هنر با گستره و تنوع تخيلات بيپايان موضوعيت پيدا ميكند. اين تخيلات حاصل رابطه مكاشفهگرايانه با جهان پيرامون، آينده و آفرينش جهان انتزاعي است كه در نگاه به آينده بر دو سويه متفاوت تاكيد دارد. يكي رو به سوي جهان آرماني يا مدينه فاضله و هم روياهاي دست نيافتني و ديگري به سمت كابوسها و تهديدات بالقوه كه جهان را به فرجام و آنچه آخرالزمان تعبير ميكنيم، يادآوري و هشدار ميدهد. ژول ورن از نمونههاي نادر و كمنظير هنرمنداني بود كه روياهاي انسان را دستمايه تخيلات كرد و البته در جهان انتزاعي خود جامه عمل پوشاند. در نهايت بسياري از روياهاي او در جهان واقعي، رنگ واقعيت به خود گرفت. بخش ديگر اما به نگرانيها و دغدغههاي هنرمند از آينده بشر و آنچه آخرالزمان تلقي ميكنيم، مربوط ميشود. اين رويكرد اغلب تجسم انتزاعي كابوسهاي هنرمند را متجلي و نمايندگي ميكند. كميت و كيفيت آثار اين گونه در مقايسه با سويههاي روياپردازانه، چه در آثار سينمايي و رمان حكايت از اهميت و نگراني هنرمند نسبت به فرجام جهان و تصورات آخرالزماني او دارد.
در اينجا تمركز بر سويههاي آيندههراسي جهاني است كه انسان بخشي از آن محسوب ميشود و نه همه آن. جهاني كه در خلسگي تسلط بر جبرهاي پيراموني، كمتر نگران فرجام خوشنشيني اكنون خود است. آنچه ميتواند اين آرامش را بر هم زند، معطوف به دغدغه هنرمنداني است كه در بيم و هراس فرجام اين خوشنشيني سير و تخيل ميكنند. از اين منظر شاهد آثار بسياري در حوزه سينما و ادبيات هستيم. رويكردي كه اغلب بر قريبالوقوع بودن كابوسها تاكيد ميورزند و همزمان با پيشگوييهاي پيامبرگونه، نشانههاي جهان آخرالزماني را با مختصات و نشانههاي ميداني در جهان انتزاعي يادآور ميشوند.
كوري و ويروس و تودهها
در اين آثار جهان به طريقي يا با اعمال اراده بشر در شكل جنگ و پيشرفتهاي هستهاي و فضايي و يا در اشكال بروز و ظهور بلاياي طبيعي و ظهور امراض و ويروسهاي ناشناخته و اتفاقات ناخواسته در حوزه بيولوژي و هم تهديدات فضايي در آستانه ويراني و بحرانهاي جهاني قرار ميگيرد.
در ميان اين آثار، رمان «كوري» ژوزه ساراماگو از شبيهترين و شگفتترين تصاوير و تصورات به وضعيت كنوني جهان درگير با كوويد 19 است.
كوري هر چند بيشتر يك رمان معترض اجتماعي است كه در قالب روايتي تمثيلي فرديت انساني را در چالش با موقعيتهاي غيرقابل پيشبيني به محك ميگذارد اما در عين حال نگاه ساراماگو به بحران ويروس كوري، علاوه بر درگير كردن فرديت به تاثيرات همه جانبه در حوزههاي سياسي و اجتماعي و نهاد دولت و رابطه متقابل آن با تودههاي مردم اهتمام دارد. هر چند اين نشانهها تحت تاثير نگاه او به فرديت آدمها و به تناوب و ضرورت خط طولي روايت ظهور و بروز پيدا ميكنند.
آنچه در اين مختصر بررسي ميشود، نشانههاي ناشي از تبعات اجتماعي و سياسي و... بحران كوري بر نظم و نظام پيشين و تغيير و تنظيم مناسبات جديد و از بالا به پايين (از راس با مردم) در شهر فرضي ساراماگو و شباهتهاي قريب آن با وضعيت حاصل از ظهور كوويد 19 در جهان است.
اين شباهتها البته با نوع حاكميتهاي سياسي در برخورد با شهروندان در پيوند مستقيم دارد. با اين لحاظ اما در نگاه كلي به جامعه بحرانزده در متن كرونا ميتوان اين تبعات را به درجاتي از جانب دولتها در تنظيم رابطه با شهروندان شاهد بود. اهميت اين نشانهها در رمان كوري شايد از دغدغه هميشگي ساراماگو به ستيز فرد با حاكميت ناشي ميشود. در رمان كوري وجه دروني و ناپيداي رمان و در زير سايه نگاه او به فرديت آدمها در موقعيتهاي متفاوت اما در نهايت راه به مهمترين مولفه تكرارشونده در اغلب رمانهاي او يعني ستيز و چالش فرد و حاكميت و دغدغه دادخواهانه او به عدالت و آزادي ميبرد. اين رويكرد و نگاه را ميتوان در رمان «بالتازار و بليومندا» ديگر اثر ساراماگو و كشور گناه مورد تاكيد بيشتري قرار داد. در كوري اما اين دغدغه از شكل تقابل فردي به ستيز جمع با حاكميت تسري داده ميشود.
شباهتهاي موجود بين وضعيت كرونازده جهان با شهر خيالي مبتلا شده به اپيدمي ويروس كوري آنچنان به لحاظ كميت و كيفيت و تنوع گسترده است كه جز با نگاه جزيينگرانه و اهميت درك فرازماني ساراماگو پي نخواهيم برد. اما اهميت موضوع نه از باب يادآوري درك فرازماني ساراماگو از آخرالزمان كه بيشتر از ضرورت فهم و درك ما نسبت به وضعيت موجود ناشي ميشود. از اين رو بديهي است درك اين شباهتها پيش از هر چيز ملازم با تعقيب و دنبال كردن اتفاقات پيراموني و بازخوردهاي آن در اشكال فردي و اجتماعي، سياسي، اقتصادي و همزمان رديابي اين نشانهها در رمان كوري است.
اين نشانهها البته بدون تقدم و تاخر ميداني و لحاظ جغرافيايي مكاني و سياسي و به شكل كلي و كلان از متن كتاب ساراماگو استخراج و بدون توضيح و تيتروار اشاره ميشود.
شايد برخي شباهتها و نشانهها از جمله خودكشي چندان ظهور و بروز كمّي نداشته اما حداقل تا اين زمان شاهد چند فقره خودكشي از جمله مرد ثروتمند ايتاليايي كه به دليل تاثر از دست دادن افراد خانواده خود را از آپارتمان محل سكونت به خيابان پرتاب كرد، باشيم. در ايران اما ابعاد اين بازخورد به لحاظ كمي متفاوت است و بر موارد و نمونههاي متعدد دلالت و تاكيد دارد. با اين توضيحات بازشناسي اين شباهتها را دنبال ميكنم.
شهر فرضي ساراماگو و ووهان چين
در رمان كوري و بحران ناشي از كرونا شاهد نقطه صفر هستيم. شهر فرضي ساراماگو و نقطه صفر واقعي در ووهان چين.
رويكرد پنهانكارانه و متعاقب آن دادن اطلاعات غلط بنا به مصالح امنيتي از جانب مسوولان شهر فرضي و عملكرد مقامات بهداشتي و سياسي چين را ميتوان نقطه شروع اينهماني تلقي كرد. حساسيتهاي اوليه امنيتي روي پزشك چيني و شخصيت اول رمان كوري بسيار قابل تامل است.
رويكردي كه با توسل به دروغ و تحريف و سانسور همچون مقامات شهر فرضي كوري سعي در مديريت رواني جامعه دارد. اين مديريت جز با توسل به رسانه و سيطره و انحصار تمام و كمال بر منابع خبري و برخورد گزينشي دادهها اهميت و كاركرد رسانه در وضعيت آخرالزماني را مورد تاكيد قرار ميدهد.
اين رويكرد به سانسور سيستماتيك بر تمامي رسانههاي مستقل از طريق صدور دستورالعملهاي رسمي و دولتي در راستاي اهداف تعين شده و بعضا از طريق دخالت دستگاههاي اطلاعاتي و امنيتي دنبال و اعمال ميشود.
قرنطينه خانگي به عنوان يكي از راهكارهاي جلوگيري از شيوع اپيدمي و مقاومت در برابر آن به اتخاذ راهكارهاي قانوني در قالب تدوين مجازات جريمه نقدي و زندان و محروميتهاي اجتماعي ميانجامد. ايجاد ايستگاههاي خياباني براي تست به واكنش شهروندان و اقدام به دستگيري آنها ميشود. به همان اندازه كه فضاي رعبآلود باعث شورش و فرار جمعي زندانيان و تبعات خشونتبار همزمان فرار بيماران تحت درمان از بيمارستانها را همراه دارد. ورود ارتش و نيروهاي ضدشورش براي كنترل و مهار اتفاقات غير قابل پيشبيني بر پيوند و رابطه سيستماتيك وضعيت موجود با حفظ و تثبيت حاكميت سياسي تاكيد دارد. غافلگيري و سرعت غيرمنتظره شيوع اپيدمي از يك سو و عدم آمادگي و بعضا ناكارآمدي و نگاه امنيتي دولتها به بحران درگير همچنان كه به اعمال هژموني و استفاده از نيروي قهريه، در بخش رسانه نيز يكسره در انحصار حاكميت قرار گرفته و مسوولان ناگزير براي مهار بحران به دادن وعدههاي دروغ و زمانبندي براي مهار و كنترل و بازگشت به وضعيت عادي روي ميآورند. در همين راستا ساير رسانههاي مستقل و نيمهمستقل موظف به همسويي با رويكرد تحريفگرايانه دولتي ميشوند. تعطيلي مشاغل به محدود شدن كالاهاي ضروري و تحرك واسطهها و فرصتطلبان و در نتيجه احتكار و افزايش قيمتها منجر ميشود. اين وضعيت به ترس و نگراني مردم و خريد مازاد و در نتيجه خالي شدن فروشگاهها از كالاهاي اساسي ميانجامد. فشل بودن دولت در مواجه با اين شرايط و از سويي مافياي اقتصادي به فربه شدن گروهي كه بعضا ممكن است در پيوند با قدرت باشند، به بياعتمادي مضاعف مردم و اعتراضات عمومي و در نتيجه افزايش فضاي امنيتي منجر ميشود. در چنين وضعيتي دولتها به نسبت مسووليتپذيري و كارآمدي و مشروعيت سياسي محك بيشتري ميخورند.
اين وضعيت بسته به نيازهاي جامعه به ظهور طيف جديدي از فرصتطلبان كه پيشتر به لايههاي مياني جامعه وابسته بودند، منجر ميشود. بخشي از اين لايهها در اين وضعيت بحراني امكان جهش و پيوند خوردن با لايههاي نزديكتر به قدرت پيدا ميكنند. غافلگيري بروز و سرعت و رشد تصاعدي ويروس از عوامل تشديدكننده بحران اجتماعي هستند. بسته به علت و عوامل اصلي پيشگيري جامعه را به تدريج با ساير تبعات وضعيت بحراني مواجه ميكند. تاكيد مسوولان بر بحرانهاي قريبالوقوع از جمله كمآبي، تغيير الگوهاي مصرف و... در برخي كشورها ناظر به اين شباهتهاست.
در بحران كوري و كرونا شاهد پررنگ شدن هرچه بيشتر نقش و حضور دستگاههاي امنيتي و نظامي و ارتش هستيم. اين حضور به دلايل و ضرورتهاي مختلف و بسته به تنظيم رابطه دولتها با مردم كاركردهاي مختلفي دارند.
نئوليبراليسم در آينه كرونا و كوري
سياستگذاري و راهكار دولتها در اين اوضاع رابطه مستقيمي با توان مالي و همچنين ماهيت سياسي آنها دارد. اتخاذ سياست و راهكارهاي نوليبرالي كه مبتني بر حفظ منابع و ذخاير مالي و سوار كردن تبعات مالي ناشي از بحران به دوش مردم، وجهي ديگر از اين شباهتها را مورد تاكيد قرار ميدهد. اين رويكرد البته با اتخاذ ترفندهاي مختلف شامل كاهش هزينههاي درمان و پيشگيري و بالمال مخفي كردن آمار و ارقام مبتلايان ميشود. وجهي ديگر از اين شباهتها را ميتوان در تلاش دولتها براي هر چه بيشتر محدود كردن استفاده از منابع و امكانات دولتي مورد تاكيد قرار داد.
مخفي كردن آمار مبتلايان، قربانيان و همچنين حذف مراسم ديني و سنتي و عرفي و تشريفات براي تشيع، تدفين و ترحيم قربانيان در دو بحران كوري و كرونا از ديگر شباهتها ميتوان اشاره كرد. اين تغييرات نسبت به فرهنگ و آداب و رسوم و اعتقادات ديني در اشكال متفاوتي ظهور ميكنند. همچنانكه شاهد برخي تغيير در احكام ديني در هر دو بحران هستيم. در هر دو بحران همزمان با كاهش ارزش پول اما ارزش ساير ذخاير و منابع مالي غيرپولي از جمله واحد پولهاي بينالمللي و اشياي قديمي و... مضاعف ميشود.
در هر دو بحران با كمبود و افزايش قيمت اقلام بهداشتي مواجه هستيم. تعطيلي و معلق ماندن دواير دولتي و حكومتي ازجمله نشستهاي دولت، مجلس، تعطيل شدن نهادهاي مهم مملكتي از جمله مجلس، چالش كشيدن دولت و مقامات دولتي، ابتلاي مسوولان دولتي به ويروس، تشديد بياعتمادي به دستگاهها و دواير دولتي و بعضا به حاكميت، متمركز شدن هر چه بيشتر قدرت حاكميت، بحران در مديريت، سراسيمگي مسوولان و اتخاذ تصميمات شتابزده و غيركارشناسانه كه اغلب تحتتاثير تدابير و نگاه امنيتي به بحران اتخاذ ميشوند. انحصار امكانات پيشگيرانه، درماني و خدماتي در لايهها و اقشار خاص جامعه و به طور مشخص توسط مقامات بالاي دولتي و خانوادههاي آنها و درنهايت ايجاد بحران در اين حوزه از ديگر شباهتهاي ميداني اين دو بحران ميتوان اشاره كرد.
تمثيلهايي ملهم از تخيل و شفقت
به اين شباهتها اضافه كنيد تاثير آن را در ظهور و تشديد بيكاري و پيامد آن شكلگيري اعتراضات صنفي و افزايش روحيه اعتراضي كه در هر دو موقعيت روي وقوع آنها تاكيد ميشود. در اين ميان البته دولتهاي ناكارآمد و غيردموكراتيك و... به درجات بيشتري در معرض اين تهديدات واقع ميشوند.
در ابتداي رمان كوري، مبتلا شدن دكتر به كوري و گزارش او به مقامات بالاتر و به دنبال آن اطلاع مقامات سياسي كشور به پيامدهايي ازجمله پنهانكاري و در قدم بعدي دستگيري و ايزوله كردن مبتلايان و وضع و اعمال قوانين سختگيرانه همراه ميشود. اين رويكرد نيز در پيوند با عدم احساس امنيت دولت از جانب شهروندان
حائز اهميت است.
قوانيني كه اگرچه در صورت ظاهر براي پيشگيري از شيوع اپيدمي وضع ميشود، اما ماهيتي كاملا امنيتي دارد. وضعيتي كه نه تنها تغييري در وضع روحي مبتلايان ايجاد نميكند كه به ترس و نگراني مردم و در ادامه به وضعيتي منجر ميشود كه مبتلايان كوري خود را فراموش و با دغدغههاي نگرانكنندهتري ازجمله قرار گرفتن در معرض انواع سوءاستفادههاي مالي و جسمي و جنسي روبهرو ميشوند. اين وضعيت درنهايت به درگيري ميان مبتلايان و خشونت و مرگ و شورش عليه نگهبانهاي اردوگاه فرنطينهشدگان منتهي ميشود. تصاوير اوليهاي كه از واكنش مردم به ظهور كرونا و حتي در كشورهاي پيشرفته و دموكراتيك شاهد بوديم، ميتوان به عكسالعمل غريزي در مواجهه با بحرانهاي ناشناخته تعبير كرد كه در شكل هجوم به فروشگاهها و بعضا غارت اجناس در برخي كشورهاي فقير و عقبمانده خودنمايي كرد. در رمان كوري اين وضعيت باتوجه به نابينايي شهروندان با تاكيد بر غريزه گرسنگي براي يافتن مواد غذايي بر جنبههاي تاويلپذير و تعميمپذير از وضعيت واحد و كنشهاي متفاوت دلالت دارد.
تصاوير ترسناك و وهمآلودي كه از روزهاي ابتدايي تسلط كرونا از خيابانهاي پاريس، لندن، مادريد، نيويورك و... در ذهن مانده به طرز قريبي شبيه وضعيتي است كه ساماراگو آن را به آشوب ازلي تعبير ميكند. در رمان كوري برخلاف ظاهر امروز شهرهاي كرونازده، شاهد اجساد بوگرفته، سگهاي ولگرد در حال خوردن جنازهها، مغازههاي تاراج شده، خيابانهاي انباشته و آلوده به نجاست، خشونتورزي و ماسكه شدن شهر و تبديل آن به قبرستان هستيم. اين توصيف ترسناك را مقايسه كنيد با تصاوير دهشتناك خاك كردن قربانيان كرونا در سراسر جهان و بهخصوص در برخي كشورها و ازجمله ايران كه به وحشت عمومي و بازخوردهاي رواني منجر شد.
به خاك سپردن قربانيان در رمان كوري را ميتوانيد با تصاوير اغلب مخفيانه گرفته شده از قربانيان كرونا و خاك سپردن آنها مقايسه كنيد. سوزاندن وسايل شخصي قربانيان ويروس كوري را مقايسه كنيد با آنچه از قربانيان كوويد 19 باقي مانده. دفن غريبانه قربانيان هر دو بحران شايد تاثربرانگيزترين بخش اين شباهتها باشد. اين شباهتها را در ابعاد و موضوعات ديگر ميتوان ادامه و مورد تاكيد قرار داد. اما به نظر ميرسد همين اندازه اين هماني و شباهت براي درك نشانههاي يك وضعيت شبه آخرالزماني كافي باشد.
لازم است بار ديگر يادآوري شود درك اين شباهتها منوط به مطالعه دقيق رمان كوري و همزمان مشاهده ميداني و همراه با تعقيب اخبار مربوط به بحران موجود در جهان است.
آنچه درباره اين نشانههاي پيامبرگونه از جانب ساراماگو و درباره وضعيت آخرالزماني و بهخصوص در قرابت و همسويي با وضعيت كرونازده ميتوان يادآور شد، جمله رياست فرهنگستان سوئد هنگام دادن جايزه نوبل به ساراماگو است كه به اختصار ويژگيها و ذهنيت نگران و دغدغهمند ساراماگو نسبت به آينده و جهان آخرالزماني را به اختصار چنين بيان ميكند:
«آثار ساراماگو با تمثيلهاي ملهم از تخيل و شفقت و طعنه ما را بيوقفه وادار به ادراك يك واقعيت فرار و مبهم ميكند.»
شباهتهاي موجود بين وضعيت كرونازده جهان با شهر خيالي مبتلا شده به اپيدمي ويروس كوري آنچنان به لحاظ كميت و كيفيت و تنوع گسترده است كه جز با نگاه جزيينگرانه و اهميت درك فرازماني ساراماگو پي نخواهيم برد اما اهميت موضوع نه از باب يادآوري درك فرازماني ساراماگو از آخرالزمان كه بيشتر از ضرورت فهم و درك ما نسبت به وضعيت موجود ناشي ميشود.