشبينيهايي كه اتفاقا دوم اسفندماه به حقيقت پيوست و اصولگرايان پيروز قاطع انتخابات و فاتح تمامعيار مجلس يازدهم شدند. هرچند نتيجه انتخابات و تركيب مجلس مشخص شد، اما اين پايان اما و اگرها نبود و حالا گمانهزنيها حول محور آرايش سياسي و تشكيل فراكسيونهاي احتمالي مجلس ميچرخد. برخي دوره يازدهم را در قالب يك فراكسيون واحد تصور ميكنند و برخي ديگر از چند فراكسيوني شدن و ادامه اختلافات ميان اصولگرايان اينبار در ميدان بهارستان خبر ميدهند؛ رمضانعلي سبحانيفر، سخنگوي حزب اعتدال و توسعه يكي از همان افرادي است كه ميگويد اختلافات اصولگرايان مانع از تشكيل يك فراكسيون واحد اصولگرايي خواهد شد. او به «اعتماد» گفته كه «طيف اصولگرايان كه در زمان انتخابات هم اختلافات زيادي داشتند و به سختي توانستند به يك ليست واحد دست پيدا كنند؛ بنابراين قطعا دستكم 2 فراكسيون خواهند شد.» سبحانيفر كه از نمايندگان مجلس دهم است و سابقه حضور در مجلس نهم را هم در كارنامه دارد، درباره تاثير كاهش مشاركت مردم در انتخابات مجلس نيز به عنوان عاملي در تشديد شكاف ميان مردم و حاكميت پرداخته، هرچند تاكيد دارد كه شدت و ضعف اين موضوع، به اقدامات مجلس يازدهم وابسته است. او در عين حال معتقد است اگر اصولگرايان مجلس يازدهم را به ميدان جنگ با دولت و مخالفان خود تبديل كنند، قطعا اين شكاف بيشتر از گذشته خواهد شد. آنچه با اين مقدمه در ادامه ميخوانيد، پاسخ اين نماينده عضو فراكسيون اميد مجلس در پاسخ به اين پرسشها و پرسشهايي بيش از اين است.
نزديك به 3 ماه ديگر مجلس دهم جاي خود را به مجلس يازدهم ميدهد و نمايندگاني كه در انتخابات دوم اسفندماه بيشترين راي را كسب كردند، بر مسند نمايندگي تكيه خواهند زد؛ با توجه به اينكه اكثريت مجلس يازدهم از يك طيف سياسي هستند، برآورد شما از مجلس يازدهم و پيشبينيتان از تركيب اين مجلس چيست؟
انتخابات مجلس يازدهم همانطور كه پيشبيني ميشد، به سود يك جناح تمام شد و امروز ميبينيم غالب نمايندگان مجلس يازدهم از اين طيف خاص يعني اصولگرايان هستند. هرچند اكثريت غالب در مجلس بعدي را اصولگرايان تشكيل ميدهند، اما نميتوان يك واقعيت را از نظر دور داشت كه آن، اختلافات اين طيف با خودشان است. به عبارت ديگر در آينده حتما شاهد اين خواهيم بود كه به دليل اين اختلافات ميان اصولگرايان انشقاق ايجاد ميشود و فراكسيونهاي مختلفي شكل خواهد گرفت و رقابت ميان خودشان به اوج خواهد رسيد. بنابراين شرايط به گونهاي نيست كه بتوان گفت ليدرهايي كه در مجلس يازدهم هستند، كدام يك ميتوانند و موفق شده و كليت مجلس را در دست بگيرند. اما ميتوان گفت يك گروهي اصولگرايان ميانهرو و معتدلتري هستند، يك طيف و فراكسيون را تشكيل ميدهند و گروهي ديگر نيز طيف تندروتر هستند كه مقابل هم صفآرايي ميكنند. با اين حساب بايد ديد كدام يك از اين 2 طيف اصلي موفق خواهند شد نزديك به 40 يا 50 نماينده مستقل بيرون از اين 2 طيف را جذب كند. به هر حال اين حدود 50 نفر ميتوانند در معادلات پارلماني تاثيرگذار باشند؛ همانطور كه گفتم با بيشتر شدن اختلافات درونجناحي اصولگرايان اين موضوع قطعا بيشتر اهميت و نمود پيدا خواهد كرد.
يكي از معماهايي كه درباره مجلس يازدهم مطرح ميشود، همين موضوع آرايش سياسي مجلس آينده است، به هر حال يك طيف بهطور كامل حذف شد و تعداد اصلاحطلبان مجلس يازدهم، كمتر از انگشتان دو دست است و از سوي ديگر طيف مستقل هم تعداد اكثريت را در دست ندارد؛ به نظر شما چند فراكسيون ميتواند در مجلس يازدهم ظهور و بروز پيدا كند؟
تعدادي از نمايندگان مستقل كه من آنها را 40 تا 50 نفر ميبينم، گروهي را تشكيل خواهند داد كه يا مورد حمايت مستقيم اعتداليون قرار گرفتهاند يا از سوي اصلاحطلبان آن منطقه مورد حمايت بوده و خواهند بود و برخي هم بهطور غيرمستقيم مورد حمايت اين طيفها قرار گرفته و خواهند گرفت اما ميتوانند در يك مجموعه قرار گيرند كه اگر اين اتفاق رخ بدهد و به صورت منسجم عمل كند، ميتوانند در مجلس منشا اثر باشند و حتي تصميماتي را كه گروه ديگر يعني اصولگرايان ميگيرند، خنثي كنند.
يعني شما با اين نگاهي كه به مجلس داريد، فكر ميكنيد مجلس يازدهم كه از خرداد 99 كار خود را آغاز خواهد كرد، مجلسي خواهد بود با 3 فراكسيون ؟
البته نميتوان بهطور قطع گفت اين اتفاق رخ خواهد داد. به نظر من اين مساله تا حد بسياري به تصميم و عمل همان 50 نفر نماينده مستقل مجلس مربوط و وابسته است؛ درواقع اگر آنها وارد ميدان شوند و تصميم بگيرند، فراكسيوني مستقل تشكيل دهند و در قالب آن فراكسيون وارد عمل شوند، ميتوان مجلس را 3 فراكسيوني تصور كرد. البته فارغ از تشكيل فراكسيون به اعتقاد من اين مهم است كه اين طيف ميانه متحد و منسجم عمل كنند؛ يعني اگر حتي فراكسيون هم تشكيل ندادند، اگر بتوانند بدون آنكه در گروه اصولگرايان جذب شوند، رفتاري مستقل داشته باشند، قادر خواهند بود معادلات را تغيير دهند.
شما درباره اصولگرايان گفتيد كه آنها به رقابت با خود ميپردازند؛ آيا اين رقابت به تشكيل فراكسيونها و آرايش فراكسيوني هم خواهد رسيد يا يك فراكسيون واحد تشكيل ميدهند يا مثلا جبهه پايداري از طيف اصولگرايان جدا خواهند شد؟
همانطور كه پيش از اين هم اشاره كردم، طيف اصولگرايان كه در زمان انتخابات هم اختلافات بسياري داشتند و به سختي توانستند به يك ليست واحد دست پيدا كنند، قطعا 2 فراكسيون خواهند شد. درواقع اصولگرايان در مجلس يازدهم به توافق نميرسند و همين موضوع موجب خواهد شد اختلافاتشان در «خانه ملت» هم ادامه پيدا كند و همين موضوع نيز باعث ميشود آنها نتوانند در قالب يك فراكسيون فعاليت كنند؛ بنابراين بدون ترديد اصولگرايان در مجلس يازدهم به 2 فراكسيون تقسيم خواهند شد. اما ممكن است فراكسيون سومي هم با محوريت مستقلها در كار باشد كه بايد منتظر ماند و ديد.
مساله ديگري كه محل بحث است و برخي آن را مقدمهاي براي ايجاد مشكلاتي براي آينده ميدانند، مساله مشاركت در انتخابات است؛ به هر صورت مشاركت در يازدهمين انتخابات مجلس چيزي حدود 42 درصد بود كه اين يعني يك كاهش 20 درصدي نسبت به انتخابات گذشته؛ موضوعي كه در اين رابطه محل بحث است اين است كه مجلس پيشرو به هر صورت راي بخشي از جامعه را پشت سر نخواهد داشت و ميتواند شكاف ميان مردم و مجلس را بيشتر كند؛ به نظر شما آيا با چنين تحليلي نميتوان گفت احتمالا در آينده اعتراضات مردمي افزايش پيدا خواهد كرد؟
طبيعي است كه نسبت به دوره دهم مشاركت مردم كاهش پيدا كرد، اما پيش از آنكه به اين بپردازيم كه اين كاهش مشاركت در آينده چه سرانجامي پيدا خواهد كرد، بايد ببينيم اساسا چرا مشاركت كاهش پيدا كرد؟ كه در پاسخ به آن بايد گفت شايد يك مساله اعتراضات به مديريت كشور و مشكلات اقتصادي و ... باشد يا اينكه كانديداي مورد نظرشان در انتخابات حضور نداشته است؛ حال بايد ديد چه عواملي موجب كاهش مشاركت مردم شده است، مانند مساله مديريت كشور، وضعيت معيشت كه عمده اعتراضات و نگرانيها از اين بابت بوده است، در مجلس يازدهم به چه سمتوسويي ميرود. در واقع اين مسائل به اين بستگي دارد كه مجلس يازدهم چقدر ميتواند مطالبات مردم را پاسخ دهد. درواقع اگر مجلس يازدهم به هر دليلي بتواند براي مشكلات مردم كه عمدتا معيشتي و اقتصادي است، نسخهاي درماني بپيچد و اوضاع را بهبود ببخشد و اشتغال و رونق اقتصادي راه بيندازد، مسلم است كه شكاف كمتر خواهد شد و مردم نيز نگاهشان تغيير خواهد كرد اما از سوي ديگر اگر خدايي نكرده وضعيت به سمت و سويي پيش برود كه اين مجلس به ميدان جنگي با دولت، مردم و مخالفانشان تبديل شود، طبيعي است اين شكاف بيشتر از گذشته خواهد شد. بنابراين در صورتي ميتوانيم انتظار ترميم اين شكاف را داشته باشيم كه تعامل مجلس و دولت براي رفع مشكلات افزايش پيدا كند؛ در اين صورت اعتماد مردم نيز به كل سيستم مديريتي افزايش پيدا خواهد كرد. امروز مردم به وضعيت اقتصادي خود نگاه ميكنند و مسلم است اگر قرار باشد به جاي پرداختن به اين مشكلات، شاهد مسائل و اختلافات و دعواي درونجناحي در مجلس باشند، ناراضيتر خواهند شد و مجلس هم راه به جايي نخواهد برد. در نهايت هم اين فاصله مردم با حاكميت است كه بيشتر خواهد شد.