نام زندهياد محمدهادي فهيمي هنزايي با عشق به انسانها، طبيعت و بيش از همه تعهد نسبت به حفاظت از محيطزيست گره خورده است. اين كارشناس شناخته شده حياتوحش از دوران نوجواني به طبيعت علاقهمند شد و همواره كشف، مشاهده و كسب تجربههاي تازه از طبيعت را جستوجو ميكرد. نگاهش به طبيعت صرفا يك نگاه گذرا نبود، براي او سفر به طبيعت و كسب تجربههاي تازه هدفمند بود. تكههاي بلورين تجاربي كه اندوخت و ثبت كرد، ريشه در تواضعي وصفناشدني نسبت به طبيعت و كليه زيستمندان آن داشت.
زندهياد هادي فهيمي از سال ۱۳۷۷ تحصيلاتش را در رشته محيطزيست آغاز كرد و در سال ۱۳۷۹ با موضوع پاياننامه «شناسايي وضعيت يوزپلنگ آسيايي» فعاليت حرفهاي در حوزه حياتوحش را برگزيد. با پايان تحصيلات دوران ليسانس در سال ۱۳۸۲، كارهاي مطالعاتي و پژوهشي ايشان در حوزه محيطزيست جلوهاي ديگر پيدا كرد و در طول دوران عمر كوتاه اما پربار خود تاثيري چنان ماندگار را رقم زد كه دلتنگياش تا ابد در قلب دوستان و عاشقان طبيعت اين سرزمين احساس خواهد شد.
پژوهش و انجام كارهاي ميداني در پروژههاي بينالمللي مانند حفاظت از يوز آسيايي و حفاظت از تنوع زيستي زاگرس مركزي، عضويت در هيات مديره خزندهشناسان پارس و كانون پژوهش و حفاظت از طبيعت پايدار محيطبان ازجمله نخستين گامهاي استوار فهيمي در عرصه حفاظت از حياتوحش ايران بودند.
شناسايي و مطالعه خزندگان، حضور حرفهاي در سرشماريهاي حياتوحش، مطالعه و بررسي بسياري از گونههاي در معرض خطر انقراض، همكاري موثر در زندهگيري و انتقال گونههاي مختلف حياتوحش، آموزش و جلب مشاركت مردم محلي و تدوين شبكههاي زيستگاهي حياتوحش نيز جزو شاخصترين فعاليتهاي حرفهاي اين محقق در طول ۱۷ سال تلاش مستمر براي طبيعت هستند.
با مرور فعاليتهاي اين كارشناس جوان بيش از هر چيز متوجه علاقه وافر ايشان به زادگاه مادريشان ميشويم. بررسي بومشناسي خرس سياه در استان كرمان، شناسايي و بررسي وضعيت خزندگان و پستانداران در منطقه ريگان استان كرمان، بررسي امكانسنجي حضور يوز در منطقه راور كرمان و بررسي رژيم غذايي خرس سياه در منطقه دهبكري استان كرمان نشان ميدهد كه سفرهاي دور و دراز زندهياد فهيمي به كرمان هيچگاه بيهدف نبوده است.
ناجي خرسهاي سياه
فعاليتهاي زندهياد فهيمي براي حفاظت از خرسهاي سياه از جمله معدود كارهاي تاثيرگذار در حوزه حياتوحش است كه به مشاركت جامعه محلي ختم شد. هر چند كه او همواره اصرار داشت ناجي خرسها نيست اما واقعيت اين است كه بيش از هر كارشناس ديگري براي حفاظت از خرسهاي سياه زحمت كشيد.
نخستين پايش وضعيت خرسهاي سياه در زيستگاههاي جنوبي كشور به همت زندهياد فهيمي و همكارانش رقم خورد. نخستين فيلم از خرسهاي سياه را همين كارشناسان ثبت كردند و اين نقطه آغاز فعاليت فهيمي جوان براي حفاظت از خرسهاي سياه بود. كار حفاظت از خرس سياه بلوچي توسط ايشان از سال ۱۳۸۷ آغاز و تا ۱۳۹۶ به صورت مستمر ادامه داشت. استانهاي كرمان و سيستانوبلوچستان ازجمله مهمترين زيستگاههاي اينگونه در معرض خطر انقراض هستند كه توسط اين كارشناس حياتوحش و همكارانش مورد پايش قرار گرفتهاند.
انجمن حافظان حياتوحش بدون مرز كه با هدف استفاده از پتانسيلهاي موجود در زيستگاههاي خرس سياه شكل گرفت و توسط زندهياد فهيمي و همكارانش تاسيس شد، يكي از كارهاي ارزنده ايشان است كه نهتنها براي مردم منطقه و بالاخص افراد محلي كه از حمله خرس آسيب ديدهاند، درآمدزايي كرد بلكه حفاظت و كاهش تعارضات ميان مردم و اينگونه شاخص جانوري را نيز مديريت كرد.
نام زندهياد فهيمي به پاس زحمتها، تلاشها و كوششهاي بيدريغي كه براي حفاظت از خرسسياه انجام داد، در گروه متخصصان خرس سياه اتحاديه جهاني حفاظت از طبيعت ثبت شد. ايشان در زمان حيات يكي از اعضاي موثر اين نهاد بينالمللي حفاظت از حياتوحش بودند. در طول دو سالي كه از پرواز ايشان گذشته نيز نامشان در كليه مراسمهايي كه در اين گروه تخصصي برگزار شده، مطرح بوده و همواره از خدمات و تلاشهاي ارزشمند ايشان ياد شده است.
گامهاي موفق براي حفاظت از خزندگان
يكي از شاخصترين زمينههاي تحقيقاتي زندهياد فهيمي، مطالعه و بررسي خزندگان بود. همكاري در تهيه و تدوين چك ليست خزندگان ايران، باز كشف يك گونه نادر از مارها و همچنين كشف يك گونه نادر از گكوها از لوت (پس از گذشت ۱۰۰ سال) و همكاري در برنامه آموزش و جلب مشاركت جوامع محلي جهت حفاظت از تمساح پوزه كوتاه ايراني در استان سيستانوبلوچستان ازجمله بارزترين فعاليتهاي اين محقق جوان در عرصه خزندهشناسي است.
نامش همواره به نيكي ذكر خواهد شد
زندهياد محمدهادي فهيمي را همگان به حسن خلق و باوري خالصانه به حفاظت از طبيعت و حياتوحش ايران ميشناسند. براساس همين سابقه و به سائقه همين عاطفه، نظرات جمعي از اساتيد و كارشناسان محيطزيست را در ادامه مرور خواهيم كرد.
مهندس هوشنگ ضيايي، يكي از اساتيد نامآشناي حوزه حياتوحش در سوگ خواهرزاده جوان خود نوشت:
«آرش همچنان خاموش
......
نيايش را دو زانو بر زمين بنهاد،
دستان را بسوي قلهها بگشاد،
شما اي قلههاي سركش خاموش،
كه پيشاني به تندرهاي سهمانگيز ميساييد،
كه بر ايوان شب داريد چشمانداز رويايي،
غرورم را بر افرازيد
چو پرچمها كه از باد سحرگاهان بسر داريد
اميدم را نگه داريد
بسان آن پلنگاني كه در كوه و كمر داريد
هادي يكي از اين پلنگهاست كه دنا هميشه در كوه و كمرش نگاه خواهد داشت و نگه دارنده اميد مردمان بيشماري خواهد بود.» بهمن ايزدي، مديرعامل باسابقه گنجه پشتيبان زيستبوم درباره زندهياد هادي فهيمي ميگويد: «هادي با كوشش، تلاش و پشتكاري كه درخصوص شناسايي و معرفي زيستبوم داشت واقعا مثالزدني بود. هنوز از سفر تحقيقاتي برنگشته بود كه مجدد عزم سفر ميكرد. هادي در كرمان و بلوچستان براي حفاظت از خرس سياه بسيار تلاش كرد، اما در جاي جاي ايران هر جا كه تصور ميكرد حضورش ميتواند موثر باشد، دريغ نميورزيد. هادي مرد عمل بود، درست است كه از نظر آكادميك دانشجوي رشته دكتري با گرايش تنوع زيستي بود اما آنچه قدمهاي هادي را اثرگذار ميكرد، اين بود كه او علم، تجربه، عملگرايي و مردمدوستي را با يكديگر پيوند زده بود و ميدانست كه اگر قرار است زيستگاهي حفظ شود، بدون حضور و آگاهي ذينفعان اصلي كه در مناطق طبيعي بيشتر جوامع محلي هستند، ممكن نخواهد بود و به جايي نخواهد رسيد. به همين دليل بود كه هادي هم با مردم محلي خوب كنار ميآمد، هم با طبيعت انس داشت و هم در جامعه علمي جايگاه خاص خودش را محكم كرده بود. همين نگاه هوشمندانه به حفظ زيستبوم بود كه از هادي شخصيتي را ساخت كه مانند رود رونده و حياتبخش بود. در همان روزهايي كه ما چشم انتظار پيدا شدن هواپيماي تهران ياسوج در دامنه كوه دنا بوديم، در ذهنمان همواره هادي را مجسم ميكرديم كه با تعدادي از مصدومان از كوه به پايين ميآيند. درست است كه اين شايد تصوري محال بود اما شخصيتي كه ما از هادي سراغ داشتيم، چيزي جز رويش و احيا و ايجاد عشق در دل مردم و حيوانات و طبيعت نبود. اين شخصيت هادي بود كه ذهن ما را پر و دل ما را به بازگشتش اميدوار كرده بود. به نظر من هادي هنوز هم هست، چراكه نوع نگاه هادي و رفاقتش با مردم و طبيعت هنوز هم باقي است.»
دكتر حسين رجايي، محقق و مدير كلكسيون بالپولكداران موزه تاريخ طبيعي اشتوتگارت از تجربه سفرش به قلب كوير لوت با زندهياد فهيمي اينطور ياد ميكند: «در سفري 10 روزه به كوير لوت با هادي آشنا شدم. با او همسفر بوديم و به همراه يك تيم بزرگ تحقيقاتي عرض لوت را طي كرديم. آنچه توجه مرا به سرعت جلب او كرد، برقي از اميد و شور بود كه در چشمانش موج ميزد. بدون گفتوگو و به وضوح ميشد شوق و علاقهاش را به حياتوحش و بهويژه خزندگان ديد. انساني به غايت فروتن، مودب، باهوش و مردمدار بود. در آن روزهاي سخت سفر به كوير، غروبهاي توفان شن و آن شبهاي پرستاره، هادي در كنارمان بود. از خاطراتش ميگفت و از شورش و عشقش به طبيعت. دلي پردرد داشت از همه آن بارهايي كه چوبي لاي چرخ كارهايش گذاشته بودند ولي خندههايش... خندههايش كه هنوز آهنگش در گوشم است هرگز قطع نميشد.»
رجايي كه فارغالتحصيل دوره پسادكترا از دانشگاه هامبورگ آلمان است، در ادامه ميگويد: «بعد از آن سفر بارها و بارها با هم گفتوگو كرديم و قرار سفرهاي بعدي را گذاشتيم و من هربار بيشتر شيفته روحيه مثبت و پر از اميد هادي ميشدم و حال در باورم نميگنجد كه هادي به تنهايي به سفري بيبازگشت رفته باشد. رفتنش باور كردني نيست. راهش جاويد و پر رهرو باد.»
محيطبان پرسابقه نايبندان طبس، بهمن نجفي در سوگ اين فرزند طبيعت نوشت: «در برفِ دِنا خونها با ريشه شدند همخوان، تا ساقه شود هادي و غنچه بگيرد جان، چون فصلِ بهار آيد اشكهاي دنا غلطان، دشتها همه جا بارور پروانهاش هادي جان»
عليرضا زماني، دانشجوي دوره دكتراي تنوع زيستي دانشگاه توركو فنلاند ميگويد: «من شخصا حدود ۸ سال بود كه هادي را ميشناختم. اولين خاطرهام با او گفتوگويي است كه در زمينه مطالعات علمي با او داشتم. علاقه هادي به حياتوحش به نوعي واقعا مثالزدني بود مخصوصا از اين نظر براي من هميشه جالب بود كه حتي با نمونهبرداري علمي هم خيلي موافق نبود. تا جايي كه ميدانم هادي مشغول تاليف يك كتاب هم در زمينه مارهاي ايران بود و باعث تاسف است كه اين اثر تكميل نشد. من واقعا نميدانم چند نفر ديگر مانند هادي در جامعه محيطزيست هستند ولي چيزي كه اين روزها من را خيلي ناراحت ميكند اين است كه يك روز قبل از سفر هادي را ديدم و او حتي به ما گفت كه چنين سفري را
در پيش دارد. حسرت امروز من اين است كه
اي كاش حسي من را آگاه ميكرد و ميتوانستم جلوي رفتن هادي را به ياسوج بگيرم. حسرت فقدان هادي هميشه با ما خواهد بود.»