نگاهي به سرنوشت نامشخص دستفروشان پاساژ پروانه
در گفتوگو با كسبهاي كه آنجا جمع ميشوند
تعطيلي زيرپوستي يك جمعهبازار قديمي
نيلوفر رسولي
نخستينباري كه زمزمه تعطيلي جمعهبازار پروانه تهران به گوش رسيد، خبري از كرونا نبود، قرار بر اين بود كه جمعهبازار پروانه از لحاظ حريق مقاومسازي شود تا اتفاق تلخ پلاسكو اينبار در اين پاركينگ تكرار نشود. كمتر از يك ماه پس از اين زمزمهها اما شيوع كرونا به مدت چهار ماه اين جمعهبازار را تعطيل كرد تا حالا كه خبر انتقال «جمعه بازار پروانه» به «پارك شهر» به عنوان آخرين راهحل عملي براي شروع به كار مجدد اين جمعهبازار مطرح ميشود. اين پيشنهاد در حالي مطرح ميشود كه برخلاف صحبتهاي بهمنماه سال گذشته، تاكنون خبري موثق از شروع ايمنسازي اين ساختمان منتشر نشده است و حالا به نظر ميرسد كه «پاركشهر» به عنوان نقطهاي قطعي براي كوچ كسبه پاركينگ پروانه در نظر گرفته شده است. تصميمي كه چندان با حمايت كسبه پاركينگ همراه نيست، دو فروشنده پاركينگ پروانه به «اعتماد» ميگويند كه اين تصميم، در نهايت به ضعيف و منحل شدن جمعهبازار پروانه منتهي خواهد شد، بهرغم تمام مشكلاتي كه دستفروشي در فضاي باز دارد، جمعهبازار پروانه طي اين سالها بدون تبليغات و سرمايهگذاري خاصي از سوي دولت، توانسته بود سازماندهي فضايي و قوانين خود را داشته باشد، در تمام كشور شناخته شده باشد و بدون دخالت و برنامهريزي نهادهاي متولي، از جمله معاونت صنايعدستي، با استقبال بسيار زياد مشتريان همراه باشد؛ امري كه به دست آوردن مجدد آن نياز به زمان دارد. يكي از اين دستفروشان به «اعتماد» ميگويد: «انتقال پاساژ يعني پايان كار آن. هيچ نقطه ديگري در شهر نميتواند ظرفيتهاي اين محل را داشته باشد؛ حتي اگر اين پاركينگ را با پاركينگ مجهز و بهتري در وليعصر تهران نيز داير كنند، باز اوضاع به روال سابق باز نميگردد، هويت پاركينگ پروانه به محل و سابقه كارش بود.»
داستان يك انتقال
26 خرداد بود كه شهردار منطقه 12در جلسهاي با حضور جمعي از مسوولان شهرداري با كسبه جمعه بازار پاساژ پروانه ميخ آخر را به تابوي نيمهجان پاركينگ پروانه كوبيد، در اين جلسه به صراحت اعلام شد كه قرار است پاركينگ پروانه به پارك شهر منتقل شود. «علي محمد سعادتي»، شهردار منطقه 12 در اين جلسه اشاره كرده بود كه آخرين قرارداد حقوقي پاساژ پروانه، قراردادي سهساله بود و بهمن سال 1398 اين قرارداد به پايان رسيده است. طي اين مدت نيز تلاش شده بود اقداماتي براي ايمنسازي اين ساختمان در برابر آتشسوزي انجام شود اما به گفته شهردار منطقه 12، تاكنون 27 اخطار در زمينه آتشسوزي به اين پاساژ ابلاغ شده است و خبري از ايمنسازي نبود. به گفته «محمد ندرلو»، معاون خدمات شهري شهرداري منطقه 12، پاركينگ پروانه پذيراي حدود هزار و 100 غرفه بود و نزديك به 2 هزار نفر در اين مجتمع مشغول به كار بودند و هر هفته 21 هزار بازديدكننده به پاساژ پروانه ميرفتند. به گفته معاون خدمات شهري شهرداري منطقه 12، مجموعه پاساژ پروانه سيستم كشف اعلام و اطفاي اتوماتيك حريق ندارد و حتي مسيرهاي فرار اضطراري به ميزان كافي در اين پاساژ تعبيه نشده است. «جايگزيني فضايي براي فعاليت مجدد كسبه جمعه بازار پروانه» به عنوان دغدغهاي براي معاونت خدمات شهرداري منطقه 12 در اين جلسه عنوان شد و پاسخ به اين دغدغه، «مكانيابي براي پيدا كردن محل جديد» بود. انتقال دستفروشان پاساژ پروانه به پارك شهر در صورتي رخ ميدهد كه شهردار منطقه دوازده پيش از اين به «ايسنا» گفته بود كه «مقاومسازي و ايمنسازي در برابر حريق پاساژ پروانه پس از پايان بحران كرونا ادامه خواهد يافت.» شهردار منطقه دوازده در آخرين روزهاي فروردين سال جاري گفته بود كه بعد از پايان محدوديتهاي وضعشده بر فعاليت كسبوكارها در دوران شيوع كرونا، جمعه بازار در موقعيت جديد مستقر خواهد شد. با اين حال پاساژها و بازارهاي مسقف كشور از روز اول ارديبهشت مجوز ادامه كار پيدا كردند اما حالا با گذشت بيش از دو ماه از شروع كار پاساژهاي مسقف، وضعيت ادامه فعاليت دستفروشان پاركينگ پروانه مبهم و نامشخص است. با اين حال وضعيت مبهم فعاليت دستفروشان در پاساژ پروانه نه لزوما به شيوع كرونا، بلكه به بهمنماه سال گذشته باز ميگردد كه انتشار خبر تعطيلي بازار پروانه در فضاي مجازي با موجي از اعتراضها و شايعات همراه شد. پيش از ورود كرونا به كشور، شهردار منطقه دوازده اعلام كرده بود كه «باتوجه به حجم مراجعه به پاساژ پروانه و پاركينگ آن، در صورت بروز حادثه اثرات مخاطرات آن كمتر از حادثه پلاسكو نخواهد بود.» سعادتي تاكيد كرده بود كه بعد از پايان مهلت قرارداد بهرهبردار در بهمنماه، قرار است كار مقاومسازي پاساژ به سرعت به جريان بيفتد. در اين زمان اما شايعهاي در فضاي مجازي منتشر ميشد كه شهرداري در توافق با بنياد مستضعفان، پاساژ پروانه به عنوان پاركينگ ساختمان پلاسكو مورد استفاده قرار خواهد گرفت. اين شايعه به تاييد «منوچهر خواجه دلوئي»، معاون توسعه ساختمان و انرژي بنياد مستضعفان نيز رسيده بود. گرچه دلوئي تاكيد كرده بود كه «شايعات مطرحشده نسبت به خريد اين پاركينگ و تملك آن توسط بنياد مستضعفان به هيچوجه صحت ندارد»؛ بااين حال او گفته بود: «در توافق اخير شهرداري تهران با بنياد مستضعفان، مقرر شد پاركينگ پروانه به عنوان پاركينگ ساختمان پلاسكو جديد مورد بهرهبرداري قرار بگيرد و بنياد مستضعفان نيز قرار است تنها نسبت به مقاومسازي اين پاركينگ و مكانيزاسيون آن اقدام كند.» به گفته معاون توسعه ساختمان و انرژي بنياد مستضعفان، قرار بر اين بود كه كسبوكار در جمعهبازار پاركينگ پروانه به هيچ عنوان به دليل عمليات مقاومسازي تعطيل نشود. حالا بيش از چهار ماه از اين خبر ميگذرد، نه خبري رسمي از آغاز عمليات مقاومسازي در اين پاساژ منتشر شده است، نه در پاساژ پروانه به روي بازديدكنندگان و كسبه باز شده و نه كسبه در محل جديدي مستقر شدهاند.
خداحافظ پروانه
دانشجوي ارشد دانشگاه هنر تهران است، گرافيك خوانده اما گلدانهاي سفالي ميسازد و حالا به بركت پاساژ پروانه انقدر مشتري عمده دارد كه بتواند ضربههاي اقتصادي كرونا را نيز به سلامت پشت سر بگذارد. «حامد» 27 سال دارد و كار خود را از جمعهبازار پروانه آغاز كرد؛ مقصدي كاملا شناختهشده براي دانشجويان گرافيك، نقاشي، صنايعدستي و طراحي صنعتي، دانشجوياني كه خرج زندگيشان به روزهاي جمعه و طبقه سوم و چهارم پاساژ پروانه وابسته بود، پاساژي كه براي دانشجويان هنر به عنوان راهي براي استقلال و اشتغال شناخته ميشد. حامد نيز در دوران دانشجويي توانست بدون داشتن سرمايه مالي چنداني، از همان بساط كوچكش در رمپ طبقه دوم كار كند و حالا طي سه سال روي پاهاي خودش بايستد. حالا كسبوكار حامد آنچنان به بودن يا نبودن جمعهبازار وابسته نيست، او مشتريهاي عمده خود را طي اين سالها از جمعهبازار پيدا كرده است. مشترياني كه از بندرعباس، كرمان و حتي سيستان و بلوچستان براي خريد عمده به جمعهبازار ميآمدند، ميدانستند كه جنس دست اول ميخرند. حامد ميگويد كه رقابت بالا در جمعهبازار باعث ميشد تا همه سعي كنند خلاقيت بيشتري نشان دهند، جنس واسطه نفروشند. حالا نيز مشتريان جمعهبازار به گفته حامد به اندازه كسبه اين پاركينگ نگران هستند: «جمعهبازار پروانه در واقع جمعهبازار صنايعدستي بود. مشتريها ميدانستند كه جنسشان را ارزانتر از اينجا پيدا نميكنند و البته نوع كالايي كه اينجا فروش ميرفت مثل ساير راستههاي دستفروشي نبود، اينجا كالاي دستساز و هنري به فروش ميرفت. طبقه سوم و چهارم عملا متعلق به دانشجويان و هنرمندان بود، چنين ظرفيتي را چگونه دوباره ميتوانند در جايي ديگر پياده و اجرا كنند؟» حامد ميگويد كه پارك شهر نميتواند جاي پاركينگ پروانه را بگيرد، به زعم او، دستفروشان پاركينگ پروانه دقيقا جاي خود را در ساختار چهار طبقه ميشناختند و به نوعي «سرقفلي» داشتند، اولويتبنديها مشخص بود، مشتريها در بدو ورود ميدانستند به كدام طبقه و كدام غرفه بايد بروند، مشكلات كم نبود اما اين سازوكار سر و شكل مشخصي داشت و حالا با انتقال دو هزار نفر به محل ديگر، چگونه ميتوان همين سازوكار را پياده كرد، حامد اضافه ميكند: «البته اگر تمام اين دو هزار نفر راضي شوند كه اجناسشان را زير نور آفتاب و باران بچينند.» احمد، دستفروش ديگري است كه پانزده سال صرفا با فروش جمعههاي خود چرخ يك زندگي را چرخانده است، خرج درمان كودك بيمار خود را داده است و حالا دختر دانشجويي دارد كه براي تحصيل تكيه به پدر كرده است. در اين چهار ماه احمد حتي نتوانسته است «يك قاب عكس» به قيمت بفروشد، بخشي از خريدهاي عمده خود را زيرقيمت به آتليههاي عكاسي فروخت، بخش ديگري در انبار به آينه دق او تبديل شده است و بخش كوچكي را در مغازهاي در اسلامشهر براي فروش گذاشته است اما هيچ جا نميتواند درآمد پاساژ پروانه را براي او زنده كند: «بعد از كرونا توان خريد در اسلامشهر كمتر شده است، كسي پولي براي خريد قابعكس ندارد. در پاركينگ پروانه اما از همه شهرها و حتي كشورهاي ديگر ميآمدند، براي خريد ميآمدند و درآمد آنجا قابلقياس با مغازه، حتي مغازهاي در خيابان اصلي نبود.» ارديبهشتماه سال جاري بود كه طرحي به نام «طرح ساماندهي دستفروشان پايتخت» مطرح شد. طي اعلام خبر اجراي اين طرح، سيد علي مفاخريان، مديرعامل ساماندهي مشاغل شهر تهران تعداد دستفروشان تهران را حدود 9 هزار و 300 نفر اعلام كرد. با توجه به اينكه اين آمار متكي بر شناسايي دستفروشان در سامانه «سامان بازار» است؛ سامانهاي كه به طراحي شهرداري تهران براي مراجعه دستفروشن و ثبت اطلاعات خود طراحي شده است تا دستفروشان پس از ثبتنام در اين سامانه بتوانند پس از احراز هويت، نزديكترين بازار روز اطراف محل سكونت خود را براي كسبوكار انتخاب بكنند. طراحي اين سامانه در صورتي شكل گرفته است كه دستفروشي هنوز در ادبيات قانوني شهرداري جايي ندار و به رسميت شناخته نميشود، فعاليت دستفروشي در ادبيات رسمي شهرداري، با «سد معبر» و «فعاليت زيرزميني» طرح ميشود و به استناد دو بند ماده 55 قانون شهرداريها، دستفروشي عملي غيرقانوني است. در حالتي كه «دستفروشي» به رسميت شناخته نميشود، حالا حدود دوهزار كسبه پاركينگ پروانه كه طبق آمار مديرعامل ساماندهي مشاغل شهر تهران يك چهارم كل دستفروشان كشور را تشكيل ميدهند، در سايه آينده مبهمي قرار گرفتهاند. پاركينگ پروانه طي اين سالها توانسته بود كاملا خودجوش به نقطه ديدني تهران تبديل شود، يك بار مراجعه به اين جمعهبازار نشان از حضور گردشگران خارجي و ملي ميداد، اين در حالي است كه تمام تلاشهاي معاونت صنايعدستي براي ترتيب بازارچه صنايعدستي تاكنون با چنين استقبال و ازدحامي مواجهه نشده است و انتقال اين مركز، ميتواند در آينده جمعهبازار پروانه را به يك خاطره تبديل كند، مثل خيل خانههاي تاريخي تهران كه يكييكي از كوچهها و خيابانها حذف ميشوند و جز در خاطره جمعي نميمانند.