دومين سالگرد خروج از برجام و دستان خالي ترامپ
محمدحسين كبريا
دو سال قبل دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده وعده انتخاباتي خود را براي خروج از برجام در 18 ارديبهشت 1397 اجرايي كرد. اولويت او از اين خروج، فروپاشيدن نظام جمهوري اسلامي يا در سطح پايينتر تسليم جمهوري اسلامي ايران در مقابل خواستههاي رژيم تروريستي امريكا، از جمله رسيدن به «توافقي بهتر» با ايران شامل پذيرش محدوديتهاي بيشتر در برنامه هستهاي، تغيير رفتار ايران در منطقه (فراموشي عمق استراتژيك)، كنار گذاشتن برنامه موشكي و .... بود. ترامپ در راس رژيم امريكا براي رسيدن به چنين هدفي، متوسل به تروريسم اقتصادي، نظامي، فرهنگي و نهايتا پزشكي شده و به قول خود، بيسابقهترين تحريمهاي اقتصادي و محدوديتها را عليه مردم ايران اعمال كرد.
اين رژيم حتي در كنار مراكز و شركتهاي دولتي و غيردولتي متعدد، عاليترين مقام رسمي كشور و رييس دستگاه ديپلماسي كشور را در ليست تحريمها قرار داده و براي اولينبار در تاريخ، نيروي نظامي رسمي يك كشور (سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران) را در ليست گروههاي تروريستي وارد كرد. ترامپ و گروه جنگطلب پيرامون او، انتظار داشتند كه مردم ايران به واسطه اين فشارها به زانو درآمده و تسليم شوند. ترامپ و مايك پمپئو وزير دروغگو و نفرتپراكن او بارها آرزوهاي دستنيافتني خود را به زبان آورده و مدعي شدند كه در نتيجه خروج از برجام و فشار حداكثري، به هدف خود براي مهار ايران در منطقه رسيدهاند و ايران در آستانه اعلام آمادگي براي مذاكره مجدد در خصوص برنامه هستهاي و موضوعات ديگر از جمله برنامه موشكي و سياست منطقهاي است.
هرچند مردم ايران طي دو سال گذشته بيشترين فشار و درد و رنج را تجربه كردهاند و با شيوع كرونا و تشديد تحريمها و مانعتراشيها و كارشكنيهاي رژيم تروريستي امريكا بيشترين خسارت را ديدهاند، ولي هرگز تسليم زورگويي امريكا نشدهاند. امروز در دومين سالگرد خروج غيرقانوني امريكا از برجام، هيچ دستاوردي نصيب امريكا نشده و دست اين رژيم خاليتر از هميشه است، چرا كه امريكا حتي نميتواند از مكانيسم حل و فصل اختلاف در قالب برجام و تمهيدات پيشبينيشده در قطعنامه 2231 شوراي امنيت سازمان ملل
بهره ببرد.
بلاترديد خروج غيرقانوني رژيم امريكا از برجام و اعمال غيرقانوني تحريمهاي يكجانبه عليه ملت و دولت جمهوري اسلامي ايران در تناقض آشكار با تعهدات آن ذيل حقوق بينالملل بوده و نقضهاي فاحش، مكرر و مستمر منشور ملل متحد، به خصوص ماده ۲۵ را به دنبال داشته است. امريكا با چنين رويكردي، اعتبار و تماميت سازمان ملل متحد را به مخاطره انداخته، اصل حل و فصل مسالمتآميز اختلافات را تضعيف كرده، چندجانبهگرايي و نهادهاي آن را به محاق برده و با جايگزيني عصر فاجعهبار و شكستخورده يكجانبهگرايي، صلح و امنيت بينالمللي را با تهديد مواجه ميكند.
افكار عمومي جهان به خوبي دريافتهاند كه با رژيمي مواجه هستند كه به هيچ اصولي پايبند نبوده و به راحتي تعهدات خود را زير پا ميگذارد. در غيرقانوني و غيرمنطقي بودن اقدامات امريكا در قبال مردم ايران همين بس كه حتي متحدين نزديك اروپايي و استراتژيك آن كشور براي اولينبار (هرچند به صورت كلامي و غيرعملي) به مخالفت با آن برخاسته و بر حفظ برجام به عنوان يك توافقنامه بينالمللي مورد تاييد شوراي امنيت سازمان ملل تاكيد ميكنند. اين در حالي است كه رژيم امريكا بارها با تهديد، خواستار خروج شركاي اروپايي خود از برجام و فروپاشي كامل آن شده است.
طبيعي است كه جمهوري اسلامي ايران نميتوانست در مقابل اقدام غيرقانوني امريكا و سكوت و بيعملي شركاي اروپايي برجام، تمامي بار تعهدات برجامي را بدون برخورداري از مواهب آن، به دوش كشد. اين درحالي بود كه به گواه گزارشهاي مكرر و دورهاي آژانس بينالمللي انرژي اتمي، ايران از زمان امضاي برجام در سال 1394، تنها كشوري بود كه بهطور كامل پايبند تعهدات خود بوده است. امريكا و اعضاي اروپايي برجام حتي قبل از خروج امريكا از آن، تعهدات خود را بهطور كامل اجرا
نكرده بودند.
در هر حال ايران بنابر درخواست اعضاي اروپايي برجام يك سال صبر استراتژيك پيشه كرد و پس از مشاهده بيعملي شركاي اروپايي، در چارچوب برجام و طبق بندهاي 26، 36 و 37 گامهاي پنجگانهاي را براي كاهش تعهداتش برداشت و در نتيجه اكنون ايران براي فعاليتهاي صلحآميز هستهاي خود هيچ محدوديتي قايل نيست. البته ايران بارها آمادگي خود را براي اجراي كامل تعهدات در ذيل برجام اعلام كرده به شرطي كه از مزاياي اقتصادي برجام برخوردار شود. همچنين ايران به همكاري با آژانس بينالمللي انرژي هستهاي ادامه داده و بهطور موقت و داوطلبانه پروتكل الحاقي را اجرا ميكند.
انتظار مردم ايران از كشورهاي مختلف جهان اين بود كه امريكا را در اقدامات يكجانبهگرايانه و تحريمهاي ظالمانه همراهي نكنند و اين انتظار پس از شيوع كرونا بيشتر از قبل شد. ايران معتقد است كه سكوت يا همراهي با اقدامات غيرقانوني و قلدرمآبانه امريكا، به فزونخواهي آن منجر شده و صلح و امنيت جهاني را با خطر مواجه ميكند. از جمله فزونخواهي امريكا را در حركت غيرقانوني و غيرمنطقي اخير آن ميتوان ديد كه بهرغم خروج از برجام و نقض آشكار قطعنامه 2231 و اصرار به كشورهاي ديگر به ناديده گرفتن آنها، به دنبال استفاده از سازوكار حل اختلاف مطابق با آنها و تمديد تحريم تسليحاتي ايران پس از اكتبر 2020 است.
چنين امري هرگز پذيرفتني نبوده و كشورهاي مختلف به ويژه اعضاي دائم و غيردائم شوراي امنيت بايد به وظيفه خود در قبال حفاظت از قوانين، معاهدات و صلح بينالمللي عمل كرده و مانع از رسيدن امريكا به اهداف پليد خود با توسل به زورگويي شوند. به قول دكتر ظريف در نامه به دبيركل سازمان ملل: «اين حركت رژيم امريكا بسيار نگرانكننده است و ممكن است اوضاع را به شرايط غيرقابلكنترل بكشاند و هرگونه اقدام عليه قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت و برخلاف اين چارچوب، پيامدهاي جدي براي دوام و پايداري شرايط توافقشده به همراه خواهد داشت.» هرگونه تحريم يا محدوديت جديد توسط شوراي امنيت خلاف تعهدات اساسي داده شده به مردم ايران است و «در چنين سناريويي، گزينههاي ايران، همانطوركه قبلا به اعضاي باقيمانده در برجام اطلاع داده شده، قاطع خواهد بود و همه مسووليت آن بر عهده ايالات متحده و هر موجوديتي خواهد بود كه يا به ايالات متحده كمك كرده يا تلويحا در قبال رفتار غيرقانونياش سكوت كند.»