«حفاظت» با مردم پيش ميرود
حميدرضا ميرزاده
تصاوير مشاهده يك خانواده پرجمعيت يوزپلنگ در ذخيرهگاه زيستكره توران چند روزي است كه در شبكههاي اجتماعي و رسانهها دست به دست ميشود و موجي از شادي را در ميان دوستداران حياتوحش به وجود آورده است. خانوادهاي مشتمل بر يك ماده يوز و چهار تولهاش كه در سال گذشته به دنيا آمدهاند، آن هم در دوراني كه وضعيت نسبتا مبهم يوزپلنگ در كشور، موجب نگرانيهاي جدي شده است. حدود سه سال قبل، زماني كه پويش مردمي «يوز تا ابد» به همت خانم «هديه تهراني» و جمعي از كارشناسان حياتوحش، هنرمندان و ورزشكاران شكل گرفت، برنامه خروج آغلهاي دامداري از قلب پارك ملي توران به عنوان يكي از زيستگاههاي زادآور و مهم يوزپلنگ آغاز شد و پس از حدود يكسال و نيم، دام اهلي بهطور كامل از محدوده پارك ملي توران خارج شد. حضور دام اهلي در زيستگاههاي طبيعي، يكي از تعارضهاي حياتوحش محسوب ميشود، چراكه اولا دام اهلي با گياهخواران منطقه بر سر تصاحب علوفه در رقابت قرار ميگيرند
(و معمولا پيروز ميشوند) و ثانيا سگهاي گله ميتوانند آسيب مستقيم به گونههاي حياتوحش از جمله يوزپلنگ وارد كنند. به همين دليل وجود دام اهلي در زيستگاههاي حساسي چون پارك ملي توران ميتواند خطرات عديدهاي براي حياتوحش داشته باشد. يوز تا ابد موفق شد پروژهاي را به اتمام برساند كه از حدود دو دهه قبل آغاز شده و نيمهكاره مانده بود. مسائل اقتصادي، برخي اختلافنظرها بين دامداران و دولت و كمبود بودجه مهمترين دلايلي بودند كه با وجود تلاشهاي سازمان حفاظت محيط زيست، خروج دام از توران را نيمهكاره گذاشته بود. اما تجربه پويش يوز تا ابد نشان داد كه حضور و علاقه جامعه به مشاركت، نتايجي جذاب را رقم خواهد زد، چراكه گفتوگوهاي مردم با يكديگر، نسبت به گفتوگو بين دولت و مردم، معمولا با همدلي بيشتري همراه است. دامداران حاضر در پارك ملي توران به عنوان بخشي از مردم، همدلي بيشتري با كارشناسان پويش يوز تا ابد به عنوان بخش ديگري از مردم نشان دادند و اين گفتوگوها به نتيجه مطلوبي رسيد. در ابتداي انتشار ويديوي اخير درباره مشاهده خانواده يوزپلنگ در توران نيز اگرچه يوزپلنگهاي مشاهده شده در محدودهاي كه از دام اهلي خالي شده بود، مشاهده نشده بودند، با اينحال بار ديگر نام پويش يوز تا ابد به عنوان حركتي مردمي و موثر براي كاهش بخشي از مشكلات يوزپلنگ در منطقه توران مطرح شد. دام اهلي و سگهاي گله، تنها يكي از مشكلاتي هستند كه يوزپلنگها با آن روبهرو هستند و تنها بخش كوچكي از اين مشكل با مشاركت مردمي حل شده است. مشكلاتي همچون تعارض دامداريها خارج از محدوده پارك ملي توران و در ديگر زيستگاههاي يوز، جادههاي مواصلاتي حاشيه و درون زيستگاهها، معضل شكار غيرمجاز طعمههاي يوز و قاچاق حياتوحش از جمله مشكلات ديگر بر سر راه بقاي يوزپلنگها به عنوان يكي از گونههاي جانوري بالاي هرم بومشناختي طبيعت كشور هستند. همانطور كه تجربه ارزشمند پويش يوز تا ابد نشان داد، مشاركت مستقيم مردمي در امور اينچنيني، علاوه بر آنكه مشوقي براي همكاريهاي بيندستگاهي در بدنه دولت است، همدلي بيشتري را نيز در ميان جوامع بومي برميانگيزد. حالا كه پس از مشاهده اين خانواده يوزپلنگ اميدها بار ديگر تازه شده، بايد چراغ مشاركت مستقيم براي حفظ يوزپلنگ را روشن كرد. حفظ يوزپلنگ، تنها حفظ گونهاي جانوري از خطر انقراض نيست، بلكه تلاش براي نجات جانداران وحشي، تلاش براي تغيير چارچوبهاي توسعهاي است كه نشانههاي ناپايداري آن با به خطر افتادن زيستمندان ديگر عيان ميشود. تغيير اين روند و چارچوب ناپايدار، اقتصاد و معيشت بهتري را براي جامعه رقم خواهد زد؛ هر چند كه ممكن است در ابتدا چنين به نظر نرسد.