ترس از افزايش قيمتها يا
حركت به سمت مصرفگرايي!
فرزانه توني
سال جديد را مردم با خانهنشيني و شعار «درخانه بمانيم» آغاز كردهاند. سال، با ترس از ابتلا به بيماري كرونا آغاز شد، با ترس از نبود و كمبود ماسك و دستكش و ژلهاي ضدعفونيكننده الكلي. اين ترس در روزهاي قبل از نوروز امسال افزايش يافت و مردم را ناچار به خريد عمده و حداكثري موادشوينده و بهداشتي، محصولات سلولزي و پلاستيكي كرد. اگرچه سواي ماجراي ويروس كرونا، از آنجا كه تمامي مايحتاج مردم در طول سال چندينبار دستخوش تغييرات قيمتي ميشوند، خانوادهها هميشه سعي ميكنند در اكثر مواقع قبل از سال جديد يا قبل از ماه مبارك رمضان، خريد حداكثريشان را انجام دهند تا بعد از افزايش قيمت، كمتر خسرانزده شوند، اما اگر ماجراي ويروس كرونا و افزايش قيمت را هم كنار بگذاريم، اين موضوع كه تمام دنيا دارد به سمت و سوي مصرفگرايي ميرود، ديگر براي همگان آشكار است. اين اتفاق در اين سالها، نه فقط در كشور ما، بلكه تقريبا در همه جاي دنيا، رشدي صعودي داشته است. اما فيالواقع چطور در طول زمان، مسير مصرف و خريد مردم تا اين حد دستخوش تغيير شده است؟اين موضوع كه رسانهها و محتوايي كه در طول اين سالها به بازار عرضه شده، بر اين ماجرا تاثيرگذار بوده، هم قابل تامل است. رسانه تجملاتي تاثير شگرفي بر مصرفگرايي داشته و عملا به نظر ميرسد در بسياري از موارد، توليدكنندگان از قدرت رسانه در جهت تشويق مردم به اين امر استفاده ميكنند. موضوعي كه لااقل در روزهاي خانهنشيني به واسطه حضور ويروس عزيز! كرونا، توسط صدا و سيما بارها با تبليغات رنگ و وارنگ پكيج شويندهها و مواد غذايي و... به نمايش درآمده است. ايرانيان در گذشتههاي دور، در روزهايي كه به سختي روزگار ميگذراندند، صرفهجويي و استفاده درست از وسايل را الگوي خودشان قرار داده بودند. همه ما از پدران و حتي نسل قبلترشان، در ارتباط با آن دوران و الگوي مصرف آن روزها بسيار شنيدهايم. اين الگو در طول ساليان، به تدريج تغيير كرده و كمرنگ شده و ديگر مردم كمتر كالايي را براي مدت زمان زيادي در منزل نگه ميدارند و از آن استفاده ميكنند. در واقع فرهنگِ استفاده درست و ارزش قائل شدن براي كالايي كه ساخت آن، نتيجه تلاشي بوده از بين رفته است. شايد كليشهاي به نظر برسد، اما بسياري از مشكلات اين رفتار ناپسند، ناشي از رقابت بين خانوادههاست كه حتي به فرزندان نيز سرايت كرده است. به عنوان مثال، خانوادهها ديگر علاقه ندارند ابزاري كه براي مدتي در منزل نگه داشته شده و به اصطلاح كهنه شده در حالي كه از نظر كارايي مشكلي ندارد را مورداستفاده قرار داده و ديگر كمتر كسي، استفاده درست يا مفهوم «تعمير» را براي فرزندانش تشريح ميكند. اين فرهنگ غلط تا جايي پيش رفته كه در بسياري از موارد، در جامعه عملا شغلي به نام تعميركار وجود نداشته و جاي خود را به تعويضكار داده است. عليايحال نتايج اين مصرفگرايي و زبالهسازي را به راحتي ميتوان حدس زد. جهاني كه در آن مردم، بيشتر به دنبال خريد كالايي هستند تا استفاده مفيد از آن يا حتي دانستن علت خريد آن. رقابت بين توليدكنندگان در كاهش كيفيت! بيشتر شده و از آنجا كه ديگر، عمر و ماندگاري كالا چندان اهميتي ندارد، كالاي وارد شده به بازار، ديگر از كيفيت خوبي برخوردار نخواهد بود. قدر مسلم، تبعات اين مصرفگرايي دامنگير شده و بهزودي با آثار منفي آن روبهرو ميشويم. حال براي بازگشت به مسير صحيح و كم كردن اين انحراف ابتدا لازم است خود دست به كار شده و بعد براي آنكه نسلهاي آينده دچار اين عادت غلط نشوند، فرهنگ الگوي مصرف را نزد فرزندانمان نهادينه كنيم. ضربالمثل «ماهي را هر وقت از آب بگيري تازه است»، مصداق خوبي است براي آنكه يادمان باشد هنوز هم تفكر و توجه منباب اين مسائل دير نيست.