مجلس و بازي رياست
جايگاه رياست آن نيز چندان كه بايد و شايد همچون دورههاي پيشين از اهميت بسزايي برخوردار نباشد. احتمالا با توجه به شخصيت مجلس يازدهم همچنين شرايط كشور مجلس به عنوان قوه قانونگذار اقداماتي معمول انجام خواهد داد، طرحهايي به تصويب ميرساند و لوايحي كه از دولت روانه مجلس ميشود را با درجاتي از تغييرات مصوب ميكند. در واقع كار قانونگذاري را به صورت معمول پيش خواهد برد. در اين شرايط نيز نقش رياست مجلس شوراي اسلامي آنقدرها پررنگ نخواهد بود. در واقع به نظر نميرسد كه مجلس پيشرو در مسائل مهم كشور تاثيرگذار باشد. در اين مدت گمانهزنيهايي در مورد رياست مجلس يازدهم مطرح بوده است. از برخي افراد به عنوان كانديداهاي احتمالي كرسي رياست سخن به ميان آمده است و شايد هم در اذهان و افكار عمومي يكي بر ديگري ترجيح داده شده اما اين كرسي احتمالا آنچنان كه بايد و شايد موثر نخواهد بود. مجلس يازدهم با اكثريت مطلق اصولگرا تشكيل ميشود؛ اصولگراياني كه بخش عمدهاي از آنان يا بيشتر به لفاظي و سخنراني مشغول هستند يا به اصولي توام با پرخاش سياسي اعتقاد دارند. اغلب به مسائل به صورت عميق ورود نميكنند و با نگاهي سطحي بيش از هر چيز به لفاظي مشغولاند. همچنين به نظر نميرسد كه راهحلي براي اداره كشور آن هم در شرايط امروز داشته باشند. البته نبايد فراموش كرد كه زمان حضور علي لاريجاني بر كرسي رياست مجلس نيز جز در مواردي معدود ملي، كاري از پيش برده نشد؛ چراكه در مسائلي كه كشور را تحت تاثير قرار ميدهد، گويا نهاد بالادستي چون مجمع تشخيص مصلحت نظام، مجلس را محدود كرده و دست نمايندگان را بسته است. البته شايد اين پرسش به وجود بيايد كه نبود لاريجاني در راس مجلس باعث بالا گرفتن تنش ميان دولت و مجلس خواهد بود كه از نظر من به هر حال دولت و مجلس با يكديگر كنار خواهند آمد هر چند تنشهايي نيز در اين رابطه ايجاد شود.