مداخله مستقيم تركيه در تحولات ليبي
محمود فاضلي
پس از سرنگون شدن معمر قذافي در سال 2011، در ليبي هرج و مرج مطلق حاكم است. از پنج سال پيش، دو حكومت كه رقيب يكديگرند در اين كشور وجود دارند: دولت به رسميت شناخته شده در سطح بينالمللي در غرب و دولت مخالف آن در شرق كه مرد قدرتمند آن ژنرال خليفه حفتر است. تلاش وي براي بيرون راندن دولت مورد حمايت بينالمللي از طرابلس در هفتههاي گذشته با شكست مواجه شده است. دو طرف درگيري مورد حمايت بازيگران غربي هستند. براي كشورهاي خارجي در وهله اول نفوذ در شمال آفريقا مهم است و همچنين ذخاير غني نفت در ليبي. جنگ داخلي ليبي پس از گذشت حدود 10 سال وارد مرحله جديدي شده است. پس از مداخله مستقيم تركيه در تحولات ليبي اوضاع به سرعت تغيير يافت. دولت وفاق ملي ليبي با نمايندگي فائز السراج، نخستوزير اين كشور كه از سوي سازمان ملل به رسميت شناخته ميشود، ظرف مدت كوتاهي از لحاظ نظامي، سياسي و رواني پيشرفتهاي مهمي داشته است. اين روند براي نگراني حفتر و هوادارنش كافي بود. همه كشورهايي كه به موضوع ليبي حساس بودند، به حركت درآمدهاند.
روابط تركيه - مصر از تابستان سال 2103 پس از سرنگوني محمد مرسي، رييسجمهور سابق مصر با انجام كودتا از سوي سيسي پرتنش شد. فاصله جغرافيايي عامل مهمي است كه مانع از رويارويي دو كشور است. با اين حال دو كشور به عنوان طرفهاي يك جنگ همچنان به تنش ادامه ميدهند. آنها ضمن اشتراك در ائتلافهاي مختلف، به هرگونه تبليغات عليه يكديگر نيز همچنان ادامه دادند. مصر در شرق مديترانه روابط خود با اسراييل، يونان و قبرس (يونانينشين) را بهبود بخشيد و در ليبي، در جبهه مقابل تركيه قرار گرفت. اين كشور با استفاده از موقعيت جغرافيايي خود به راحتي به حمايت از حفتر ادامه داد. تلاشهاي تركيه براي نفوذ و حضور بيشتر در ليبي درحالي است كه رييسجمهور مصر عبدالفتاح سيسي اخيرا تهديد كرده كه اگر لازم باشد با سربازان خود وارد ليبي خواهد شد، اين اقدام تركيه را به رويارويي تحريك كرده است. منطقه در آستانه يك جنگ جديد قرار گرفته و اين جنگ ممكن است ليبي را به يك سوريه دوم تبديل كند، ميدان جنگي بين قدرتهاي خارجي كه صدها هزار پناهنده را به اروپا فراري خواهد داد. دولت وحدت ملي همراه با تركيه در نظر دارد به شهر بندري «سرت» حمله كند، اين شهر به خاطر نزديكي به پايگاههاي نفتي، پالايشگاهها و منابع نفت از اهميت استراتژيك بالايي برخوردار است. ناحيه جفره در جنوب شهر سرت نيز يكي از اهداف نيروهاي دولت وحدت ملي است. پيروزي در اين دو منطقه ممكن است باعث پيروزي دولت وحدت شود. سيسي مدعي است كه سرت و جفره «خطوط قرمز» مصر هستند. هرگونه حمله به اين مناطق ممكن است باعث حمله نيروهاي نظامي مصر به ليبي شود، به همين دليل دولت وحدت ملي اظهارات سيسي را به عنوان «اعلام جنگ» ارزيابي كرده است. تركيه نميخواهد در برابر فشار از سوي مصر تسليم شود. اردوغان رييسجمهور تركيه يك توافقنامه دريايي با دولت وحدت ملي امضا كرده است كه اين توافقنامه جايگاه تركيه را در تنش با يونان، قبرس و مصر بر سر ذخاير گاز در منطقه شرقي درياي مديترانه تقويت ميكند. علاوه بر اين، اردوغان دشمن سرسخت سيسي است. رييسجمهور مصر در سال 2014 پس از كودتا عليه محمد مرسي رييسجمهور وقت به قدرت رسيد. مرسي يكي از اعضاي مهم اخوانالمسلمين و متحد تركيه بود. شواهد نشان ميدهد عملي كردن اين تهديد با خطرات زيادي براي سيسي همراه است. چون برخلاف تركيه كه از نيروهاي انساني و پهپادها استفاده ميكند تا نفوذ خود را در ليبي تقويت كند، قاهره احتمالا مجبور است از سربازان خود براي نبرد در ليبي استفاده كند و در اين صورت احتمالا تلفات زيادي خواهد داشت. سيسي احتمالا اميدوار است كه مردمش به خاطر وطنپرستي به جنگ در ليبي تن بدهند.
در پشت پرده مواضع سيسي دلايل متعددي وجود دارد. نگراني اصلي وي امنيت مرزهاي مصر است. هيچ كشوري خواستار همسايگي با دولتي كه قادر به كنترل مرزهاي خود نبوده و در حال فروپاشي است، نيست. اين درحالي است كه بين مصر و ليبي يك مرز مشترك طولاني كه از لحاظ جغرافيايي كنترل آن دشوار است، وجود دارد. اين وضعيت با درنظر گرفتن حضور تروريستها و فعاليتهاي هزاران نفر از پناهجويان در منطقه خطري جدي محسوب ميشود. همچنين حضور موثر تركيه در آينده ليبي و استقرار اخوانالمسلمين در سراسر مرز نيز به اندازه كافي سيسي را نگران ميكند. اگرچه سيسي به حل مشكلات ليبي اولويت ميدهد، اما درگيريها در شبهجزيره سينا، مسائل اقتصادي، گردشگري فروپاشي شده و مخالفين داخلي وجود دارد كه سيسي بايد با هريك از آنها مقابله كند.
اخيرا پاريس نيز به منتقدين سياست تركيه در ليبي پيوسته است. سخنان اخير ماكرون، رييسجمهور فرانسه در انتقاد از حمايت تركيه از دولت مشروع ليبي، مبني بر اينكه تركيه در ليبي دست به بازي خطرناكي زده است، خشم تركيه را در پي داشت. فرانسه مدعي است كه تركيه با نقض تحريمهاي سازمان ملل بهطور گسترده اسلحه دولت وحدت ملي را تامين ميكند. تركيه اعتقاد دارد فرانسه خواستار بازگشت به دوران استعماري است و اين فعاليتهاي فرانسه است كه در اين منطقه نگرانكننده است. آنكارا اعتقاد دارد حمايت از دولت مشروع ليبي كه از سوي سازمان ملل به رسميت شناخته شده، با موافقت مردم ليبي انجام شده است. در هركجا كه يك تجزيهگر و يك كودتاگر وجود داشته باشد، فرانسه از آنها حمايت ميكند. در واقع اقدامات فرانسه نگرانكننده است. در سال 2011 فرانسه ليبي را بمباران كرد. اكنون نيز از يك كودتاگر در ليبي حمايت ميكند. فرانسه از حفتر، رهبر نيروهاي مسلح مستقر در شرق ليبي حمايت ميكند.
به باور تركيه در قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل بر لزوم حمايت از دولت فائز السراج يعني دولت وفاق ملي ليبي و عدم حمايت از تجزيهگران يا كساني كه با اين توافق مخالف هستند، تاكيد شده است. فرانسه كه يكي از پنج عضو دايمي شوراي امنيت ملي سازمان ملل است، با تصميميكه خود (در شوراي امنيت سازمان ملل) اتخاذ كرده، در تضاد است. اين فرانسه است كه دست به يك بازي خطرناك زده است. ماكرون به جاي دخالت در امور كشورهاي ديگر بهتر است ابتدا كشور خود را مديريت كند. اين ماكرون است كه پا از گليم خود فرا نهاده و دست به يك بازي خطرناك زده است. ما نيز پيشتر در اين زمينه توضيحاتي ارايه داديم. ماكرون در صدد تلافي واكنشها و مخالفتهايي است كه در داخل با آن مواجه است، اما متاسفانه تلاشهايش نتايج منفي دارد.
بين دو كشور تركيه و ليبي علاوه بر قرارداد دريايي كه اخيرا به امضا رسيده است، قبلا در زمينه انرژي، اقتصاد و زيرساختها قراردادها و تفاهمنامههاي مختلفي به امضا رسيده است. به اعتقاد تركيه، در سايه تلاشهاي اين كشور توازن قدرت در ليبي ايجاد شد. كشورهايي كه پيشتر موضع ممتنع داشتند، به تدريج در كنار دولت مشروع ليبي جاي ميگيرند. اما شرايط كنوني تنها منجر به ناخرسندي امارات و فرانسه شده است.
مشاركت تركيه در موضوع ليبي البته با مخالفتهايي در تركيه مواجه است. تركيه درباره واكنش احزاب مخالف به مواضع دولت اين كشور در ليبي، معتقد است هر چيزي كه آن روز به آنها گفتم امروز تحقق يافت. درگفتوگوهاي خود با احزاب، در خصوص چگونگي ايجاد توازن قدرت در ليبي، اهميت حضور تركيه در آن كشور، حفظ قراردادهاي تركيه با ليبي، اتخاذ تدابير لازم در قبال حملات احتمالي عليه منافع تركيه در آن منطقه و نياز به مجوز مجلس در اين راستا و نحوه كمك تركيه در موضوعات مهمي نظير روند سياسي در ليبي، توضيحاتي ارايه داده است. آنكارا كه حضور خود در مديترانه را بيارتباط با مجموعه تحولات مديترانه نميداند و مدعي است ناديده گرفتن منافع تركيه در شرق مديترانه بهطور كلي و معرفي تركيه به عنوان يك كشور استعمارگر اشتباه و احمقانه است. شركتهاي ترك در موضوعات مورد نياز ليبي از جمله در زمينه توليد برق فعاليت داشته و حتي برخي از آنها از گذشته از بيمارستانهاي اين كشور طلبكار هستند. چرا بايد شركتهاي ممالكي كه در ليبي اهداف استعمارگري دارند، به جاي شركتهاي ترك، در اين كشور فعاليت كنند؟ ما با زور به آنجا نميرويم و با زور اين پروژهها را نميگيريم. اگر شركت نفت ليبي و شركت نفت تركيه در درون محدوده فلات قاره مشترك واقع در شرق مديترانه همكاري كنند و مطابق قرارداد بهطور مشترك فعاليتهاي لرزهنگاري و حفاري انجام دهند كه به نفع هر دو طرف واقع ميشود، آيا اين استعمارگري خواهد بود؟ اين كشور هر وقت خواستار كسب قدرت در شرق مديترانه ميشود، ابتدا اسراييل، سپس يونان، اتحاديه اروپا و امريكا در مقابل اين كشور ايستادگي ميكنند.