سينماي ايران و مواجهه با يك ويروس
كرونا و پساكرونا
سعيد رجبي فروتن
در روزها و هفتههايي كه ويروس ناخوانده كرونا جولان ميدهد، صنعت سينماي ايران به ويژه در عرصه پخش و نمايش از اين عارضه، دچار آسيب شده است و چراغ 600 سالن نمايش فيلم در كشور بيش از 20 روز است كه خاموش مانده است. با آگاهي از اينكه متاسفانه نميتوان زمان مشخصي را براي بازگشت به شرايط عادي پيشبيني كرد، ضروري است كه تدابير شايستهاي براي جبران بخشي از ضرر و زيانهاي ناشي از اين امر صورت گيرد. در دوران پس از رخت بربستن كرونا دست مسوولان براي برنامهريزي و اجراي سياستهاي حمايتي باز است و موج حضور مردم در اماكن عمومي و تفريحي از جمله سينماها به تنهايي جبران بسياري از زيانها و كاهش درآمد سينماها را خواهد كرد. در گفتوگوي اخير مدير محترم روابطعمومي سازمان سينمايي نيز خوشبختانه به تدوين اين بستههاي حمايتي در آينده نزديك اشاره شد.
اقدامات فوري مورد انتظار
چالشهايي كه سينما فعلا با آن درگير است، حكم ميكند كه اقدامات عاجلي در دستور كار قرار گيرد. نخست آنكه هيچ پروژه جديدي نبايد كليد بخورد و پيشتوليد آنها متوقف شود و براي پروژههاي در دست اجرا نيز سهميه مواد و وسايل ضدعفونيكننده در نظر گرفته شود تا هر چه سريعتر كار تصويربرداري آنها به پايان برسد و قدري از دغدغه خاطر عوامل مقابل و پشتدوربين كاسته شود. در اين زمينه تفاوتي بين مجموعههاي نمايشي تلويزيون و پروژههاي سينمايي و نمايشخانگي وجود ندارد و در صورت غفلت، خداي ناكرده امكان آسيبهاي جاني وجود دارد.
تامين فيلم براي تماشا در منزل
سامانههاي آنلاين نمايش فيلم و سريال براي بارگذاري آثار سينمايي ايراني با هيچ كمبودي براي چهار ماه آينده روبهرو نيستند و بيش از 50 فيلم اكران شده و به همين تعداد فيلم به نمايش درآمده در گروه «هنروتجربه» به درخواست و تمايل صاحبان آنها قابل عرضه و انتشار هستند. مضافا كه تعداد زيادي فيلم نيز كه از سالها قبل توليد شدهاند و به دلايلي امكان اكران آنها فراهم نشده است، ميتوانند در نوبت بارگذاري در سرويسهاي استريم و پلتفرمهاي دانلود حلال قرارگيرند. در اين زمينه شايد بدون مداخله دولت و در فرآيندي كاملا طبيعي، فرصت مناسبي براي غنيسازي آرشيو و ذخيره فيلم سامانههاي آنلاين از محتواي ايراني فراهم شده باشد. تنها نكتهاي كه در اين ميان ميماند آن است كه پلتفرمهاي ويديوي درخواستي به آن ميزان از سوددهي نرسيدهاند كه قدرت خريد تعداد زيادي فيلم در يك بازه زماني چند ماهه را داشته باشند و بنابراين اگر هدف دولت فراهمساختن خوراكتصويري مناسب براي مصرف فرهنگي مردم در دوران خانهنشيني است، حداقل صاحبان دولتي فيلمهاي سينمايي بايد سخاوتمندانه عمل كنند و ضمن توافقاتي، انگيزه سرويسهاي آنلاين را براي تهيه و انتشار فيلمها افزايش دهند. البته صداوسيما هم ميتواند vodها و iptvها را در اين روزها نه به عنوان رقيب بلكه فرزندان خود به حساب آورد و نسبت به تبليغ خدمات آنها اهتمام ورزد تا ضريب نفوذ آنها افزايش يابد و عملكرد آنها اقتصاديتر شود.
رفع نياز سينماداران
اگر سينماهاي وابسته به نهادهاي دولتي و عمومي و پرديسهاي عموما پرفروش را استثنا كنيم، براساس اطلاعات فروش يكي دو سال گذشته، شناسايي سينماهاي متعلق به بخش خصوصي كه با درآمد ناچيزي چراغ خود را روشن نگه داشتهاند، آسان است و اين گروه از سينماها كه براي پرداخت هزينههاي روزمره و حقوق كاركنان خود با مشكل روبهرو هستند، بايد در اولويت تدابير حمايتي دولت قرار گيرند. البته پرواضح است كه براي بسط عدالت و پرهيز از هرگونه تبعيض، اعطاي هرگونه تسهيلات بايد در برنامه جامع دولت براي حمايت از اماكن فرهنگيوهنري متعلق به بخش خصوصي لحاظ شود.
بدنه كارگري سينما
با اينكه معمولا در اين فصل سال پروژههاي سينمايي زيادي مقابل دوربين نميرفت، اما با فرض اينكه وضعيت خاص پيش آمده ممكن است تا چند ماه آينده نيز تداوم داشته باشد، نيروهاي پرشمار و شاغل در بخشهاي خدماتي، فني و پشتيباني كه در زنجيره توليد تا نمايش سينما شاغل هستند، بيشترين آسيب را در دوران ركود و تعطيلي فعاليتهاي جاري سينما ميبينند؛ به اين خاطر ابتداييترين نياز اين گروه كه بهرهمندي از پوششهاي بيمهاي از جمله خدمات بهداشتي و درماني است، نبايد آسيب ببيند. دولت شايد بتواند همچون گذشته درصد بيشتري از سهم حق بيمههاي اختياري آنها را تقبل كند تا كمبود درآمد، مانع از ايجاد وقفه در خدمات بيمهاي آنها نشود. همچنين بيم آن است كه به دليل فضاسازي منفي و تخريبي عليه بعضي از سلبريتيهاي حاشيهدار، اكثريت زحمتكش و آسيبپذير سينما از كلان برنامههاي حمايتي حاكميت در اين دوران سخت محروم شوند.
تعطيلي جشنواره چارهساز نيست
اين روزها از زبان بعضي فعالان سينمايي پيشنهاد شده است هزينههاي برگزاري جشنوارههاي سينمايي پيشرو صرف جبران ضرر و زيانهاي بخشهاي آسيبديده از تعطيليهاي تحميلي شود. در پاسخ به اين گونه اظهارات بايد گفت اولا بهطور كاملا طبيعي تا زماني كه مسوولان امر پايان مبارزه با ويروس خطرناك كرونا يا مهار آن را اعلام نكنند، جشنواره و اجتماعاتي شبيه به آن برگزار نخواهد شد ثانيا بعد از عبور از اين گردنه سهمگين و پيچ خطرناك، همه مردم به اقتضاي تحمل فشارها و اضطرابهاي گوناگون، نيازمند استفاده از برنامههاي شورانگيز ميداني و نشاطآور هستند كه اتفاقا جشنوارههاي هنري و سينمايي پاسخ مناسبي براي تسكين آلام و مشقات مردم هستند. به اين خاطر همه جشنوارههايي كه در نيمه دوم سال آينده به ياري خدا برگزار خواهندشد، بايد چنين خصيصهاي را در خود تقويت كنند. ثالثا بخشي از هزينههاي جشنوارههاي سينمايي به راحتي از محل مشاركت حاميان مالي قابل تامين است و نيازي به استفاده از منابع عمومي نيست مضافا كه در مقررات ديواني و دولتي تغيير محل مصرف اعتبارات پيشبيني شده به راحتي امكانپذير نيست و بعضا تبعات قانوني براي عاملين به همراه خواهد داشت.
مستندسازي وقايع اين دوران
حادثه پيشآمده فرصتي است براي ترميم سرمايه اجتماعي و همقسمشدن مردم براي نجات جان يكديگر و فرمانبري از تنها مرجع مسوول در حاكميت كه راهبري سياستها و تصميمات مهم در امر مبارزه با ويروس سهمگين را برعهده دارد. در روزهايي كه بخش بزرگي از ظرفيت كادردرماني، امدادي و دستگاههاي اجرايي، معطوف درمان بيماران و نيز آگاهيبخشي به اقشار مردم شده است، جا دارد جلوههاي زيباي گذشت و فداكاري مردم و جمعيتهاي خودجوشي كه با مال و جان خود به ياري مردم برخاستهاند، به زيباترين شكل مستندسازي شود تا در آينده به عنوان سندهاي افتخاري از همبستگي و انسجام اجتماعي مردم و فرهنگ رفتاري ايرانيان در روزهاي سخت، به نمايش درآيد. حضور مستندسازان الزاما به معني پذيرش ريسكخطر و فعاليت در محيطهاي بهشدت آلوده نيست. در پس فعاليتهاي درماني و به موازات آنها گروههاي مختلفي در حال خدماترساني هستند تا ثقل فشار روي دستگاه يا افراد خاصي نباشد. سينماي مستند ايران اين توانايي را دارد كه از تهديد اخير به عنوان يك فرصت براي نمايش قابليتهاي سترگ خود بهره ببرد و با ساخت مجموعهاي از فيلمهاي مستند، برگ زريني را در دفتر سينماي مستند ايران بيفزايد.