• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4620 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۵ فروردين

استقلال و پرسپوليس واگذار نخواهند شد

خصوصي‌سازي سرخابي يا دوپينگ سياسي؟

اهورا جهانيان

 

صادق درودگر، رييس سازمان اقتصادي فوتبال ايران، صريحا گفته است باشگاه‌هاي استقلال و پرسپوليس در سال 1399 به بخش خصوصي واگذار نمي‌شوند. يا با ادبيات خود درودگر، سرخابي در سال 99 خصوصي‌ نمي‌شوند. اينكه مقامات فوتبال ايران چه دلايلي اقامه مي‌كنند در توضيح عدم واگذاري اين دو باشگاه به بخش خصوصي، اگر نيك بنگريم، هيچ اهميتي ندارد. دلايل آقايان اداري و اقتصادي و فرهنگي و چه و چه و چه مي‌تواند باشد، ولي مساله اين است كه در اين قبيل گفتارها، دليل اصلي در پستو مخفي مي‌ماند. دليل اصلي اين امتناع، سياسي است. وزارت ورزش، يعني دولت، به دلايل سياسي نمي‌خواهد استقلال و پرسپوليس را به بخش خصوصي واگذار كند. البته دولت‌ها هم مي‌آيند و مي‌روند، بنابراين بحث اين دولت و آن دولت در ميان نيست. دولتمردان به خوبي مي‌دانند كه واگذاري استقلال و پرسپوليس به بخش خصوصي، سرآغاز داستاني است كه ممكن است فرجام و انجام خوشي نداشته باشد، بنابراين نخبگان حاكم در ايران، مخالف خصوصي شدن اين دو باشگاهند. نه اينكه نخبگان حاكم علاقه وي‍ژه‌اي به استقلال يا پرسپوليس داشته باشند. سياستمداران ايراني غالبا اهل فوتبال نيستند. نكته اين است كه آنها مي‌دانند پرسپوليس و استقلال حداقل 40 ميليون طرفدار در ايران دارند؛ 40 ميليون نفر يعني نيمي از جامعه ايران. سري را كه درد نمي‌كند چرا بايد دستمال بست؟ فرض كنيد پرسپوليس با بيش از 20 ميليون هوادار، تحت مالكيت يك سرمايه‌دار قرار گيرد؛ سرمايه‌داري كه تيمش را چنان تقويت مي‌كند كه خداي نكرده، پرسپوليس دو سال پياپي قهرمان آسيا مي‌شود يا مثل همين چند سال اخير، پرسپوليس را چندبار به قهرماني ليگ برتر مي‌رساند.
در اين صورت، چنين فردي صاحب وزن اجتماعي چشمگيري مي‌شود؛ وزني كه فقط ظرف چند سال حاصل شده. فردي از اين دست، يك سياستمدار بالقوه در جامعه ايران مي‌شود. احتمالا او در هر انتخاباتي شركت كند راي بالايي مي‌آورد. چه بسا دولت را هم از آن خود كند! اگرچه اين حرف كمي شبيه شوخي است، اما جان كلام اين است كه پرسپوليس و استقلال با طرفداران پرشماري كه دارند، به حمايت مجموعه‌اي از نيروهاي اجتماعي تكيه كرده‌اند. اين نيروهاي اجتماعي اگرچه يكسان و يكدست نيستند، ولي اكثرا متعلق به لايه‌هاي جوان و نسبتا نامرفه جامعه ايرانند؛ لايه‌هايي كه پتانسيل بيشتري براي بسيج سياسي دارند، بنابراين سوال اساسي مقاماتي كه نهايتا بايد درباره واگذاري پرسپوليس و استقلال به بخش خصوصي تصميم بگيرند، اين است كه چرا بايد اين دو تيم را در اختيار سرمايه‌داراني گذاشت تا آنها توان بالقوه‌اي پيدا كنند براي استفاده از نيروهاي اجتماعي مذكور؟ عقل سليم مي‌گويد كه دليل اصلي واگذار نشدن سرخابي‌ها چيزي جز اين نيست، وگرنه چرا بايد از آغاز تا پايان دهه 1390، بحث خصوصي‌سازي استقلال و پرسپوليس مطرح باشد؟ اگر برجام هم بود تا به حال بايد محقق مي‌شد! در واقع خصوصي شدن دو باشگاهي كه جزو پرطرفدارترين باشگاه‌هاي فوتبال در سراسر جهان محسوب مي‌شوند، يعني برخورداري بالقوه مالكان غيردولتي اين دو باشگاه از حمايت‌هاي اجتماعي و سياسي بخش عظيمي از نيروهاي اجتماعي جامعه ايران. اعطاي چنين توان يا امكاني به يك يا چند فرد خاص، شبيه نوعي دوپينگ سياسي و اجتماعي هم به نظر مي‌رسد.
وانگهي، اينكه دولت (يعني نهادهاي حكومتي) چندين دهه از دو تيم حمايت كرده باشند و بعد بخواهند نتيجه زحمات‌شان را هر چند ناقص و پراشكال بدهند دست يك نفر ديگر تا از ثمراتش استفاده كند هم غيرمنطقي به نظر مي‌رسد. دولت‌هاي مختلف در سال‌هاي گذشته بارها بدهي‌هاي اين دو باشگاه را صاف كرده‌اند و آنها را از خطر محروميت يا كسر امتياز رهانيده‌اند. البته برخي اوقات هم شكست خورده‌اند اما در مجموع هدف‌شان اين بوده كه سرخابي‌ها را زير پر و بال خود داشته باشند. حال چه كسي مي‌تواند تمام هزينه‌هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي دولت‌ها در اين سال‌ها را محاسبه كند و روي اين دو باشگاه قيمت بگذارد؟ استقلال و پرسپوليس تنها يك رنگ پيراهن و يك لوگو و چند تا بازيكن نيستند كه در مزايده به فروش برسند.
شايد هم درنهايت تحت فشار رسانه‌ها يك شكل از خصوصي‌سازي براي اين دو باشگاه انجام شود و درنهايت مالكيتش برسد دست افرادي كه به گفته سازمان خصوصي‌سازي اهليت دارند. اهليت هم اينجا نه صرفا به معناي داشتن منابع مالي كه به منابع داشتن سابقه خوش و نزديك بودن به حلقه دولت است. پس در واقع نمي‌توان نامش را خصوصي‌سازي گذاشت و به‌طور قطع در آينده‌اي نه چندان دور دوباره خود وزارت ورزش بايد آستين‌ها را بالا بزند و زمام امور دو باشگاه را به دست بگيرد. پس فعلا مي‌توان با اتكا به نقل قول صادق درودگر و دلايل ذكر شده با قطعيت گفت سرخابي‌ها هيچ‌گاه خصوصي نمي‌شوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون