نگاهي به برخي آمار منتشرشده از قتلهاي خانوادگي در دو دهه گذشته
3 جنايت و برجسته شدن يك اصطلاح قديمي؛ قتلهاي ناموسي
گروه اجتماعي
خرداد با خبر هولانگيزي شروع شد، يك داس و يك قتل ناموسي. ابعاد مختلف قتل رومينا، دختر 14 ساله تالشي در هفته اول رسانههاي مكتوب و مجازي را اشباع كرد، مصاحبه مستقيم مادر رومينا و خواستگار او نيز نشر و بازنشر شد، تا جايي كه نتايج نظرسنجي ايسپا در بازه زماني 12 تا 17 خرداد نشان ميداد كه 85.9 درصد از شهروندان تهراني، اخبار مربوط به كشته شدن رومينا به دست پدر را شنيدند. قتل ناموسي در شرف پايين آمدن از صدر اخبار بود كه اين بار به فاصله چند روز، فاطمه و ريحانه نيز به قتل رسيدند تا «قتل ناموسي» مانند آتشسوزيهاي خرداد ماه به واژه «سريالي» مزين شود. اما شايد اين 3 قتل، نوك كوه يخ باشند و در اعماق، هنوز قتلهاي ناموسياي باشند كه فرصت رسانهاي شدن را ندارند و فراموش ميشوند.
پيش از اين منيژه محمدي، وكيل پايه يك دادگستري در گفتوگو با «اعتماد» و در تحليل قتلهاي ناموسي اشاره كرده بود كه بسياري از چنين قتلهايي رسانهاي نميشوند. در چنين شرايطي زنان با آگاهي اعضاي خانواده، قبيله و روستا كشته ميشوند و در حمايت جمعي، اين قتلها براي پاك كردن لكه ننگ و پاسداري از شرف، مسكوت ميمانند. اين وكيل پايه يك دادگستري تاكيد كرده بود كه در سال جاري نيز در كردستان چند زن به دست برادر يا پدر خود به قتل رسيدهاند با اين حال رسانهاي نشدند. با اين حال 3 قتل پيدرپي هشتگ «قتلهاي ناموسي» را در شبكههاي مجازي فراگير كرده است اما آيا اين به معناي افزايش قتلهاي ناموسي در سال جاري است؟
به گزارش ركنا، فاطمه برحي، دختر ۱۹ ساله آباداني يك سال قبل به عقد پسر عموي خود درآمده بود ولي نميخواست به اين ازدواج ادامه دهد و درخواست جدايي خود را به خانواده اعلام كرده بود. فاطمه يك بار مورد خشم پدر واقع و با سم مسموم شد كه مادر جان دختر را نجات داد. اما اين همسر فاطمه بود كه ساعت 22:30 يكشنبه شب 25 خرداد با در دست داشتن چاقويي خونين در كلانتري به قتل فاطمه اعتراف كرد و گفت كه به دليل خيانت، سر همسرش را از تن جدا و در كنار رودخانه بهمنشير رها كرده است. هنوز اخبار قتل فاطمه دست به دست ميشد كه اين بار ريحانه جان خود را از دست داد و باز هم پدر را در مقام «قاتل» نشاند. ركنا در گزارش مرگ ريحانه نوشته بود كه 2 سال گذشته نيز پدر قصد جان دختر را كرده بود كه به دست خواهر از مرگ نجات پيدا كرده بود. طبق اعترافات پدر، دير به خانه بازگشتن ريحانه به قتل او توسط پدر منجر ميشود. ركنا نوشته است كه تصميم پدر براي قتل دختر جدي بود و روز دوشنبه او را در اتاق خواب با ضربه ميله به قتل رساند و جنازه ريحانه را به بيابانهاي نزديك كرمان برد. ريحانه تا ساعت 11 شب زنده بود و پدر ريحانه مدام به سر او ميزد اما با اورژانس تماس نميگرفت تا اينكه ريحانه عامري دختر 22 ساله كرماني به دليل خونريزي شديد تسليم مرگ شد.
نگاهي به آمار
گرچه آمار دقيق و مشخصي از ميزان قتلهاي خانوادگي و ناموسي در كشور منتشر نميشود با اين حال نگاهي به سابقه اين آمار و گوشهاي از عددهاي منتشر شده، نشان ميدهد كه «قتل ناموسي» كه حالا صدرنشين هشتگهاي شبكههاي مجازي است پيش از اين نيز جزو انگيزههاي اصلي ارتكاب قتل در كشور بوده است.
براي مثال، گزارش پليس ايران در سال 1388 نشان ميداد كه فقط در اين سال و در اهواز 15 زن قرباني قتل ناموسي شدهاند. طبق مقاله «نقش و تاثير رسانههاي جمعي بر وقوع قتلهاي شرافتي» نوشته مينو خالقي و منتشر شده در نشريه رسانه و فرهنگ طي سالهاي 1376 تا 1380 بيش از 7 هزار قتل در ايران به وقوع پيوسته است كه از اين تعداد 400 مورد قتل ناموسي بودهاند.
علاوه بر اين طبق مقاله «بررسي روشها و انگيزهها در موارد قتلهاي گزارش شده در تابستان 1392» نوشته اصغر محمدي و زهرا موسينژاد منتشر شده در مجله تحقيقات نظام سلامت كه مستند بر اخبار منتشر شده در روزنامه همشهري نوشته شده است، انگيزه «اختلافات خانوادگي» با تعداد 20 قاتل، دومين انگيزه اصلي ارتكاب قتل در تابستان 1392 بود. همين سال بود كه سرهنگ هادي مصطفايي، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي ناجا اعلام كرد كه 18.8 درصد قتلهاي كشور با انگيزه ناموسي صورت ميگيرد. در اين سال قتل ناموسي پس از «نزاع» دومين عامل قتلهاي عامدانه را شكل ميداد. با اينكه در سال 91 «همسركشي» با كاهش 3.4 درصدي به 20 درصد رسيده بود اما در همين سال قتلهاي ناموسي نسبت به سال گذشته افزايش 3.8 درصدي داشت.
با اين حال همسركشي روند نزولي خود را طي نكرد و سال 1393 معاون وقت مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي، همسركشي را مهمترين قتل خانوادگي در كشور خواند و گفت كه قرباني اصلي همسركشي در اين سال زنان بودند. به گفته سرهنگ هادي مصطفايي در سال 1393 قتلهاي خانوادگي 34 درصد از قتلهاي كشور را به خود اختصاص داده بودند. با احتساب سالانه هزار و 800 قتل در كشور به گفته معاون وقت مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي در اين سال روزانه حدود دو قتل خانوادگي رخ داده بود. در سال 94 براي نخستين بار در تحليلهاي پليس قتلهاي ناموسي از قتلهاي خانوادگي تفكيك شد. گرچه طبق روال دو سال گذشته، آمار روشني از تعداد اين قتلها در سال 94 منتشر نشد اما گزارش خبرآنلاين از بررسي قتلهاي اين سال مبتني بر بررسي 94 عنوان خبري نشان ميداد كه در سال 94، 24 خبر با محورهاي قتل در پي رابطه نامشروع، قتل در پي سوءظن، قتل خواهر توسط برادر يا برادر ناتني منتشر شده است. در اين گزارش مشخص شده بود كه جنايتي مبتني بر «حفظ آبرو» در 21 مورد مقتولان زن داشته و «سوءظن» و «رابطه نامشروع» تنها به قتل 3 مرد ختم شده است.
با اينكه همچنان بررسي آخرين آمار صحيح «قتل خانوادگي»، «همسركشي» و «قتل ناموسي» در دسترس نيست اما پيش از اين سعيد مدني، پژوهشگر مسائل اجتماعي در نشست «آسيبشناسي فرزندكشي» گفته بود، قتل ناموسي حدود 20 درصد كل قتلهاي سالانه كشور و حدود 50 درصد قتلهاي خانوادگي را شامل ميشود و طبق آمار منتشر شده از ميزان قتلهاي سالانه در كشور ميتوان تخمين زد كه سالانه حدود 350 الي 450 قتل ناموسي در كشور رخ ميدهد. با اينكه عموما استانهاي خوزستان، كردستان و ايلام به عنوان استانهايي اعلام ميشوند كه قتل ناموسي در آنها بيش از ديگر استانها رخ ميدهد علاوه بر اين پژوهشي با عنوان «سنخشناسي و دلايل وقوع قتل عمد به شيوه نظريه زمينهاي» نوشته علي يعقوبي چويري منتشر شده در نشريه مسائل اجتماعي ايران نيز نشان ميدهد كه قتل ناموسي در خطه گيلان نيز چندان امر غريبي نيست. به گفته مشاور يكي از زندانهاي گيلان به اين پژوهشگر، از هر صد مورد قتل در خطه شرق گيلان 70 مورد ميتواند قتل ناموسي باشد.
گرچه در غياب آمار منتشر شده از پليس آگاهي اين اعداد نميتواند تصويري دقيق و جامع از وضعيت قتلهاي ناموسي در ايران را ترسيم كند با اين حال با نگاهي به همين اعداد ميتوان فهميد كه قتل ناموسي حالا به قوت رسانههاي مجازي توانسته است بازنشر فوقالعادهاي پيدا كند اما اين بازنشر لزوما نشاندهنده افزايش يا كاهش اين آسيب اجتماعي نيست. با گذشت بيش از دو دهه از درج گزارش و اخباري از «همسركشي»، «قتل خانوادگي» و «قتل ناموسي» در رسانههاي مجازي و مكتوب ميگذرد و هنوز قتل ناموسي به صدر اخبار ميرسد اين بار با مقتولاني كه متولد دهه 80 هستند. آيا در اين مدت چارهاي براي كاهش يا آموزش مرداني انديشيده شده است كه چاقو را زمين بگذارند و از خون عزيزان خود بگذرند؟