نگاهي به خاموشي برندهاي لوازم خانگي ايران
در سالهاي اخير بسياري از برندهاي داخلي لوازم داخلي با مشكلاتي همراه شدند و آنهايي هم كه ماندهاند با دشواريهاي فراواني ادامه راه ميدهند. اكثر برندهاي داخلي لوازم خانگي حداقل حدود 20 سال از تكنولوژي روز عقب هستند. اما اگر بخواهند با تجهيزات و تكنولوژي روز دنيا وارد شوند، امكان رقابت و توليد وجود دارد. اين گزارش نگاهي دارد به سه برند خوشنام و معروف بازار لوازم خانگي ايران كه با اينكه هنوز افتان و خيزان فعاليت دارند، اما نام و نشان آنها چند سالي است كه در بازار ديده نميشود.
ارج
83 سال از روزي كه خليل ارجمند، كارآفرين ايراني، اولين و بزرگترين كارخانه توليدكننده لوازم خانگي ايران را وارد عرصه صنعت و اقتصاد كشور كرد، ميگذرد و در اين مدت يكي از برندهاي خوشنام ايران در لوازم خانگي بوده است. علينقي عاليخاني، وزير اقتصاد ايران (۱۳۴۸ - ۱۳۴۱) در كتاب خاطراتش ميگويد: «در آخرين سفري كه به شوروي كردم به آقاي نوويكو نايب نخستوزير شوروي كه قائممقام كاسيگين نخستوزير وقت شوروي بود، يك يخچال ايراني (ارج) هديه دادم. او فوقالعاده خوشحال شد و به من تاكيد كرد راننده خودش ميآيد تا يخچال را ببرد و تاكيد كرد مبادا يخچال را به دفترش بفرستم.» يخچال ايراني در آن زمان به قدري شهرت يافته بود كه يكي از بالاترين مقامهاي اجرايي آن كشور بزرگ از تصاحب آن ذوق زده شده و درخواست ميكند محصولي را كه ساخت ايران رويش درج شده، براي استفاده خانوادهاش به منزل ببرد.ارج در سال ۱۳۱۶ با ساخت ابزار صنعتي به چرخه توليد گام نهاد و با توليد كولر آبي و يخچال به سوي ساخت لوازم خانگي پيش رفت. ميرخاني رشتي، مديرعامل اسبق ايرانخودرو درباره اين شركت مينويسد: «مديرعامل ارج ايده مهندسي
-صنعتي داشت و با روشهاي مهندسي كار ميكرد.» شايد به همين سبب بود كه محصولات ارج نسبت به ساير رقبايش در بازار اقبال بيشتري به دست آورد. ارج پس از آنكه مصادره شد، مانند ساير شركتهاي مصادرهاي زيرمجموعه سازمان صنايع ملي شد. در دهه ۷۰ مديران دولتي اين شركت با اختلاس
۲۰ ميليارد توماني پرونده مالي اين شركت را به فساد كشيدند تا براي مدتي ارج با حاشيههايي روبهرو شود. ارج كه بزرگترين برند لوازم خانگي كشور است، درحالي كه ميتوانست بازارهاي اروپايي را نيز به تسخير خود درآورد، امروز به شركتي تبديل شده كه دست به مونتاژ كالاهاي خارجي ميزند. هرچند كه چارهاي هم جز اين ندارد.
آزمايش
محسن آزمايش، كارخانهدار و كارآفرين ايراني و بنيانگذار كارخانه آزمايش بود. فرزند يك روحاني در سال 1304 در تهران به دنيا آمد و از سال 1330 كار خود را با حضور در مناقصههاي شهرداري آغاز كرد. او از اواسط دهه ۳۰ در شرق تهران در كارگاهي به ساختن صندلي، مبل و آبكاري فلزات پرداخت. اين كارگاه در سال ۱۳۳۶ در يك آتشسوزي كه آزمايش آن را «عمدي» توصيف ميكرد، نابود شد. پس از اين ماجرا او در تهراننو به تاريخ ۱۶ اسفند ۱۳۳۷ در محل كارخانه قديمي، كارخانه صنعتي آزمايش را بنيان نهاد و تا سال ۱۳۵۸ مديريت آن را دراختيار داشت. شركتي كه محسن آزمايش به ثبت رسانده بود، سرمايهاي برابر با ۳۰ ميليون ريال داشت. اما با رشد و توسعه كار، سرمايه شركت در سال ۱۳۴۷ به
۲۰۰ ميليون ريال افزايش يافت. در اين سال پيشبيني فروش محصولات شركت يك ميليارد ريال بود. بعد از چند سال، او زميني به مساحت ۱۸۵ هزار متر در كيلومتر ۱۰ جاده آبعلي، سه راه آزمايش خريداري كرد و كارخانهاي بنا نهاد. در سال ۱۳۵۸ كارخانههاي آزمايش مشمول بند د قانون حفاظت صنايع ايران شدند و محسن آزمايش يك سال پس از ملي شدن (مصادره) دارايياش به سوييس مهاجرت كرد. پس از چند سال، ساير نهادهاي دولتي و شبهدولتي مثل سازمان خصوصيسازي و صندوق بازنشستگي از سهامداران بزرگ شركت شدند. فعاليتهاي توليدي شركت تا اوايل سال ۱۳۸۰ تا حدي رونق داشت و كالاهاي جديدي مانند يخچال سايد باي سايد و فريزر بدون برفك به محصولات شركت اضافه شدند. در همين سالها مجموعه آزمايش از طريق بورس به بخش خصوصي واگذار شد.
پارس الكتريك
حاج محمدهاشم برخوردار سومين فرزند حاج محمدحسين در خانوادهاي كه چند نسل آن در يزد به تجارت مشغول بودند، در سال ۱۳۰۸ به دنيا آمد. خانواده برخوردار فوقالعاده سنتي و مذهبي بودند. حاج محمدهاشم باتوجه به سرمايهاي كه سالها از محل تجارت به دست آورد، از سال ۴۱ تا ۵۶ به همراه برادرش به سرمايهگذاريهاي صنعتي روي آوردند. كارخانههاي پارس توشيبا، پارس شهاب، پارس الكتريك، باتري پارس، لوازم خانگي پارس و چندين واحد صنعتي را بنيانگذاري كردند تا هشت هزار نفر در اين كارخانهها مشغول كار شوند. پارس الكتريك نيز مصادره شد تا از طريق سازمان صنايع ملي به شركت سرمايهگذاري تامين اجتماعي (شستا) واگذار شود. از بين شركاي تجاري اين شركت تنها گرونديك آلمان كه در بين برندهاي صوتي و تصويري برند درجه سوم اروپا به شمار ميآمد، با اين شركت همكارياش را ادامه داد. گرونديك چند سال پيش براي هميشه مرد و پارس الكتريك نتوانست مرده اين برند را خريداري و به نام خود ثبت كند. از اين رو براي توليد تلويزيون دست نياز خود را به سمت كارخانههاي كرهاي (غير از برندهاي معروف) دراز كرد كه با يكي از قديميترين برندهاي صوتي و تصويري آسيا همكاري كند.