كشف يك جنس جديد از مارهاي خانواده كلوبريده در ايران در گفتوگو با خسرو رجبيزاده
رازهاي ناگفته بسيار است
فرناز حيدري
هر ساله نزديك صدها گونه مار در سراسر دنيا توصيف علمي ميشوند. با وجود اينكه اغلب كشفهاي جديد گونههاي مختلف مار از نواحي حارهاي دورافتاده و بكر هستند اما محققان ميگويند كه تنوع زيستي نواحي خشك نيز همچنان در اين رقابت تنگاتنگ حضور دارند و خاستگاه گونههاي جديد و ناشناخته هستند. به تازگي جنس و گونه جديدي از مارهاي خانواده كلوبريده (Colubridae) در جنوب شرقي ايران توصيف شده كه پژوهشگران آن را به نام زندهياد هادي فهيمي، كارشناس حياتوحش
Persiophis fahimii نامگذاري كردهاند. در اين گزارش با خسرو رجبيزاده، پژوهشگر ارشد اين تحقيق علمي و نويسنده كتاب مارهاي ايران گفتوگو كرده و از او درباره اهميت اين كشف جديد پرسيدهايم.
يك جنس جديد پس از ۱۶۶ سال
مارهاي خانواده كلوبريده در همه قارهها به جز قطب جنوب پراكنش دارند و به عنوان بزرگترين و متنوعترين خانواده مارها در دنيا شناخته شدهاند. جالب است كه حدود ۶۰درصد از مارهاي دنيا در اين خانواده جاي ميگيرند و براساس جديدترين مطالعات قدمت آنها در روي كرهزمين به ۴۷ الي ۵۳ ميليون سال پيش برميگردد. با وجود اينكه تاكنون ۱۹۶۵ گونه از مارهاي كلوبريد در دنيا شناسايي شده، اما بدون شك گونههاي جديد بسياري هستند كه تاكنون ناشناخته باقي ماندهاند. محققان معتقدند كه اهميت مطالعه تنوع زيستي مارهاي كلوبريده صرفا از نقطه نظر حفاظتي نيست بلكه اين مساله از اين نظر اهميت دارد كه ميتواند معماهاي بسيار موجود درباره كل اين گروه را مشخص كند. خسرو رجبيزاده، نويسنده ارشد مقاله «افزايش فيلوژني مارهاي كلوبرين در جنوب غربي آسيا، توصيف يك جنس و گونه جديد» ميگويد: «محل مشاهده اولين نمونه جنس جديد (Persiophis) جنوب شرقي ايران است. مارهاي ايران اغلب در خارج از كشور توصيف شدهاند و محققاني كه بعدها به ايران سفر كردهاند، آنها را ديده و در ايران هم حضورشان را ثبت كردهاند. اما در سالهاي اخير خزندهشناساني كه به ايران آمدند، دستاوردهاي بيشتري داشتند و توانستند گونههايي را در داخل كشور ما توصيف كنند با اين وجود ماري كه محل مشاهده اولين نمونه جنس آن ايران باشد، در كل كشور از دو مورد فراتر نميرود: قديميترين جنس، مار شاخدار
(Pseudocerastes) است كه ۱۶۶ سال پيش توسط يك فرانسوي به موزه تاريخ طبيعي فرانسه برده و در آنجا توصيف شد و اكنون بعد از ۱۶۶ سال، جنس جديد
(Persiophis) دومين جنسي است كه محل مشاهده اولين نمونه آن ايران است و البته بخش عمدهاي از كار توصيف علمي آن هم بار ديگر در پاريس انجام شده است.» رجبيزاده كه دوره پسادكتراي خود را نيز در موزه تاريخ طبيعي پاريس گذرانده، ميگويد: «اولين ماري كه محل مشاهده اولين نمونه جنس آن در ايران بود، مار شاخدار ايراني (Pseudocerastes persicus) است كه توسط اوشق الوي (Aucher-Eloy) داروساز و گياهشناس فرانسوي قرن ۱۹ نمونهبرداري شد. الوي تنها ۴۵ سال زندگي كرد و در شهري نزديك پاريس دنيا آمد و بزرگ شد، اما ۸ سال آخر عمرش را به استانبول رفت و از آنجا به كشورهاي زيادي از آسياي صغير، جنوب اروپا و حتي مصر، سوريه و ايران سفر كرد. زماني كه الوي به ايران آمد، اوايل سلطنت ناصرالدين شاه بود و سفر تحقيقاتي در ايران قطعا سختيها و مصايب خاص خودش را داشت. او نمونههاي زيادي از گياهان جمعآوري كرد و به موزه تاريخ طبيعي پاريس فروخت. اهميت كار او در دنياي علم به حدي است كه حدود ۶گونه گياه در دنيا به نام او ثبت شده اما او غير از گونههاي گياهي، گونههاي جانوري معدودي را هم جمعآوري كرد. الوي در آن زمان يك مار عجيب شاخدار را به موزه تاريخ طبيعي فرانسه فروخت و چند سال بعد در سال ۱۸۳۸ ميلادي در جايي نزديك اصفهان از دنيا رفت. از او كتابي به زبان فرانسه
(Relations de Voyages en Orient de 1830 à 1838 was published posthumously in 1843) بر جا مانده كه در آن خاطرات ۸ سال آخر عمر و سفرهايش را تعريف كرده. مار عجيبي كه الوي از ايران پيدا كرد و به موزه تاريخ طبيعي فرانسه فروخت، در سال ۱۸۵۴ ميلادي توصيف علمي شد و در تاريخ جانورشناسي ما يك گونه بسيار ارزشمند تلقي ميشود.» رجبيزاده در ادامه ميافزايد: «شايد جالب باشد كه بدانيد نمونه اوشق الوي سالها بعد توسط يك جانورشناس، پروفسور آناتومي، خزندهشناس و ماهيشناس بزرگ فرانسوي به نام آندره دومريل (Andre é Marie Constant Duméril) كه در موزه تاريخ طبيعي در بخش تشريح مقايسهاي كار ميكرد، توصيف شد. دومريل به همراه پسرش كه جانورشناس بود و همكارش گابريل بيبرون
(Gabriel Bibron) در كتاب ۹ جلدي تاريخ طبيعي كامل خزندگان كه بين سالهاي ۱۸۳۴ تا ۱۸۵۴ منتشر شد، ۱۳۹۳ گونه خزنده را توصيف كردند. در اين كتاب ميتوان اطلاعات جامعي درباره آناتومي، فيزيولوژي و جغرافيايي پراكنش مارها سراغ گرفت. دومريل و همكارانش در جلد ۷ اين كتاب، قسمت دوم، با عنوان داستان مارهاي سمي، مار عجيبي كه اوشق الوي آورده بود را توصيف كردند.» رجبيزاده دليل اهميت موضوع را در آن زمان اينطور تشريح ميكند: «افعيهاي شاخدار كه در آن زمان توصيف شدند، افعيهايي هستند كه بالاي چشم دو شاخ كاملا كيتيني و دو زائده برآمده دارند. اما مار شاخداري كه اوشق الوي پيدا كرد، شاخ كيتيني يك تيكه نداشت تنها دو برآمدگي در بالاي چشمهايش داشت. اين مار را در وهله نخست به عنوان يك گونه جديد از جنس افعي عربي شناسايي كردند كه اشتباه بود و مشكل هم اين بود كه اوشق الوي وقتي اين نمونه را جمعآوري كرد، نقطه دقيق جمعآوري آن را ثبت نكرد و تنها نوشت كه اين نمونه از ايران جمعآوري شده. سالها گذشت تا نهايتا در سال ۱۸۹۶ يك خزندهشناس بلژيكي از روي همين تك نمونه يك جنس جديد را به نام (Pseudocerastes) ثبت كرد و اين ثبت است كه در تاريخ جانورشناسي مهم است. اما براي خود من هم اين جالب بود كه پس از ۱۶۶ سال ما هم در پاريس در همان ساختمان تشريح مقايسهاي كار توصيف علمي اين جنس جديد را به سرانجام رسانديم.»
پيشپردهاي از كشف گونه جديد
خسرو رجبيزاده، محقق دوره پسادكتري ميگويد: «مطالعه و بررسي اين مار عجيب خيلي وقتگير و دشوار بود و من خيلي خوششانس بودم كه به واسطه يك بورس ۶ ماهه پسادكتري از دولت فرانسه
(Bourses postdoctorales du gouvernement français) توانستم امكان تحقيق بيشتر در موزه تاريخ طبيعي پاريس را داشته باشم. رييس گروه، آقاي آنتوني هيقل
(Anthony Herrel) خيلي كمك كردند و نمونه را مجدد به دانشگاه گنت (Ghent University) بردند تا دوباره ميكروسيتي انجام شود. علت اينكه
دو بار ميكروسيتي انجام داديم هم اين بود كه ميخواستيم در مورد جزييات استخوان جمجمه و استخوانهاي گردن اطمينان كامل داشته باشيم.
در واقع مقاله حاضر، تنها نصف كاري است كه انجام شده و باقي را حتما در آينده نزديك در مقالات علمي ديگر چاپ خواهيم كرد.» رجبيزاده چگونگي شناسايي اينگونه جديد را اينطور بيان ميكند: «در بهار سال ۱۳۸۷، من و همكارم رومان نظروف (Roman Nazarov) يك ماه كار ميداني در نواحي جنوبي و غربي ايران انجام داديم و در آن سفر يك شب در كوههاي مجاور شهر ارزوئيه كرمان، نمونه ماري را گرفتيم كه در ابتدا چيزي حدفاصل جنس مارهاي سرسياه و مارهاي درفشي جلوه ميكرد. براساس مشخصات ريختشناسي فقط مشخص بود كه ماري از خانواده كلوبريده است اما جنس و گونه آن سوال بزرگي براي ما بود. مشكل بزرگتر هم اين بود كه براي شناسايي تنها يك نمونه دراختيار داشتيم. البته در سفرهاي بعدي هم كه در سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ انجام شد، هيچ نمونهاي پيدا نكرديم و به همين دليل تصميم گرفتيم كه از همين تك نمونه تا جايي كه امكان دارد، براي تشخيص كمك بگيريم.»
نويسنده كتاب مارهاي ايران در ادامه ميگويد: «براي بررسي اين نمونه يك تيم بينالمللي تشكيل شد و ميتوانم بگويم كه اين كار براي خود من هم الگويي از كار تيمي بود. من سرپرست مطالعات بودم. همكارم الكساندر پايرون (Alexander Pyron) كل كارهاي فيلوژني و مولكولي را انجام دادند. كار بزرگي كه اين همكار انجام داد، اين بود كه ۳ ژن ميتوكندريايي و
۴ ژن هستهاي را از نظر توالي ژنتيكي مشخص كرد و بعد از آن براساس اطلاعات ژنتيكي تمام مارهاي دنيا، يك درختچه فيلوژنتيكي ترسيم كرد. درختچه بسيار بزرگي ترسيم شد كه در آن ۱۶۵۲ گونه مار جايگاهشان مشخص شده. اين بزرگترين درختچه فيلوژنتيكي است كه تا الان (۲۰۲۰ ميلادي) براي مارهاي جهان ترسيم شده است. براساس اين درختچه فيلوژنتيكي مشخص شد كه همين تك نمونه قطعا يك جنس جدا و يك گونه جداست.» رجبيزاده در عين حال همكاران ديگر خود را هم معرفي ميكند: «همكارم رومان نظروف
(Roman Nazarov) در كارهاي ميداني به من كمك ميكرد. همكار ديگرم دومينيك آدريانس
(Dominique Adriaens) كارهاي ميكروسيتي اسكن را انجام داد و توانست از جمجمه اين مار ميكروسيتيهاي خيلي دقيق تهيه كند. اسكنها نشان داد كه اين مار كه در ظاهر تفاوتهاي زيادي با بقيه مارها ندارد، در جمجمه، چقدر با گونههايي كه ميشناختيم، فرق دارد. استخوان Pterygoid جمجمه اين مار هيچ دنداني ندارند، باقي استخوانهاي دهن هم شامل استخوانهاي فك پايين و فك بالا و استخوان كام، دندانهايريزي دارند. اين خصوصيت در ميان مارهاي دنيا بهشدت نادر است. تنها يك جنس مار به نام Dasypeltis كه در آفريقا تا شبه جزيره عربستان پراكنش دارد، اينطور است كه تخم پرنده با پوسته سفت ميخورد. يك مورد ديگر هم گونه عجيبي از جنس Elachistodon است كه در جنوب و جنوب شرق آسيا پراكنش دارد و تخم پرنده ميخورد. مارهايي مانند اينها كه از تخم پرنده تغذيه ميكنند، دندانهايشان بسيار تحليل رفته يا بخشي از دندانها را ندارد چون دندان وقتي كه توسط پوسته سفت تخممرغ ضربه ميخورد، ميشكند. اين مار جديد هم اين خصوصيات عجيب را دارد اما هنوز فرصت نشده كه رفتارهاي تغذيهاي آن را بررسي كنيم.» رجبيزاده در آخر به همكار ديگرش اشاره ميكند: «آنتوني هيقل
(Anthony Herrel) رييس آزمايشگاه من در فرانسه، كسي بود كه من دوره پسادكتراي خود را زيرنظرش گذراندم. كمكهاي او واقعا ارزشمند بود اما در زمان داوري مقاله هم اتفاقاتي افتاد كه كمك كرد تا ارزش علمي اين تحقيق بيشتر شود. يكي از داوران از ما خواست كه تمام اطلاعات مورفولوژيكي كه از تمام جنسهاي زيرخانواده كلوبريده پيدا كرده بوديم را در يك جدول بياوريم و از نظر صفات مورفولوژيكي و آناتوميكي شاخص با جنس و گونه جديد مقايسه كنيم. در اين جدول مشخص شده كه اين جنس جديد با چند خصوصيت در كل خانواده كلوبريده منحصربهفرد است؛ نخست اينكه استخوان Pterygoid آن دندان ندارد و باقي استخوانهاي دهانش هم دندانهاي خيلي ريز دارند و دوم اينكه اولين فلس لب بالاي اين مار خيلي بزرگ است و به صورت مشخص به شكل مثلثي ديده ميشود.»
مار زميني فهيمي
رجبيزاده در پاسخ به اين سوال كه چرا نام فهيمي براي اينگونه انتخاب شده، ميگويد: «زندهياد هادي فهيمي طبيعيدان و خزندهشناس جواني بود كه زندگي خود را صرف مطالعه تنوع زيستي و حفاظت از خزندگان و پستانداران ايران كرد. هادي به عنوان يك دوستدار جوان طبيعت، براي مدت دو سال به محيطبانان سازمان حفاظت محيطزيست استان كرمان ملحق شد و بخشي از فعاليتهاي او در پارك ملي خبر بوده است. پارك ملي خبر به محل مشاهده گونهاي كه تازه توصيف شده، نزديك است و به همين دليل ما نام گونه جديد را
(Persiophis fahimii) گذاشتيم. زندهياد هادي فهيمي دانشجوي دكتراي دانشگاه تهران بود و با كمال تاسف در سانحه هوايي پرواز تهران ياسوج در سال ۹۶ او را در كوههاي دنا زاگرس مركزي از دست داديم. نام جنس Persiophis از دو عبارت Persi به معناي ايران و Ophis به معناي مار تشكيل شده است و به همين دليل ما نام Persiophis fahimii را انتخاب كرديم كه به معناي مار زميني فهيمي است.» او در توصيف اين وضعيت ميافزايد: «من به عنوان كسي كه روي مارها كار ميكنم، از مردم درباره مارهاي بزرگ و عجيب بارها شنيدهام. اين مسائل چون واقعيت ندارد را جدي نميگيرم اما خاطرم هست كه يكبار زندهياد هادي فهيمي درباره يك مار بزرگ از خانواده كلوبريده در منطقه سيستانوبلوچستان با من صحبت كردند و از آنجايي كه اين مساله از جانب يك متخصص و كارشناس عنوان شده بود، در ذهن من باقي ماند و ضرورت بررسي و مطالعه جديتر مارها را در منطقه جنوب شرقي كشور يادآوري كرد. هنوز هم در گوشه ذهن من اين موضع هست و فكر ميكنم كه بالاخره بايد روزي اين كار را انجام دهم.»
حفاظت از تنوع زيستي ارزشمند ايران
خسرو رجبيزاده تنوع زيستي در ايرانزمين را اينگونه جمعبندي ميكند و ميگويد: «صحبتي كه هميشه از جانب محققان حوزه حياتوحش مطرح ميشود، اين است كه هدف شناخت تنوع زيستي، حفاظت از آن است. ايران كشوري در حال توسعه است، از سوي ديگر تغييرات اقليمي در كشور ما اثرات زيادي دارد. بنابراين اين خطر وجود دارد كه در جريان توسعه و تغييرات اقليمي و عوامل متعدد ديگر بخشي از تنوع زيستي را از دست بدهيم حال آنكه هنوز حتي فرصت نكردهايم، آنها را به درستي بشناسيم. توصيف گونههاي جديد در ايران نشان ميدهد كه چقدر جاي كار داريم. اما وقتي يك جنس جديد از خزندگان توصيف ميشود، نشان ميدهد كه كشور ما چقدر منحصربهفرد است. پيدا كردن جنس جديد خزنده اصلا موضوع عادي در دنيا نيست. اين اتفاق خيلي به ندرت رخ ميدهد، من در سال 2015، با خزندهشناسان تُرك همكاري داشتم و روي ماري از جنوب تركيه با نام علمي
(Eirenis barani) كه يك جنس ديگر از خانواده كلوبريده و بومي خاور نزديك است، كار ميكرديم. آنجا متوجه شديم كه آن مار از جنس Eirenis يا مارهاي كوتوله نيست و جنس جديدي بود كه نام آن را Muhtarophis گذاشتند. اين نام به افتخار خزندهشناس تُرك پروفسور مختار باشاوغلو
Dr. Muhtar BAŞOĞLU (1981-1913) انتخاب شد. اما نمونه آنها با نمونه ما متفاوت است چون
Persiophis fahimii از همان ابتدا كه شناسايي و توصيف شد، به عنوان جنس جديد شناخته شد و پيش از آن هم كسي نمونهاي مشابه آن را نديده بود.» رجبيزاده ميگويد: «اين اتفاق در مناطق استوايي و آسياي جنوب شرقي و امريكاي جنوبي شايع است چون جنگلهاي انبوه و باراني وسيع دور از دسترس و بكر دارند اما تنوع ما از نوع ديگري است. من معتقدم كه بايد خيلي بيشتر مراقب حفاظت از تنوع زيستي كشورمان باشيم.»
منابع:
https: //en.wikipedia.org/wiki/Pierre_Martin_R%C3%A9mi_Aucher-%C3%89loy
https: //en.wikipedia.org/wiki/Andr%C3%A9_Marie_Constant_Dum%C3%A9ril
خسرو رجبيزاده: اسكنها نشان داد كه اين مار كه در ظاهر تفاوتهاي زيادي با بقيه مارها ندارد، در جمجمه، چقدر با گونههايي كه ميشناختيم، فرق دارد.